P(t) نشان دهنده تعداد سرمایه گذاران نهادی است که در مقایسه با کل سرمایه گذاران نهادی در فصل t اقدام به خرید سهام می کنند.
AF(I,t) نشان دهنده عامل تعدیل است.
Ni,t تعداد سهامی است که حداقل توسط یک سرمایه گذار نهادی در فصل t مورد معامله قرار گرفته است.
در مدل فوق P(i,t) کسری است که نسبت مدیران فعال در خرید سهم i را در مقایسه با کل مدیران مدیران فعال در خرید وفروش آن سهم را نشان می دهد. عبارت |P(i,t)-P(t)| نشان دهنده خرید یا فروش اضافی سهمi نسبت به متوس سهامی است که توسط سرمایه گذاران نهادی در فصل t خریداری یا فروخته می شود و AF(I,t) ارزش مورد انتظار|P(i,t)-P(t)| می باشد. از آنجا که B(I,t) وs(I,t) برایند یک فرایند دو جمله ای است لذا ارزش مورد انتظار عبارت |P(i,t)-P(t)| را می توان براساس تعداد معاملات صورت گرفته در دوره t محاسبه نمود. چنانچه رفتار توده وار در میان سرمایه گذاران نهادی وجود نداشته باشد انتظار می رود که خریداران و فروشندگان در یک سهم به یک نسبت افزایش یابند.در چنین شرایطی با افزایش تعداد معامله گران در سهم i ، P(I,t) به P(t) نزدیک شده و در نتیجهAF(I,t) و H(I,t) به صفر متمایل می شود.و برعکس چنانچه رفتار جمعی در میان سرمایه گذاران وجود داشته باشد در آنصورت تعداد خرید وفروش صورت گرفته در سهم i بیشتر از خرید و فروشی خواهد بود که در صورت مستقل عمل نمودن سرمایه گذاران مورد انتظار می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
لاکونیشوک و همکارانش (۱۹۹۲)با بکاگیری مدل فوق ، رفتار ۳۴۱ مدیر سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار داده و به عدد۲٫۷ برای آمارمH(I,t) دست یافتند، از آنجا که آماره فوق فاقد معناداری لازم است لذا ادعا نمودند که مدیران سرمایه گذاری در تصمیمات سرمایه گذاری خود مستقل عمل می کنند.
علاوه بر لاکونیشوک و همکاران ، مدل مذکور توسط محققان دیگری نیز بکار گرفته شده که هریک از آنها به نتایج متفاوتی دست پیدا کرده اند. گرینبالت، تیتمان و ورمرز(۱۹۹۵) با بهره گرفتن از مدل LSV و داده های مربوط به تغییرات پرتفوی ۲۷۴ صندوق سرمایه گذاری مشترک به شواهد قابل قبولی از وجود رفتار جمعی دست یافتند. و ورمرز (۱۹۹۹)با بهره گرفتن از LSV و داده های فصلی کلیه سهام موجود در صندوقها از سال ۱۹۷۵ تا۱۹۹۴ نتیجه گرفت که رفتار جمعی برای برخی از سهام مخصوصا سهامی که در گذشته بازده مثبت یا منفی داشته اند قابل مشاهده می باشد. این رفتار جمعی در خرید سهام سود ده بیشتر از خرید سهام شرکتهای زیانده بوده است.
نوفسینگر (۱۹۹۶) با ارائه معیاری تحت عنوان معیار رفتار توده وار علامت دار (SHM) توانست ایراد مدل PCM را برطرف نماید. وی در مدل خود بر خلاف معیار PCM بجای استفاده از نسبت سهام خریداری شده توسط سرمایه گذاران نهادی از تغییر در مالکیت نهادی شرکتها استفاده نمود. نوفسینگر با بکارگیری مدل مذکور توانست رفتار توده وار صورت گرفته توسط سرمایه گذاران انفرادی را از رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی متمایز نماید. معیار SHM بصورت زیر تعریف می شود:
که:
ΔFi,t نشان دهنده تغییر در نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی در سهام i در زمان t
ΔFt نشان دهنده متوسط تغییر در نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی در کل بازار در دوره t
همچنین :
به ازای Ri,t-Rm,t>0 خواهیم داشت: I,t=1σ
به ازای Ri,t-Rm,t<0 خواهیم داشت: I,t=-1σ
که Ri,t بازده سالیانه شرکت i و Rm,t متوسط بازده سالیانه بازار را نشان می دهد. چنانچه رفتار جمعی مشاهده شده ناشی از عملکرد سرمایه گذاران نهادی باشد در آنصورت افزایش(کاهش) در نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی به بازده بالا(پائین)مربوط بوده و در نتیجه SHM منفی خواهد بود و اگر رفتار جمعی ناشی از ناشی از عملکرد سرمایه گذاران انفرادی باشد در آن صورت افزایش(کاهش)نسبت مالکیت نهادی می تواند با بازده پائین(بالا)نسبت داده شده و در نتیجه SHM منفی خواهد شد. بنابراین مثبت بودن SHM نشان دهنده رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی و منفی بودن SHM نشان دهنده رفتار جمعی سرمایه گذاران انفرادی می باشد. چنانچه مقدار SHM برابر با صفر باشد در آنصورت می توان گفت که رفتار جمعی وجود نداشته و یا اینکه رفتار جمعی صورت گرفته از سوی سرمایه گذاران نهادی و انفرادی برابر است.
نوفسینگر با انجام این تحقیق دریافت که:
در کل دوره تحقیقی رفتار جمعی توسط سرمایه گذاران صورت می گیرد.
رفتار جمعی مشاهده شده بیشتر توسط سرمایه گذاران نهادی صورت می گیرد.
رفتار جمعی بیشتر در شرایط بحرانی بروز می کند.
از آنجا که لازمه بکارگیری مدلهای فوق در اختیار داشتن اطلاعات خصوصی افراد می باشد و این اطلاعات نیز در خصوص سرمایه گذاران حقیقی قابل دستیابی نمی باشد لذا مدلهای مذکور رانمی توان برای این دسته از سرمایه گذاران بکار گرفت.
۲-۳-۵-۲-۲ روش های مبتنی بر اقتصاد سنجی
بر خلاف مدل هی قبلی که بکارگیری آنها مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات جزئی و مفصل از خرید و فروش های روزانه سرمایه گذاران و تغییرات صورت گرفته در پرتفوی سرمایه گذاری آنها می باشد، مدلهای مبتنی بر تکنیکهای اقتصادسنجی قادرند تا با بهره گرفتن از اطلاعات و داده های تاریخی و بکارگیری مدلهای اقتصادسنجی رفتار جمعی کل سرمایه گذاران بازار را شناسائی و بررسی نمایند. در این روشها رفتار جمعی سرمایه گذاران یک پارامتر غیر کمی بحساب می آید که با بهره گرفتن از روابط بین متغیرهای کمی قابل شناسائی و اندازه گیری می باشد. از آنحا که در این رویکرد از اطلاعات کل بازار استفاده می شود، لذا نتایج بدست آمده را به آسانی می توان به کل بازار اعم از سرمایه گذاران حقیقی یا نهادی تعمیم داد.
کریستی و هوانگ(CH)(1995)اولین مطالعه تجربی با رویکرد فوق را جهت شناسائی رفتار جمعی سرمایه گذاران بازار سرمایه بعمل آوردند. آنها در این تحقیق ادعا نمودند که فرایند تصمیم گیری فعالان و عوامل بازار به شرایط کلی بازار بستگی دارد. به اعتقاد آنها بروز رفتار توده وار در شرایط بحرانی بازار بیشتر از زمانی است که بازار در شرایط عادی قرار دارد.در آنصورت می توان پراکندگی بالائی را برای بازده اوراق بهادار انتظار داشت، چرا که در چنین شرایطی سرمایه گذاران و فعالان بازار براساس اطلاعات شخصی خودشان تصمیم گیری می کنند. برعکس در شرایطی که بازار نوسانات زیادی داشته باشد در آن صورت سرمایه گذاران تمایل دارند که از اعتقادات شخصی خود صرف نظر کرده و از عملکرد دیگر فعالان بازار تبعیت نمایند. این عمل باعث شکل گیری رفتار جمعی از سوی سرمایه گذاران در بازار می گردد. بر این اساس آنها ادعا می کنند که اگر بازار در شرایط بحرانی قرار داشته باشد رفتار جمعی در میان سرمایه گذاران فعال در بازار نیز بیشتر می شود. آنها به منظور توجیه ادعای خود در عمل از معادله رگرسیون با متغیرهای مجازی بصورت زیر استفاده کردند:
در رابطه فوق CSSDt انحراف معیار مقطعی بازده در زمان t و یک متغی مجازی است که بهنگام واقع شدن بازده بازار در آستانه پائین عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر را خواهد گرفت. بطور مشابه یک متغیر مجازی است که بهنگام واقع شدن بازده بازار در آستانه بالا عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر را خواهد گرفت. کریستی وهوانگ در مدل مذکور مقدار آستانه ها را اختیاری دانسته و مقادیر و را پیشنهاد کرده اند. همچنین آنها بیان کرده اند که چنانچه و از لحاظ آماری بصورت معناداری منفی باشد در آنصورت می توان به وجود رفتار توده وار سرمایه گذاران در بازار حکم داد. آنها با بکارگیری مدل فوق در بازارهای کره ایالات متحده هیچ گونه رفتار توده وار را در شرایط بحرانی بازار مشاهده نکردند.(Christi,Huang,1995). دمیرر و کوتان (۲۰۰۶)مدل CH را جهت آزمون رفتار جمعی سرمایه گذاران در بازار چین مورد استفاده قرار دادند. آنها داده ها روزانه ۳۷۵ سهام شرکت چینی را از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ مورد بررسی قرار داده و همانند کریست و هوانگ هیچ گونه رفتار جمعی در بازار را مشاهده نکردند.
چانگ ،چنگ و خورنا(CCK)(2000)به شیوه جدیدی اقدام به آزمون رفتار جمعی سرمایه گذاران در بازار سرمایه نمودند. آنها در مدل پیشنهادی خود از قدر مطلق مقطعی انحراف از میانگین بازده ها ، به عنوان معیار پراکندگی بازده ها استفاده نمودند. مدل پیشنهادی آنها برخلاف مدل CH قادر است که رفتار توده وار سرمایه گذاران را در شرایط مختلف بازار مورد بررسی قرار دهد. مبنای نظری مدل مذکور را مدل قیمت گذاری دارائیهای سرمایه ای CAPM تشکیل می دهد. براین اساس یک رابطه خطی بین پراکندگی بازده سهم و بازده بازار فرض می شود. آنها با بهره گرفتن از معادله زیر اقدام به آزمون رفتار جمعی سرمایه گذاران در بازار نمودند:
در این معادله قدر مطلق مقطعی انحراف از میانگین که معیاری از پراکندگی بازده سهام می باشد، به عنوان متغیر وابسته و میانگین بازده سهام Rm,t به عنوان متغیر مستقل بحساب می آیند. به اعتقاد CCK زمانی که بین دو متغیر Rm,t و CSADt رابطه مستقیم و خطی وجود داشته باشد می توان ادعا نمود که قیمت ها براساس مدلهای تعادلی تعیین شده و رفتار جمعی در بازار وجود ندارد. برعکس غیر خطی یا معکوس بودن رابطه فوق می تواند به معنای وجود رفتار جمعی در بازار باشد. در معادله مذکور به ضریب رفتار توده وار معروف است که علامت آن می تواند به معنای وجود یا عدم وجودرفتار توده وار در بازار باشد. منفی و معنادار بودن ضریب می تواند به وجود رفتار جمعی در بازار تعبیر شود. زیرا رابطه منفی و غیر خطی بودن بین انحرافات بازده سهام و بازده بازار به این معنی است که بازده بالاتر در بازار منجر به کاهش پراکندگی مقطعی بازده سهام می گردد. در چنین شرایطی با افزایش بازده بازار سرمایه گذاران تمایل پیدا می کنندتا با چشم پوشی از اطلاعات کل بازار تبعیت نمایند، آنها با بکارگیری مدل خود در بازار های مختلف از قبیل ایلات متحده ، هنگ کنگ و نیز بازار های نوظهور مثل کره جنوبی و تایوان توانستند به شواهدی از وجود رفتار توده وار پی ببرند.
هوانگ و سالمون (HS)(2001و۲۰۰۴) رویکرد جدیدی تحت عنوان تبعیت از بتا را جهت اندازه گیری پدیده رفتار توده وار بنیان نهادند. آنها در این رویکرد با بهره گرفتن از تغییرات مقطعی عوامل حساسیت(بتاها) به جای تغییرات مقطعی بازده علاوه بر شناسائی و تجزیه و تحلیل رفتار جمعی سرمایه گذاران امکان تمایز بین رفتار توده وار عمدی و غیرعمدی را بوجود آوردند.HS با استناد به نتایج مطالعات تجربی متعددی که نشان دهنده عدم ثبات ضریب بتادر طول زمان می باشد،ادعا نمودند که بخش قابل توجهی از تغییرات ضرایب بتا در کوتاه مدت را می توان به عوامل روانی و احساسات سرمایه گذاران نسبت داد. به اعتقاد آنها تبعیت جمعی سرمایه گذاران از عوامل تاثیرگذار بر بازده سهم از قبیل بازده بازار ،اندازه و ارزش می تواند باعث تمایل ضرایب بتای این عوامل به میانگین و در نتیجه به کاهش نوسانات مقطعی این ضرایب گردد. براین اساس HS برای اندازه گیری رفتار جمعی سرمایه گذاران در بازار سرمایه از انحراف معیار مقطعی ماهیانه بتاها استفاده نموده و هرگونه کاهش در آن را به وجود رفتار جمعی سرمایه گذاران نسبت دادند.
HS ابتدا در سال ۲۰۰۱ با بهره گرفتن از مدل خطی چند عاملی و تجزیه و تحلیل مقطعی پراکندگی عوامل حساسیت اقدام به اندازه گیری رفتار جمعی و تبعیت سرمایه گذاران از عوامل مختلف موثر بر بازده اوراق بهادار نمودند.
در رابطه فوق یک مقدار ثابت در طول زمان و و ضرایب بازده اضافی بازار و عامل K می باشد. ضمنا و نیز بازده اضافی بازار و عامل K می باشد.
HS در این مدل ادعا دارند که در مدل تک عاملی(مدل بازار)که تنها عامل موثر بر بازده دارائی ها بازده بازار می باشد. رفتار توده وار یا تبعیت سرمایه گذاران از عملکرد بازار را می توان از طریق پراکندگی مقطعی عامل حساسیت یا اندازه گیری نمود. آنها را بعنوان معیار رفتار جمعی به سوی عامل بازار یا تبعیت سرمایه گذاران از عملکرد بازار در زمان t تلقی نموده و اعتقاد دارند به اینکه هرگونه کاهش در رابطه زیر می تواند نشان دهنده وجود رفتار توده وار و تبعیت سرمایه گذاران از عملکرد بازار تلقی شود:
از سوی دیگر با توجه به اینکه میانگین برابر یک است لذا هرگونه افزایش در نشان دهنده این است که های منفرد اخیلاف قابل ملاحظه ای با میانگین خود یا یک دارند. که این به معنای اختلاف بیشتر بازده سهام منفرد با بازده بازار و در نتیجه همنوائی کمتر در بازار می باشد.
کالین تراکیس و فری یرا(۲۰۰۶) با بهره گرفتن از مدل اخیر اقدام به بررسی رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار پرتغال پرداخته و به وجود پدیده رفتار جمعی سرمایه گذاران در تبعیت از بازده بازار پی بردند.علاوه بر این آنها با دخالت دادن شرایط بازار در مدل به این نتیجه دست یافتند که چنانچه بازار در شرایط بحرانی قرار داشته باشد در آن صورت امکان بروز رفتار جمعی در میان سرمایه گذاران افزایش یافته و برعکس.
۲-۳-۵-۳ تحقیقات انجام شده در ایران
با توجه به اینکه مباحث رفتاری در حوزه مالی و حاکمین پارادایم مالی رفتاری در این حوزه تقریبا سه دهه می گذرد ،مطالعه پیرامون پدیده های رفتاری از جمله رفتار توده وار سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران از قدمت و سابقه چندانی برخوردار نمی باشد. طی سالهای اخیر مطالعات پراکندهای پیرامون موضوعات مختلف مالی رفتاری در دانشگاههای کشور صورت گرفته است که چند مورد از این تحقیقات که به نوعی می توانند با موضوع تحقیق حاضر ارتباط داشته باشند در این بخش ارائه شده اند.
اسلامی بیدگلی و شهریاری(۱۳۸۵)در تحقیقی تحت عنوان “بررسی رفتار توده وار سرمایه گذاران با بهره گرفتن از انحرافات بازده سهام از بازده کل سهام در بورس اوراق بهادار تهران،طی سالهای ۱۳۸۰الی۱۳۸۴” به بررسی وجود رفتار توده وار مشارکت کنندگان در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. در این تحقیق محققان با بهره گرفتن از دو مدل(CH,CCK) به بررسی پدیده رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته اند. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که رفتار توده وار در دوران رونق بازار در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد، ولی شواهدی از توده وار در زمان رکود بازار با بهره گرفتن از داده های روزانه بازده مشاهده گردید. به بیان دیگر، در بورس اوراق بهادار تهران، انحراف بازده سهام شرکتها از بازده بازار در خلال دوره هایی که تغییرات شاخص قیمت و بازده نقدی مثبت می باشد، به مراتب بیشتر و قابل تامل تر از زمانی است که تغییرات شاخص منفی است. و علت اصلی چنین پدیده ای را می توان به تصمیم گیری یکسان و مشابه عوامل بازار نسبت داد. نتایج تحقیق مذکور با ادعای CH همخوانی دارد. علاوه براین محققان در این تحقیق با بکارگیری داده های هفتگی و ماهیانه بجای داده های روزانه رفتار توده وار را مشاهده ننموده که این امر نشان دهنده زودگذر بودن این پدیده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
ایزدی نیا و حاجیان نژاد(۱۳۸۸) نیز دز تحقیقی تحت عنوان” بررسی رفتار ره وار در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۰الی۱۳۸۷ “به بررسی رفتار رمه وار در صنایع مختلف پرداخته اند. در این تحقیق با بهره گرفتن از روش کریستی و هوانگ(CH)اقدام به آزمون رفتار توده وار در صنایع مختلف نموده اند. با بکارگیری روش CH بر روی پرتفوی هایی از صنایع مختلف آنها در یافتند که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران در شرایط بحرانی بازار بصورت منطقی عمل نموده و مطابق با مدل قیمت گذاری دارائیهای سرمایه ای در شرایط بحرانی بازار انحراف معیار مقطعی بازده سهام افزایش می یابد.
راحله یوسفی و ابوالفضل شهرآبادی (۱۳۸۸)در تحقیقی باعنوان “بررسی رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار طی سالهای ۱۳۸۲الی ۱۳۸۶” با بهره گرفتن از روش پنجره متحرک و اندازه پنجره ۲۴ ماهه در نظر گرفته و رفتار توده وار را برای ماه های مورد نظر با بهره گرفتن از روش HS مورد آزمون قرار داده اند نتایج تحقیق وجود رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار را تائید کرده است.
شاپور محمدی، رضا راعی، حسن قالیباف و غلام حسین گل ارضی (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان” تجزیه و تحلیل رفتار جمعی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از مدل فضای حالت طی سالهای فروردین۱۳۸۰الی آبان ۱۳۸۷” با بهره گرفتن از رویکرد تبعیت از بتا و بکارگیری مدل فضای حالت به رابطه بین رفتار توده وار با عوامل بازار ، ارزش و اندازه شرکت ها پرداخته اند و مشاهده کردند که سرمایه گذاران از عامل بازار تبعیت می کنند ولی سرمایه گذاران در تصمیمات سرمایه گذاری خود به عامل ارزش و اندازه شرکت توجهی نمی کنند.
علی سعیدی و سیدمحمدجواد فرهانیان(۱۳۹۰)در تحقیقی با عنوان ” رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۲الی۱۳۸۶” با روش پنجره متحرک و اندازه پنجره ۲۴ ماهه و با بهره گرفتن از روش HS به بررسی وجودرفتار توده وار و همچنین رابطه رفتار توده وار با متغیرهای کلان اقتصادی مثل تورم پرداخته اند. و نتایج تحقیق، وجود رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار و همگرائی آن با متغیرهای کلان اقتصادی را تائید کرده است.
۲-۴- خلاصه فصل
در این فصل از تحقیق ، مبانی نظری و مطالعات صورت گرفته در رابطه با رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس های مختلف جهان و ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدای این فصل مبانی نظری مالی رفتاری بعنوان خاستگاه اصلی موضوع تحقیق مورد تشریح و تبیین واقع شده و ارکان اصلی تشکیل دهنده پارادایم مذکور و موضوعات رفتاری قابل بررسی در آن به شکل اجمالی مورد مطالعه قرار گرفتند. در ادامه مبانی تئوریک رفتار توده وار سرمایه گذاران شامل تعاریفی از رفتار توده وار، تقسیم بندی های مختلف از رفتار توده وار، نظریه های مربوط به چگونگی شکل گیری آن و در نهایت سابقه تحقیقات انجام شده راجع به موضوع در ایران وجهان و مدلهای مختلف اندازه گیری و سنجش آن ارائه گردیده است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱ مقدمه
روش در لغت به معنای در پیش گرفتن راه و یا معین کردن گام هایی برای رسیدن به هدفی خاص گفته می شود. به دلیل نقش کلیدی ادراکات در تصمیم گیریها در بازار مالی، یافتن روش های معتبر برای تجزیه و تحلیل مسائلی چون رفتارتوده وار بسیار ضرورت می یابد. چنانچه روش انتخاب شده توسط محقق با موضوع تحقیق سازگاری نداشته باشد در آنصورت نتایج حاصل از تحقیق فاقد هرگونه ارزش علمی خواهند بود. لذا دستیابی به اهداف یک تحقیق در گرو شناخت و انتخاب روش مناسب تحقیق می باشد. روش شناسی را می توان اتخاذ روش علمی صحیح جهت دستیابی به دستاوردهای قابل قبول و علمی دانست(خاکی،۱۳۸۶) . روش تحقیق چارچوب وقالبی را ارائه می کند که محقق با قرار دادن داده های جمع آوری شده در آن قالب می تواند به خواسته ها و اهداف مد نظر خود که همان پاسخ به سوالات تحقیق و کشف مجهولات است ، دست پیدا کند.
چنانچه فرایند انجام یک تحقیق را به عنوان یک سیستم تلقی شود در آنصورت اجزای تشکیل دهنده این سیستم عبارتنداز:
ورودی سیستم: داده ها واطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه،مصاحبه و مراجعه به اسناد و مدارک وبانکهای اطلاعاتی و… ، ورودی های سیستم را تشکیل می دهند.
پردازش: فرایندی است که طی آن داده های جمع آوری شده به منظور دستیابی به اهداف اصلی تحقیق یا همان آزمون فرضیات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
خروجی سیستم: نتایج حاصل از آزمون فرضیات و پاسخ های ارائه شده برای سوالات تحقیق می تواند به عنوان خروجی و ستانده تحقیق به حساب آید.
در واقع یک روش تحقیق علمی هریک از اجزای سه گانه فوق را مورد توجه قرار می دهد.