- اخلاق از مسائل مربوط به روح انسانى بحث مىکند ولى آداب مربوط به افعال بدن است.
- مسائل اخلاقى همیشه و در طول زمان ثابت بوده و تغییر در آنها راه ندارد ولى آداب در زمانهاى مختلف متغیر و متفاوتند.
- مسائل اخلاقى از نظر مکان نیز ثبات داشته و در هر شهر و هر کشورى یکسان مىباشند، اما آداب در شهرها و کشورهاى مختلف، تغییر نموده و آداب هر منطقه مخصوص همان مکان است. مردم دنیا در معناى ادب با یک دیگر تفاوت و اختلاف ندارند اما در مصداق آن هر ملتى با ملت دیگر تفاوت دارد.
- اخلاق علت است و آداب معلول و ثمره آن است، ادب هر شخصى نشان دهنده فضیلتها یا رذیلتهاى اخلاقى اوست.
- در روایات اسلامى به آداب بیش از اخلاق اهتمام داده شده است.
- مسائل اخلاقى قابل استدلال عقلى مىباشند ولى براى آداب استدلال عقلى وجود نداشته و تابع ذوق و سلیقه مردم مىباشند.
عالمان دینى در طول تاریخ به هر دو علم اخلاق و آداب، توجه داشته و کتابهاى سودمند و با ارزشى در هر دو موضوع پدید آوردهاند. و حتّى کتابهایى در موضوعات خاص مربوط به ادب تالیف شده است مثل «منیه المرید» که در خصوص آداب تعلیم و تعلّم است و به مطلق آداب مثل آداب لباس و مسکن، ادب دعا، ادب محل کار و … نپرداخته است.
روشن است که هدف اصلى از علم اخلاق رسیدن به توحید نیست و لذا مىبینیم که حتى کفار و مشرکان و یهودیان نیز فراوان کتابهاى اخلاقى نوشتهاند و بسیارى از عناوین مباحث آنها همانند کتابهاى اخلاقى مسلمانان است. اما مهمترین هدف از «آداب شرعى» رسیدن به توحید بوده و اینکه تمام اعمال انسان، نشانههاى توحید را به خود گرفته و نشان دهنده آن باشد. بطورى که تمام کارهاى انسان با چنان ادبى همراه باشد که بیننده را متوجه به توحید نموده و مصداق این حدیث باشد که: «با کسى نشست و برخاست کنید که دیدن او شما را به یاد خدا اندازد»
هر ملتى آدابى دارد اما هدف از تمام آداب رسیدن به خداوند نیست و این هدف تنها در آداب دین مقدس اسلام و از ویژگىهاى خاص آن است.( طبرسى، فضل بن حسن، الآداب الدینیه للخزانه المعینیه، ۱جلد، زائر - قم، چاپ: اول، ۱۳۸۰٫ص۱۹۴)
بنابراین وقتی مؤلفه های اخلاقی را در سبک زندگی جستجو می کنیم باید بدانیم دنبال آدابی باشیم که ما را در زندگی به خدا نزدیک کند و جزو جلوه های رفتاری در زندگی بحساب بیاید. جلوه هایی که خلقیات ریشه های آن ، و آدابِ رفتاری شاخ و برگ های آن هستند. در این پژوهش که پیرامون سریال مادرانه می باشد جلوه های رفتاری و آداب دینی و احیاناً رفتارهای غیر دینی را در این سریال ها به بوته بحث و نقد قرار می دهیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
-
- بررسی مؤلفه های اخلاقی (رفتاری ) سبک زندگی در سریال مادرانه
-
با توجه به آنچه در فصل پیشین و در باب تفاوت بین اخلاق و آداب گفتیم مشخص شد مشاهده و تقلید، اجرای عمل بدون کمک، دقت در عمل، هماهنگی حرکات و عادی شدن عمل در عین آگاهی و اختیار، از مراحل ساحت رفتاری به شمار می آید.
آموزش های دینی، با جهت دهی رفتار دین داران، نقشی اساسی در زیبا سازی اعمال آنها ایفا می کند؛ زیرا انسان دین دار در پی رضایت حضرت حق و هماهنگ سازی رفتار خود با دستورات اوست. او گفتار فرستادگان الهی را می شنود و به تقلید عاشقانۀ رفتار و کردار آنها می پردازد و با دقتی شگرف، در پی هماهنگ سازی اعمال خود با آنهاست، به نحوی که بسیاری از رفتارها برایش عادی می شود، چنان که در خصوص برخی عبادات چنین پیش می آید. از سویی چون دستورات الهی از طرفِ زیبا و خیر مطلق صادر شده، به تبع آن، رفتارهای منطبق برآن دستورات نیز از زیبایی و برتری برخوردار است.
مهم ترین کنش دین در این ساحت، پشتیبانی از اخلاق است. هیچ دیانتی نمی تواند ادعایی ضد عدالت، آزادگی یا حقوق اصیل انسانی داشته باشد. در عین حال که اخلاق از دین مستقل است، مورد تأیید و اهتمام دین نیز می باشد. برای بسیاری از مردم تا این ارزش ها از طرف نیرویی مافوق توصیه نشوند، اهمیت جدی نمی یابند و مؤثر نمی افتند. پشتیبانی دین از اخلاق، به این معناست که به آدمیان اطمینان خاطر می دهد این اخلاق بر جایی استوار تکیه زده، زجرشان بی اجر نمی ماند و مرجعی اصیل آن را تأیید کرده است.
افزون برآن، اجرای قانون در جامعه، نیازمند مهار درونی است که دین عهده دار آن است؛ به یک معنا، همان عنصر تقوی که در عمق جان ها نشسته باشد. بنابراین رویکرد ما در این پژوهش رفتاری_اخلاقی است.(اسلام و زیبایی های زندگی،رجبی نیا،ص۳۰۱)
از سویی، ارتباطات در زندگی انسان بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا انسان وضعیت خاصی دارد که ممکن است در بخشی از این وضعیت با موجودات دیگر اشتراک داشته باشد، ولی در بخش دیگر افتراق دارد، و محور اصلی حیاتش با موجودات دیگر نیز متفاوت است. آنچه باعث می شود تعادل انسان به هم بریزد، بیشتر در ارتباطات است. البته باید دانست تعادل با سازگاری تفاوت دارد، زیرا در سازگاری نوعی انفعال است که فرد خود را باید با چیز یا چیزهایی هماهنگ سازد. به هر حال انسان موجودی است که با خود و دیگران ارتباط دارد..
از سوی دیگر انسان، موجودى کمالجو و تعالىپذیر است؛ کمال آدمى، بر اثر حسن انجام وظایفى به دست مىآید که به موجب روابط گوناگون او با خود، خداوند و همنوعان بر عهدهاش نهاده شده است، این روابط، به ترتیب عبارتند از:
الف- رابطه انسان با خودش؛ به این معنا که خود را بشناسد، ارزشها و استعدادهاى بالقوّه و خدادادى خود را تشخیص دهد، هدف از خلقت و فلسفه وجودى خود را مورد مطالعه و بررسى قرار دهد تا در نتیجه به قدر و قیمت واقعى گوهر وجود خویش واقف گردد.
ب- رابطه انسان با خدا؛ کمال نهایى انسان، تقرّب به پروردگار است.
این مهم تنها از راه شناخت او و راههاى تقرّب به درگاه او میسّر خواهد بود.
ج- رابطه انسان با دیگران؛ انسان موجودى اجتماعى است و بسیارى، این ویژگى را جزو خصوصیّات ذاتى و طبیعى او دانسته و او را موجودى مدنىّ بالطبع به شمار آوردهاند. برخى از نظریهپردازان علوم اجتماعى نیز، این خصیصه را، معلول نیازهاى متنوّع آدمى دانستهاند؛ زیرا نیازهاى او- با توجّه به استعدادهاى مختلف نهفته در وجودش- با معاشرت، تبادل افکار و ایجاد روابط نیکو با همنوعان، در یک اجتماع سازمانیافته انسانى تأمین مىشود. بر اثر همین معاشرتها و تبادل افکار، روابط انسانى شکل مىگیرد و فرهنگ انسانى به وجود مىآید.(آداب معاشرت،مقدس نیا،محمد،انتشارات افق فردا،۱۳۷۹ص۱۴)
اولین محیطی که شخصیت اجتماعی انسان در آن شکل می گیرد خانواده است. خانواده یکی از نهادهای اجتماعی نخستین است که شالوده حیات اجتماعی محسوب می گردد و گذشته از وظیفه فرزند آوری و پرورش کودک و در نتیجه استمرار نسل ها و بقاء نوع بشر، وظایف متعدد دیگری از قبیل فعالیت های اقتصادی،آموزش و پرورش و اجتماعی کردن فرد را نیز به عهده دارد. خانواده به عنوان عامل واسطی است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروه ها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، نقش مهمی در انتقال هنجارهای اجتماعی و میراث های فرهنگی به عهده دارد.
-
-
-
-
- تعریف خانواده:
-
-
-
خانواده عبارت است از گروهی که از افراد (دو نفر یا بیشتر) که میان آنها روابط خویشاوندی برقرار است و در مکان واحدی زیست می کنند و تغذیه مشترک دارند. این گروه اختصاصاً در جوامع امروز از پدر، مادر و فرزندان تشکیل می گردد. به عبارت دیگر خانواده سازمان یا اجتماعی است که مبتنی بر روابط خویشاوندی(سببی و نسبی) می باشد. خانواده یک نهاد اجتماعی است و در همه جا و همه زمان ها وجود دارد و بدون آن دوام و بقاء جامعه میسر نخواهد بود. هیچ جامعه ای نیست که در آن نظام خانوادگی برقرار نباشد. هر یک از ما به گونه ای در خانواده پا به هستی نهاده ایم و در کانون خانواده و تحت مراقبت و تعلیمات اقوام خود پرورش یافته و با زندگی اجتماعی آشنا شده ایم و به احتمال زیاد خود نیز به تشکیل خانواده مبادرت خواهیم کرد.(مبانی جامعه شناسی،وثوقی و نیک خلق،ص ۱۷۱
خانواده از سه رکن مرد، زن و فرزند به وجود آمده و همانگونه که گفتیم کوچکترین نهاد اجتماعی در جامعه به حساب می آید. اما برخلاف سایر نهاد ها، رنگ و بوی عاطفی در آن بیشتر مشاهده می شود. بیشترین توجه دین، حفظ این روابط عاطفی در خانه و خانواده است و آداب معاشرت دینی در خانواده نیز بر همین اساس شکل گرفته است. در مورد آداب معاشرت که موضوع پژوهش ما نیز می باشد خداوند توصیه هایی را در قرآن فرمودند. به عنوان نمونه در آیه ۹ سوره نساء که می فرماید: «و عاشروهنّ بالمعروف»، از مرد می خواهد که معاشرت نیکی در خانه نسبت به همسر برگزیند پس اعمالى چون سختگیرى در نفقه، آزار و اذیت یا بدخلقى و مانند آنها، مخالف با معاشرت به معروفى است که قرآن بدان سفارش نموده است.(تفسیر المنار،رشید محمدرضا،ج۴،ص۴۵۶)
عاشرو هنَّ بالمعروف، به معناى رفتار و اعمالى است که خداوند بدان امر نموده است. و نیز مراد از معاشرت به معروف، ادا نمودن حقوق زن، چون قسم، نفقه و داشتن رفتار و گفتارى مناسب با اوست. (مجمع البیان،طبرسی،ج۳،۳۵)
نه تنها مرد موظف به معاشرت نیک می باشد بلکه زن نیز می باید رفتار و آداب معاشرت خود را در خانه بر اساس نیکی متقابل قرار دهد و زوجین اینگونه فرزند را با آداب نیک معاشرت در خانه و حتی جامعه آشنا کنند. لذا به مؤلفه های رفتاری در خانه از نگاه دین می پردازیم.