۳- ریچارد رابینسون در کتاب مدیریت می نویسد: مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت بهره مند ساختن جامعه است، به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد.
۴- ساموئل سترو و مکس داگلاس در کتاب تجارت می گویند: »مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد. (سترو و داگلاس، ۱۹۸۷)
۵- مهدی ایران نژاد در کتاب مسئولیت های اخلاقی و اجتماعی مدیریت، چنین تعریفی را ارائه می دهد: مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه بر تأمین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را فراهم می آورد. در این تعریف، عناصری چند وجود دارد : اولاً، مسئولیت اجتماعی یک تعهد است که مؤسسات باید در قبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، مؤسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تأمین نیازهای کارکنان خود، تولید کردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زند، بپرهیزند. سرانجام، سازمان ها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل اقدامات عبارتند از :کمک به فرهنگ کشور و مؤسسات فرهنگی و بهبود کیفت زندگی. (ایران نژاد،۱۳۷۱ ). به طور خلاصه، سازمان های سرآمد باید تعهدات خود را به مسئولیت اجتماعی از طریق ارزش های خویش ابراز دارند و اطمینان حاصل کنند که این تعهدات در سراسر سازمان جاری می شوند. تعهد به اجرای اصول بنیادی مسئولیت اجتماعی ، اطمینان را در سطح بالایی در طرف های ذی نفع به وجود می آورد و آنها را حفظ می کند، زیرا آنها رویکردی بسیار اخلاقی را در برابر اقدامات روزانه و طرح های آینده خود بر می گزینند .طرف های مزبور مسئولیت های اجتماعی و بوم شناختی پایداری را هم در حال حاضر و هم در آینده مد نظر قرار داده و آنها را فعالانه ترویج و ترغیب می کنند. این تعهدات آشکار و جامع، به طرف های ذی نفع اطمینان می دهد که آنها انتظارات و مقررات جوامعی را که از لحاظ محلی و جهانی بر آنها تأثیر می گذارند، تحقق می بخشند یا حتی از آن هم فراتر می روند. به دلیل آگاهی از مسئولیت های خود در برابر جوامع حاضر و آتی، علاوه بر مدیریت ریسک، فرصت هایی را جستجو و ترغیب می کنند که پروژه های سودمند را همراه با جامعه اجرا کنند و دقت می کنند تا هرگونه عواقب نامطلوب را به حداقل برسانند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تعاریف و اصطلاحات مترادف بسیاری برای مسئولیت اجتماعی سازمان وجود دارد. در میان این تعاریف متعدد، ویژگی های مشترکی وجود دارند که عبارتند از) : امامی،۱۳۸۵: ۱-۲ )
۱- برآوردن نیازهای ذی نفعان موجود بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آینده در برآوردن نیازهای خود.
۲- انتخاب مسئولیت اجتماعی سازمان به طور داوطلبانه به جای الزام قانونی، زیرا در طولانی مدت به نفع سازمان خواهد بود.
۳- ادغام خط مشی های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی در فعالیت های روزمره.
۴- پذیرفتن مسئولیت اجتماعی سازمان به منزله فعالیت محوری که در راهبرد مدیریتی سازمان لحاظ شده باشد.
ترکیب مسئولیت های اجتماعی نزد متفکران، معانی مختلف دارد .
سرتو[۱۴] و گراف[۱۵]، مسئولیت اجتماعی سازمان را »تعهد و تکلیف مدیریت به انجام کارهایی که حافظ و ارتقاء دهنده رفاه جامعه و علایق سازمان باشد «تعریف کرده اند. (امینی، ۱۳۸۷: ۱)
کنت هاتن و ماری هاتن، مسئولیت اجتماعی سازمان را از منظر ذی نفعان سازمان تعریف کرده اند» بحث مسئولیت های اجتماعی سازمان ها زمانی مطرح می شود که در مدیریت ذی نفعان سازمان خللی وارد شده باشد. بی توجهی سازمان به ذی نفع خارجی، سبب بروز پیامدهای ناگوار برای مصرف کننده کالای آن سازمان می شود و به این ترتیب، حریم و مرز جامعه شکسته می شود. در نتیجه مسئولیت اجتماعی، مسئولیت مدیر آینده نگر است«.
مسئولیت اجتماعی سازمانی عبارت است از تعهد سازمان ها به عنوان نهادهای اجتماعی به معنای وسیع آن، درباره رعایت رفتار اخلاقی .براساس مسئولیت اجتماعی سازمانی ، مدیران یعنی کسانی که تصمیمات شان رفتار سازمان را هدایت می کنند، باید مطمئن باشند چارچوب اخلاقی آنها در کل سازمان تعمیم یابد. مدیران باید نقش الگو را برای تمامی اعضای سازمان داشته باشند. آنان باید متعهد شوند که سازمان هم در جهت افزایش بهره وری و هم اهداف مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان گام برمی دارد. (شیخ،۱۳۷۹: ۱-۹)
سازمان های امروزی با افزایش مسئولیت اجتماعی در قبال تصمیمات مواجه هستند. با توجه به تعاریف بالا، منظور از مسئولیت اجتماعی این است که سازمان ها تأثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند. امروزه مسئولیت اجتماعی سازمان ها در جامعه مفهومی وسیع تر از فعالیت های گذشته دارد. مسئولیت اجتماعی در مفهوم نوین را می توان به اشکال زیر تعریف کرد. )خلیلی و یقین لو،۱۳۸۴: ۱-۱۴)
۱- مسئولیت اجتماعی، برنامه و ابزاری است برای گفتمان بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد و ارتقاء اعتماد عمومی به سرمایه گذاران و بنگاه های اقتصادی آنان.
۲- مسئولیت اجتماعی، روشی است در مدیریت اقتصادی برای توانمند کردن بنگاه و ایجاد رشد و توسعه پایدار در سه بعد اقتصاد، محیط زیست و اجتماع.
۳- مسئولیت اجتماعی، ایجاد فرصت برای بنگاه های اقتصادی است تا بتوانند مطالبی را که برای آنها از درجه اهمیت زیادی برخوردار است، در جامعه مطرح کنند.
۴- مسئولیت اجتماعی باعث ایجاد باور در بنگاه ها می شود که خود را عضوی مسئول در جامعه بدانند.
امروزه سازمان ها بیش از گذشته، به اهمیت مسئولیت اجتماعی خود پی برده اند. لذا سازمان های جهانی، نهادهای مدنی و نظارت مردمی باید همچنان در جهت ارتقاء مردم سالاری با رعایت حقوق انسانی، برای توسعه، رشد و ارتقاء استانداردهای زندگی و رفاه عمومی کوشا باشند.
اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها
درکلیه دوران تاریخی، مناسبات و تعاملات اجتماعی جوامع بربنیان مجموعه ای از هنجارها و الگوهای رفتاری استوار بوده است. این نظام هنجاری به افراد اجازه داده تا دیگران را موجودات پیش بینی پذیری درک کنند که تعامل با آنها مبتنی بر ویژگی های قابل درکی است. در میان مجموعه هنجاری یک جامعه که در کلیت خود، انسجام اجتماعی آن را حفظ می کند، فرض بنیادی دیگر آن است که هر فرد در هر جایگاهی، صاحب حقوق و وظایفی است که نقش کلی او را در جامعه تعیین می کند. این نقش به افراد گوناگون اجازه می دهد رفتار خود را مطابق آن تعیین کنند و به جامعه نیز اجازه می دهد از افراد گوناگون بر حسب جایگاهی که در مناسبات اجتماعی دارند، انتظارت خاصی داشته باشد . پس این نکته بدیهی است که جامعه از آن فرد، مقام و گروه دست اندرکار انتظار مسئولیت پذیری بالاتری داشته باشد . در سلسله مراتب نظام اجتماعی، نظام حکومتی و افراد دارای مقامات عالیه در بالاترین سطح برخورداری از حقوق و تکالیف هستند و همان طور که آنها از مردم انتظاراتی دارند، مردم نیز از آنها انتظار دارند که در مقام مسئول، علاوه بر اتخاذ رویکردهای معقول و کارآمد، پیامدها و دستاوردهای عملکرد خود را بپذیرند، در مقابل آنها پاسخگو باشند و در صورت ناکارآمدی، رویه های خود را اصلاح کنند. در اینجا، مسئولیت پذیری یک ارزش اخلاقی است که هر جامعه ای از مقامات عالیه خود انتظار دارد. نکته محوری در این میان، مفهوم مسئولیت هر فرد در جامعه است . لذا مفهوم مسئولیت پذیری به عنوان یک ارزش بنیادین، دارای اهمیت اساسی در کلیت نظام هنجاری جوامع است. (امامی، ۱۳۸۵ )
تردیدی نیست که با توجه به خصلت پیچیده جوامع نوین و تقسیم کار فزاینده موجود در آن، مفهوم مسئولیت افراد، صورتی مشخص تر و مقوله مسئولیت پذیری اهمیت بیشتری یافته است ؛ به گونه ای که جامعه جدید در پیچیدگی خود بیش از هر چیز بر رفتار قابل پیش بینی متکی است و پیش بینی پذیری تنها می تواند بر مسئولیت تعریف شده و مسئولیت پذیری افراد متکی باشد. امروزه تعریف مسئولیت پذیری نسبت به یک قرن پیش دچار تغییرات بزرگی شده است. در گذشته سازمان های تولیدکننده تنها مسئول درآمدسازی بودند، و تولید، محور اصلی فعالیت آنها بود .اما از چند دهه قبل نگاه به مسئولیت های سازمانی تغییر کرد و تولیدکنندگان توجه بیشتری به مشتریان کردند.به مرور عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا کرد و تأمین رضایت مشتریان و مصر ف کنندگان اهمیت بسیار یافت . شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمان ها و شرکت های بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای درحال جهانی شدن فعال و مؤثر هستند، نوعی تعادل میان مسئولیت اجتماعی سازما نها در بخش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کار خود ایجاد کنند و مسئولیت اجتماعی خود را جدی بگیرند. (خضرحیدری،۱:۳۸۶۱-۳ )
مسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن قرار دارد. در واقع ، مسئولیت اجتماعی سازمان ها رویکردی متعالی به کسب وکار است که هدف اصلی آن جمع آوری کلیه بخش ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان برای همکاری با یکدیگر است . از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی سازمان ها تنها مختص سازمان های بزرگ و سودآور نیست، بلکه رفتار سازمانی کلیه سازمان ها و شرکت ها را نیز در برمی گیرد. هرچه سازمان های بزرگ نسبت به اصول اخلاقی و زیست محیطی خود حساس تر شوند، سازمان های کوچک نیز در مراوده و پیروی از آنها مصرتر خواهند شد و به این ترتیب ، موجبات جلب اعتماد مشتریان و شهروندان هم فراهم می شود. در چند سال اخیر، در اغلب کشورها، به ویژه در کشورهای صنعتی جنبش مسئولیت پذیری اجتماعی و جنبش های اعتراضی نسبت به قدرت سازمان های بزرگ بسیار فعال بوده است؛ به طوری که مباحث مهمی در مورد نقش تجارت های بزرگ در دموکراسی و توسعه به وجود آورده است. آنها تأکید می کنند که اقدامات سازمان های بزرگ تأثیر زیادی بر جامعه دارد و به همین دلیل باید تحت نظارت و کنترل عمومی قرار گیرند . افزایش سازمان ها در عصری که روز به روز بزرگ تر می شود، تأثیر عمده ای بر ساختار اجتماعی می گذارد. موضوع مسئولیت اجتماعی سازمان ها در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمان های غیردولتی، جنبش های اعتراضی علیه قدرت سازمان ها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه و شرکت های سهامی عام و رسوایی های مالی و اخلاقی سازمان های بزرگ، تبدیل به الگوی مناسب و غالب در سازمان ها شده است، تا حدی که کمیسیون اروپا سال ۲۰۰۵ را به عنوان سال مسئولیت اجتماعی شرکت های کشورهای اتحادیه اروپا نام گذاری کرد. علاوه بر این، اعضای اتحادیه گام های بلندی در تأکید بر این موضوع و ترویج آن برداشته اند. نمونه آن، فعالیت دولت انگلیس است که در دپارتمان تجارت و صنعت، مسئولیت اجتماعی سازمان ها به طور رسمی توسط وزیر معرفی شد. فرانسه شرکت ها را ملزم کرد اثرات اجتماعی و زیست محیطی فعالیت های خود را در برنامه سالانه ثبت کنند. هلند با حمایت از طرح های مالی برای شرکت های بزرگ، در حال تطابق با مقررات سازمان توسعه صنعتی ملل متحد است؛ در نهایت دولت دانمارک، مرکز مطالعاتی کپنهاک را پایه گذاری کرده که فعالیت آن بر روی مسئولیت اجتماعی سازمان متمرکز شده است. متفکران رشته مدیریت از دهه ۱۹۵۰ ، توجه خود را به مسئولیت های اجتماعی معطوف کرد ه اند. کلیه سازمان هایی که فقط به محاسبه سود و زیان خود فکر می کردند، تحت فشار مردم و سازمان های مشابه، دید خود را اندکی به فراتر از سازمان اندوختند . از سوی دیگر ، کاملا واضح است که فعالیت سازمان ها بر محیط بیرونی تأثیر بسزایی خواهد داشت و نمی توان سود و زیان ناشی از سازمان ها بر جامعه را نادیده گرفت. جهت گیری مسئولیت اجتماعی به سویی است که فواید اجتماع در آن جاری است ، بنابراین تلاش بر این بوده است که سود و زیان سازمان ها به گونه ای باشد که مردم هزینه اضافی متحمل نشوند. منظور از مسئولیت ا جتماعی سازمان ها این است که سازمان ها تأثیرعمده ای بر سیستم اجتماعی دارند و لذا چگونگی فعالیت های آنها باید به گونه ای باشد که در اثر آن، زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمان های مربوط ملزم به جبران آن باشند. به عبارت دیگر، سازمان ها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی خود بدانند، بلکه باید خود را جزئی از یک کل، یعنی محیط بیرونی و اجتماع بدانند و اهداف و فعالیت های آنها در راستای اهداف اجتماعی، رفاه و آسایش جامعه باشد. امروزه همه سازمان ها باید توجه داشته باشند که فعالیت هایشان مورد قبول جامعه و منطبق با ارزش های آن باشد. سازمان هایی که نمی توانند خود را با این مهم تطبیق دهند، موفق نخواهند بود. به زعم پیتر دراکر سازمان های خصوصی به منظور حفظ مشروعیت خود و بقا در محیط، باید قبول کنند که نقش و وظیفه عمومی و اجتماعی دارند و نیز این نقش اجتماعی از این اصل پذیرفته شده نشئت می گیرد که «هر فردی مسئول رفتار خود است و چنانچه از طرف وی، خواه به طورعمد و غیرعمد، صدمه ای به دیگران وارد شود، باید پاسخگو باشد.»
سازمان ها نیز از این مقوله مستثنی نیستند و باید پاسخگوی تأثیرات اجتماعی نامطلوب خود باشند. سازمان ها، مؤسسات تجاری، نهادهای درآمدزا و حتی کلیه افراد جامعه در قبال درآمد دریافتی، مسئولیتی اجتماعی دارند که امروزه در کشورهای پیشرفته بسیار مهم تلقی می شود. لذا در جوامع مدرن در زمینه مسئولیت اجتماعی از سازمان ها و صاحبان سرمایه انتظار فعالیت های متنوع تری وجود دارد. بسیاری از صاحب نظران معتقدند مسئولیت اجتماعی را باید از طریق فعال کردن نهادهای شهری ، سازمان های خصوصی و سازمان های غیردولتی به دستورکار سازمان ها و صاحبان سرمایه تزریق کرد . این نهادها می توانند با حساس کردن مردم و جامعه نسبت به موضوع مسئولیت اجتماعی به طور عملی از سازمان هایی حمایت کنند که مسئولیت اجتماعی خود را جدی گرفته اند. اهمیت این موضوع به حدی است که برای آن جوایزی نیز در نظر گرفته شده است. جایزه ملی مسئولیت اجتماعی سازمان، جایزه ای است که هر ساله با حمایت گروهی از سرمایه داران فعال به سازمان هایی اهدا می شود که مسئولیت اجتماعی خود را به درستی انجام می دهند. به عنوان مثال، بر اساس آمار منتشر شده در مجله فورچون، شرکت های برتر دنیا از نظر شاخص مسئولیت پذیری اجتماعی به ترتیب شرکت های بریتیش پترولیوم، رویال داچ شل و وداف ون بوده اند. شرکت نفتی بریتیش پترولیوم از نظر میزان مسؤلیت پذیری در قبال مسائل اجتماعی و زیست محیطی در میان شرکت های اقتصادی جهان در رتبه اول قرار گرفته و شاخص مسئولیت پذیری برای این شرکت ۷۸ اعلام شده است. طبق این گزارش، شاخص مسئولیت پذیری ارقام صفر تا ۱۰۰ را در برمی گیرد و هرچه این رقم بیشتر باشد، برمسؤلیت پذیری بیشتر دلالت دارد. بر اساس این گزارش، پس از بریتیش پترولیوم به ترتیب شرکت نفتی رویال داچ شل، شرکت خدماتی ودافون، بانک اچ اس بی سی، کارفور، شرکت اتومبیل سازی فورد، شرکت الکترونیکی توکیو، الکترونیک فرانسه، شرکت اتومبیل سازی پژو و شرکت نفتی شورن قرار دارند . شاخص مسئولیت پذیری این شرکت ها به ترتیب،۵۸ ،۶۰ ،۶۳ ،۷۱ ، ۷۲,۵۶ ، ۵۶ ،۵۷، ۵۵ اعلام شده است. در این گزارش آمده است : از میان صد شرکت نخست دنیا از نظر مسئولیت پذیری، ۴۸ شرکت اروپایی، ۳۴ شرکت متعلق به آمریکای شمالی و ۱۸ شرکت نیز متعلق به آسیا است. مثال دیگر، کشور چین است که امروزه یکی از موفق ترین کشورها در زمینه تحقق مسئولیت اجتماعی سازمان ها و نهادها است .شهروندان و صاحبان سرمایه و کار در چین دریافته اند؛ برای تعامل جهانی و ماندن در میدان رقابت های بزرگ باید مسئولی ت اجتماعی خود را جدی بگیرند. جدی گرفتن مسئولیت اجتماعی در سازمان ها نشانه های بسیاری دارد. یکی از نشانه های مسئولیت اجتماعی سازمان ها، وجود تشکل های کارگری درساختار آنها است. رعایت حقوق مصرف کنندگان، توجه به استانداردهای قانونی درتولید محصول، پاسخگویی مدیران سازمان ها در قبال مسائل شهروندی، محیط زیستی، اخلاقی، فرهنگی و حتی حقوق بشر از دیگر نشانه های توجه به مسئولیت اجتماعی در سازمان ها و شرکت ها است.
امروزه اهمیت CSR به عنوان یک برنامه راهبردی ، در حال افزایش است و دلیل آن را می توان سه رویه مشخص زیر دانست:
تغییر انتظارات اجتماعی
جوامع و مصرف کنندگان امروزی از شرکت هایی که محصولات شان را مصرف می کنند انتظارات بیشتری دارند. این انتظارات در پی رسوایی های شرکت ها که باعث کاهش اعتقاد عمومی به آنها شده و همچنین کاهش اعتقاد عمومی به دستگاه های نظارتی و سازمان های مسئول در کنترل زیاده روی های شرکت را در بر داشته، به وجود آمده است.
افزایش ثروت
این مورد در جوامع توسعه یافته در مقایسه با جوامع در حال توسعه بیشتر صادق است. مصرف کنندگان ثروتمند قادر هستند محصولی را که قصد خرید آن را دارند انتخاب کنند. در جوامعی که به کار و سرمایه گذاری داخلی نیازمندند احتمال اجرای مقررات شدید و مجازات سازمان هایی که کار و سرمایه خود را به جای دیگری انتقال بدهند، کمتر است.
جهانی سازی
روند رو به رشد نفوذ رسانه ها باعث شد که اشتباهات شرکت ها بلافاصله به عموم مردم منتقل گردد . علاوه بر آن، ارتباطات از طریق اینترنت میان گروه مصرف کنندگان هم فکر، افزایش قدرت آنها در ارسال پیام شان، به آنها ابزار هماهنگ سازی اعمال دسته جمعی را داده است (تحریم یک محصول). این سه روند همراه با اهمیت رو به رشد مارک های تجاری و ارزش مارک ها در موفقیت شرکت ها (خصوصاً مارک های تجاری که شیوه خاصی از زندگی را ترویج می کنند( برای ایجاد تغییری در روابط میان شرکت ها و مصرف کنندگان و به ویژه میان شرکت ها و گروه سهامداران مؤثر بوده اند. نتیجه این ترکیب این بود که امروزه مصرف کنندگان آگاه تر شده و احساس اختیار بیشتری برای اعمال عقاید خود دارند. از زاویه دید شرکت ها، پارامترهای بازار که تعیین کننده عملکرد شرکت ها می باشد، توسط مردم عادی شکل می گیرند. نهادهای غیر انتفاعی و مصرف کنندگان عمل گرا باعث تقویت و هدایت تغییر روابط میان مصرف کنندگان و شرکت ها هستند. CSR به ویژه در دنیای رو به جهانی شدن امروزی به دلیل شیوه ایجاد مارک های تجاری براساس آرمان ها و مفاهیمی که معمولاً به ارزش ها و ایده آل ها برمی گردد حائز اهمیت است CSR وسیله ای برای هماهنگ کردن عملکرد شرکت ها ارزش ها و خواسته های سهامداران است، خصوصاً زمانی که این خواسته ها و ارزش ها دائماً در حال تکامل یافتن هستند. CSR را می توان به بهترین نحو، به عنوان نگرش کلی نسبت به یک حرفه تشریح نمود. CSR تمام جنبه های عملکردی را شامل می شود، همانند کیفیت بالا. CSR را با مشاهده می توان تشخیص داد. CSR امری است که شغل های امروزی باید قطعاً و حقیقتاً برای آن همت بگمارند. خطرات غفلت از CSR بسیار مهلک است، خصوصاً با یادآوری این نکته که مار ک های تجاری از چه اهمیتی برای ارزش گذاری بر یک شرکت برخوردارند و ایجاد مارکی قدرتمند چقدر دشوار است. در مقابل، از دست رفتن نفوذ یک مارک تجاری تا چه حد آسان است. از این رو، امری است که یک شرکت برای به کار بردن آن باید تلاش نماید.
CSR یک برنامه کاری مهم است چرا که مصرف کنندگان می خواهند در صورت امکان محصولات شرکتی را خریداری کنند که به آن اطمینان دارند. فروشندگان هم می خواهند همکاری خود را با شرکت هایی شکل دهند که می توانند به آنها اعتماد داشته باشند. کارمندان هم می خواهند برای شرکت هایی کار کنند که قابل احترام باشند و نهادهای غیر انتفاعی هم تمایل به کار کردن با شرکت هایی دارند که در پی یافتن راه حل های منطقی و ابتکار عمل هایی در حوزه های مسائل مشترک باشند. قانع کردن هر یک از گروه های سهامدار باعث می شود تا شرکت ها بتوانند تعهدات خود را نسبت به سرمایه گذاران که دیگر گروه مهم سهامدار محسوب می شوند و از رفع نیاز دیگر سهامداران بیشترین سود را می برند، به انجام برساند.
همه صادقانه معتقدند که موفقیت شرکت های این قرن نصیب کسانی می شود که با اعمال شان ثابت می کنند که سودمندانه ارزش های اجتماعی را ارتقا می دهند. شرکت هایی که هم خوب و هم موفق عمل می کنند، سهامداران، مشتری ها، شرکا و کارمندان با حضور خود شرکت هایی را که از طریق کار، تغییرات اجتماعی به وجود می آورند، تشویق می نمایند. این امر حقیقت جدید شغلی است که ما باید آن را پذیرا باشیم. شرکت هایی که احتمال موفقیت بیشتری در جهانی سازی دارند آنهایی هستند که توان تلفیق علایق متفاوت سهامداران متعدد خود را داشته و طیف وسیعی از عقاید و ارزش ها را در فرایند تصمیم گیری و اهداف سازمانی خود شامل می شوند. شرکت هایی که مارک های تجاری مرتبط با شیوه زندگی خاصی را تولید می کنند، نیازمند پرورش آرمان هایی هستند که قصد انتقال آنها را به مشتریان شان دارند. قرن ۲۱ ، قرن سامان دهی بخش اجتماعی است. هر چه بیشتر اقتصاد، پول و اطلاعات به صورت جهانی درآید، جامعه از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. CSR برای حفظ موفقیت در کار اهمیت روزافزون پیدا می کند که این امر با فراهم آوری یک برنامه ی شرکتی که حول آن شرکت مربوطه می تواند پیشرفت نماید و همچنین با معنی و جهت بخشیدن به اعمال روزانه، محقق می شود.
مطالعه موضوع مسئولیت اجتماعی به دلائلی چند دارای اهمیت می باشد:
۱- تصمیمات مدیران در بخش های مختلف جامعه تأثیرات عمیق می گذارد، بنابراین توجه مدیران به مسئولیت های اجتماعی شان در زمان اتخاذ تصمیم، اهمیت زیادی دارد تا از تحمیل خسارت به جامعه جلوگیری شود.
۲- چنانچه افراد، گروه ها، سازمان ها و مؤسسات جامعه خود را نسبت به رویدادها، اتفاقات و بحران های مختلف مسئول دانسته و در حل بحران ها تلاش کنند، بسیاری از بحران ها در زمان کوتاه حل شده و جامعه ای سالم و آرام به وجود می آید.
۳- سازمان ها برای حفظ و بهبود جایگاه خود در جامعه باید به مسئولیت های اجتماعی شان توجه کرده تا جامعه دامنه فعالیت های آنها را محدود نکنند و از مشروعیت در جامعه برخوردار باشند.
۴- سازمان به هر نحوی عمل کند، عملکردش بر جامعه تأثیر می گذارد و این تأثیر ، خوب یا بد، به خود سازمان منعکس می گردد. بنابراین، بد عمل کردن مدیران موجب بروز مشکلاتی برای جامعه می شود که در نهایت گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت.
۵- هزینه جامعه ای با مدیرانی که نسبت به آن احساس مسئولیت نمی کنند بسیار بالاست.
(الوانی،۱۳۷۷: ۲۱)
سازمان ها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند، آلودگی محیط، فقر، بیماری، تبعیض و نابسامانی محیطشان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دوراندیشی به قضیه ننگرند، این مشکلات در نهایت گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت. مدیران باید ناخدایان خردمند و دوراندیشی باشند که در افق های دوردست، حرکات و تلاطمات امواج را در وسعت بی کرانه دریا از نظر دور ندارند. (الوانی،۱۳۷۷: ۲۱)
سازمان ملل، دلایل زیر در مورد با اهمیت بودن و ضرورت توجه به جامعه از سوی سازمان ها مطرح کرده است:
۱- سرمایه گذاری در یک محیط سالم و نوین برای فعالیت بخش خصوصی: سازمان های تولیدی و رقابتی از فعالیت در جامعه ای با ثبات و امن، قابل پیش بینی و بدون تبعیض و اقتصاد نافاسد و قانونمند بهره بسیار می برند.
۲- مدیریت مستقیم هزینه و خطر: چالش هایی نظیر نابودی محیط زیست، تغییرات جوی، ایدز، ناسازگاری های قومی و نبود نظام با کفایتی برای حفظ و ارتقای سلامتی و آموزش می تواند به طور مستقیم برهزینه ها و خطر برای بقای سازمان ها بیفزاید. این عوامل می تواند سبب افزایش هزینه های اجرایی، هزینه های خرید مواد اولیه، استخدام، آموزش و سایر هزینه های پرسنلی، ایمنی، بیمه و سرمایه گذاری شوند. این عوامل همچنین می توانند سبب بروز خطرهای مالی کوتاه و طولانی مدت، تزلزل در بازار، پیگردهای قانونی و سلب اعتبار و شهرت شوند. سازمان های آگاه و پیگیر مقابله با این چالش ها، قادر به کاهش خطر و ریسک، مدیریت شهرت و اعتبار، کم کردن هزینه ها، اصلاح کارایی منابع و افزایش تولید می باشند.
۳- فراهم آوردن فرصت های جدید: برخی از موفق ترین و نوآورترین سازمان های جهان برای مقابله با دشواری های اجتماعی و محیط زیستی، اقدام به تولید کالاها، خدمات و فناوری ویژه ای نموده اند و در برخی موارد حتی الگوی کار خود را تغییر می دهند. برای این سازمان ها، مسئولیت اجتماعی یک فرصت اجتماعی برای نوآوری، ایجاد ارزش و رقابت پذیری است. (امیدوار،۱۳۸۴: ۱۳۳(
مسئولیت پذیری اجتماعی بنگاه ها از دو جهت کلان اهمیت دارد و بر تمامی ابعاد عملکردسازمان تأثیر می گذارد:
۱- واضح است که مصرف کنندگان خواهان خرید کالا از سازمان های مورد اعتماد هستند. تأمین کنندگان خواهان مشارکت تجاری با سازمان های قابل اعتماد هستند. کارکنان، خواهان کار برای سازمان هایی هستند که مورد احترام باشند و سرمایه گذاران کلان خواهان حمایت از سازمان هایی هستند که از لحاظ اجتماعی مشروع باشند و سازمان های غیردولتی و غیرانتفاعی خواهان همکاری با سازمان هایی هستند که به دنبال راه حل های عملی برای اهداف مشترک اجتماعی باشند. راضی نگاه داشتن هر یک از این ذی نفعان، به سازمان ها این امکان را می دهد تا تعهد خود را نسبت به مالکانشان به حداکثر رسانده و خود نیز با برآورده کردن نیازهای تمام گروه ها، به بیشترین منفعت دست یابند. مسئولیت پذیری اجتماعی نوعی استراتژی و مأموریت را برای سازمان ها فراهم می کند که به وسیله آن، اعضا ی مختلف سازمان می توانند گردهم آیند. امروزه سازمان هایی احتمال موفقیت را در محیط متحول جهانی به دست می آورند که بتوانند به بهترین نحو، تعادل بین علائق و نیازهای ذی نفعان متعدد خود فراهم آورند.
۱- مسئولیت اجتماعی شرکت ها به عنوان یکی از عناصر استراتژی و به دلیل چهار روند معین روندهایی که در قرن ۲۱ رشد و اهمیت بیشتری خواهد یافت در مباحث سازمانی موضوعی مهم و به روز به شمار می آید:
افزایش ثروت: مصرف کنندگان ثروتمند می توانند کالاهای خود را انتخاب و خریداری کنند و اغلب مایلند برای مارکی که به آن اعتماد دارند و حسن شهرت دارد، مبلغی اضافه تر بپردازند.
انتظارات متغیر اجتماعی: سطح انتظارات مصر ف کنندگان در جوامع توسعه یافته از شرکت هایی که کالاهایشان را می خرند، بیشتر شده است.
جهانی شدن و جریان آزاد اطلاعات: هرگونه سهل انگاری سازمان ها در رابطه با مسئولیت اجتماعی شرکت ها به طور سریع وفوری قابلیت انتشار در سراسر جهان را دارد و علاوه بر آن، ارتباطات بین گروه های فعال و هماهنگی سازی اقدام جمعی بسیار تسهیل شده است.
استفاده معقول از انرژی و منابع اکولوژیکی: کره زمین از لحاظ اکولوژیکی محدود است. سازمان ها و شرکت هایی که نسبت به محیط زیست مسئولیت پذیر نباشند از طریق جریمه های تعیین
شده توسط دادگاه، تبلیغات منفی و برخوردهای گروه های فعال اجتماعی مورد مجازات قرار می گیرند. (چندلر،۲۰۰۶:۱۹).
دلایلی که به نفع CSR مطرح شده اند را می توان عمدتاً به دو بخش تقسیم کرد: دلایل اخلاقی و دلایل اقتصادی.
دلیل اخلاقی
زمانی که همه اقشار جامعه سود را برای موجودیت هر نهاد کاری ضروری می دانند، باید برای ایجاد ارزش افزوده و بهتر کردن زندگی تلاش نمایند. حرفه ها به جامعه ای که در آن فعالیت می کنند اتکا دارند و درانزوا نمی توانند موجودیت یافته و به رونق برسند. آنها صرف نظر از بستری که مصرف کنندگان ایجاد می کنند، به زیرساخت هایی که جامعه فراهم می کند و منابع کاری آن نیازمندند. مسئولیت اجتماعی شرکت ها به نوعی تشخیص وابستگی متقابل و شیوه ارائه خدمات برحسب الزامات و بر مبنای سود مشترک حرفه ها و جامعه ای است که آن حرفه ها در آن بنیان نهاده شده اند عمدتاً CSR بیانگر روابط بین یک شرکت و جامعه ای است که شرکت در آن فعالیت می کند. این شناخت باید در مورد حرفه ها به وجود آید که.نهادهایی که سودمحور هستند، نمی توانند در خلاء به وجود آیند و قسمت عمده موفقیت آنها به سبب بافتی است که در آن به فعالیت می پردازند. چارلز هندی[۱۶] دلیلی منطقی و قانع کننده در مورد هدف شرکت ها ارائه می کند که بر مبنای آن ، هدف شرکت ها فراسوی به حداکثر رساندن درآمدها و قانع کردن سهامداران است. هدف یک حرفه سوددهی نیست؛ هدف آن، ایجاد سود به این منظور است که بتوان کار بیشتر یا بهتری انجام د اد. کلمه کار در اینجا توجیه واقعی یک حرفه است و موضوعی اخلاقی است. اشتباه گرفتن ثروت با هدف به معنی منزوی شدن، است. که سنت اگوستین[۱۷] ، آن را یکی از بزر گ ترین گناهان می داند. باید در مورد هر سازمان این سؤال مطرح شود که اگر آن سازمان وجود نداشت آیا باید آن را ایجاد می کردیم؟ جواب می تواند این باشد که اگر آن سازمان می توانست کاری را بهتر و سودمندتر از سازمان های دیگر انجام دهد، بلی .در این میان، سود را هم می توان وسیله ای برای نیل به آن هدف بزرگ تر در نظر گرفت. مدافعان مسئولیت اجتماعی شرکت ها معتقدند که هدف هر نظام اقتصادی باید ارتقاء رفاه عمومی جامعه باشد .در اقتصادهای پیشرفته، هدف یک حرفه باید تا به حداکثر رساندن کارآمدی و سود ارتقاء یابد. جوامع، توقع روزافزونی از حرفه ها در جهت قبول تعهد نسبت به جامعه ای که در آن فعالیت می کنند، افرادی که استخدام می نمایند و مشتریان شان دارند که فراسوی فاکتورهای مرسوم جامعه و منافع سهامداران است. حرفه هایی که در یک جامعه انجام می شود، از زیر ساخت های آن جامعه (عناصر ملموس و کاربردی همانند جاده ها و دیگر ساخته ای حمل و نقل، پلیس، آتش نشانی ها و ..) و همچنین منافع ناملموس مانند محیط آرام و پاکیزه سود می برند. اما در بیشتر موارد حرفه ها مهم ترین منابع خود را که همان نیروی کاری است را عمدتاً از جوامع محلی تأمین می کنند. هر حرفه ای زمانی موفق تر خواهد بود که از محیط کاری فرهیخته تری برخوردار باشد و کارمندانش در محیطی مثبت رشد کرده باشند و اگر کارمندان بیمار شدند به آنها به خوبی رسیدگی شود. در بررسی این امر، از ذکر مصرف کنندگان و همچنین اعضای جامعه محلی که بدون آنها هیچ حرفه ای دوام نمی آورد، صرف نظر می کنیم. اظهار داشته اند که هیچ سازمانی در انزوا وجود CSR نمایندگان نخواهد داشت . آنها معتقدند که حرفه ها، بدون استثنا زمینه ای برای مشارکت در جامعه ای که بر آن استوارند، دارند.
دلیل اقتصادی
می توان برای مسئولیت اجتماعی شرکت ها یک دلیل اقتصادی نیز آورد. این دلیل اقتصادی مبتنی بر منفعت شخصی است. سود اقتصادی زیادی برای حرفه هایی که خط مشی های CSR را دنبال می کنند وجود دارد و برای متقاعد کردن مدیرانی که با مورد اخلاقی قانع نمی شوند، طراحی شده است. حامیان این استدلال معتقدند CSR دیدگاهی کلی نگر به یک حرفه است. بنابراین یک رویه کارامد مسئولیت اجتماعی شرکت ها، تمام جنبه های عملی را القا می کند. آنها معتقدند که عملکردی که شرکت ها برای گنجاندن CSR در یک سازمان اتخاذ می کنند، ارائه کننده نقطه تمایز و اولویت رقابتی آنها می باشد که موفقیت آینده آنها را تضمین می کند. CSR استدلال اقتصادی مبنی بر سود شخصی برای یک حرفه محسوب می شود. در بازارهای مارک محور امروزی که پارامترها به سرعت در حال تغییرند، CSR وسیله ای برای هماهنگی عملکردهای یک شرکت با ارزش ها و خواسته های سهامداران است. برای نمونه می توان مشتریان یک شرکت را ذکر کرد که CSR در آنها ایجاد ارزش می کند؛ چرا که به شرکت ها اجازه می دهد تا ارزش های این مؤلفه اساسی که شرکت مربوطه، هدف برآوردن آن را دارد، بهتر منعکس نماید. مسئولیت اجتماعی شرکت ها تمام جنبه های عملکرد روزانه یک حرفه را در بر می گیرد. هر اقدامی که یک سازمان انجام می دهد به نوعی با یک یا تعداد بیشتری از گروه سهامدارانش در ارتباط متقابل است و امروزه شرکت ها نیاز به ایجاد مارک تجاری نفوذ ناپذیری با حفظ احترام همه سهامداران دارند .چه یک کارمند باشیم یا یک تولیدکننده، خریدار، فروشنده یا یک سرمایه گذار، جذابیت و موفقیت یک شرکت مستقیماً به قدرت مارک تجاری آن بستگی دارد. مسئولیت اجتماعی شرکت ها تمام جنبه های عملکردی در یک شرکت را به دلیل نیاز به در نظر گرفتن الزامات همه اعضای گروه تحت تأثیر قرار می دهد. هر حوزه کاری، مبنایی برای دیگر حوزه های کاری بوده و ترکیب شرکت ها را (مارک آن را) پیش چشم تمام گروه های سهامداران ایجاد می نماید.