- شناخت روشنی از خود، استعدادها، توانائیها، علایق، آمال، امکانات محدودیتها و سایر عوامل مربوط به خود.
- شناخت شرایط، امکان موفقیت مزایا و محدودیتها، بیمه،امکانات و چشم انداز رشتههای مختلف شغلی.
- استدلال صحیح در مورد رابطه این دو با یکدیگر.
به نظر راکول و رانتی[۵] سایر پیشگامان اولیه نهضت راهنمایی در آمریکا جسی دیویس[۶]، آنارید[۷]، الی ویور[۸] و دیوید هیل[۹] بودند خدمات آنها به مشاوره نیز باید مورد توجه قرار گیرد. روش دیویس مبتنی بر خودآموزی و مطالعه مشاغل بود به نظر میرسد که بنا به توصیف وی از مشاوره باید دانش آموزان را در زمینه ارزشهای اخلاقی، سخت کوشی بلندپروازی صداقت و رسیدن به یک خصلت معقول به عنوان سرمایه ورود به دنیای کار راهنمایی و هدایت کرد. آنارید معتقد بود که خدمات راهنمایی برای نظام مدارس شهر سیاتل به عنوان وسیله رسیدن به بهترین دستاورد آموزشی ممکن میتواند اهمیت داشته باشد او نیازهای دنیای کار را بر خلاف فلسفه امروز مقدم بر نیازهای فرد میدانست. نتیجه این که در برنامه راهنمایی او درباره ارزش فرد بنا به قابلیت اشتغالی که دارد قضاوت میشود.ویور یکی از پیشتازان مشاوره موفق به دایر کردن کمیته راهنمایی معلم در کلیه دبیرستانهای نیویورک شد که کار آن کمک به جوانان برای کشف قابلیتهای خود و نحوه استفاده از این قابلیتها برای دست یافتن به مناسب ترین شغل بود. (راکول، وراتنی، ۱۹۶۱ به نقل از گیبسون؛ میشل؛ ترجمه ثنایی، ۱۳۸۸:؛ ۲۶ تا ۲۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پارسونز را به عنوان پدر نهضت راهنمایی آموزش و پرورش آمریکا میشناسند ولی احتمالاً خود او تصور نمیکرد که رشد نهضت از چند ده مشاوری که خودش ترتیب کرد به بیش از ۰۰۰/۵۰ مشاوری برسد که ۷۰ سال بعد فقط در مدارس آمریکا خدمت میکنند. در سال ۱۹۱۳ نهضت نوپای راهنمایی از نظر تعداد و تخصص آنقدر رشد کرده بود که زمینه تأسیس انجمن ملی راهنمایی شغلی را فراهم کرد. اصطلاح راهنمایی بیش از ۵۰ سال متدوال بود و به نهضت مشاوره مدارس اطلاق میگردید.
نهضت بهداشت روانی.
شروع نهضت راهنمایی ابتدایی هم در نوشته و هم تلاشهای ویلیام برنهام [۱۰]در اواسط دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ میباشد.فاوست[۱۱] (۱۹۶۸)به نقل از ثنایی،۱۳۸۸) بر اهمیت نقش معلم در بهداشت روانی کودکان ابتدایی تأکید داشت. و مسئولیتهای اساسی آنها را بر مشاوره و مطالعه کودک، کمک به والدین و تحلیل کودک بیان میداشت. در پایان دهه ۱۹۲۰ پیشروان اولیه راهنمایی به ضرورت خدمات راهنمایی قائل بوده و معتقد بودند که مدرسه نهاد شایسته عرضه این خدمات است و راهنمایی دانش آموزان باید تمام پایههای تحصیلی را در بر گیرد. اطلاق مشاوره به عنوان یک فرایند روان شناختی برای اولین بار در سال ۱۹۳۱ در اثر پراکتور، بنه فید ورن بنام راهنمای مشاغل به کار رفت. (هیزولیز، ۱۹۸۶، به نقل از گیبسون؛ میشل؛. ترجمه ثنایی۱۳۸۸؛۲۸).
یکی از پیشگامان جهت گیری تازه که بر مشاوره در محیط مدرسه و غیر مدرسه اثر گذاشت کارل راجرز[۱۲] بود. دو کتاب مهم وی عبارتند از مشاوره و رواندرمانی و درمان مراجع محوری، راجرز در کتاب مشاوره و روان درمانی بر مسئولیت مراجع برای درک مشکل خود و تقویت خود تأکید داشت. نظر راجرز مبنی بر این که مراجع مسئولیت عمده حل مشکل خود را عهدهدار شود نه این که درمانگر مشکل مراجع را حل کند اولین تناقض جدی در نهضت راهنمایی و مشاوره مدارس را باعث شد. شاید. راجرز بیش از هر شخص دیگری بر طرز تعامل مشاوران آمریکایی با مراجعان اثر گذاشته باشد و شاید بتوان اثر خدمات او به نهضت مشاوره در قرن حاضر را با خدمات هنری فورد به توسعه صنایع اتومبیل سازی تشبیه کرد.
فنگولد [۱۳]پیشگام دیگر در نهضت مشاوره و راهنمایی سال ۱۹۴۷ طی مقاله ای در مجله مرور مدرسه بیان کرد که مشاوره نه فقط باید خدمات راهنمایی را به اشخاص شاخص، بلکه به دانش آموزانی عرضه کند که بدان نیاز دارند،یعنی دانش آموزان گرفتار در تار و پود قواعد و مقررات هستند. ترکسلر[۱۴] در سال ۱۹۵۰ تحولات وگرایشهای رو به ظهور راهنمایی را چنین عنوان کرد:
آموزش کاملتر شاغلین راهنمایی
راهنمایی به عنوان وظیفه کل هیئت آموزشی.
همکاری نزدیک تر با خانواده و مؤسسات اجتماعی.
جمع آوری و ثبت منظم اطلاعات مربوط به فرد.
استفاده از مقیاسهای عینی.
میل به فنون پیشرفته ارزیابی، ویژگیهای شخصی دانش آموزان و درمان ناسازگاریها در اختیار گرفتن و استفاده بهتر از اطلاعات شغلی – تحصیلی
محقق دیگر دانوون [۱۵]در مورد سبز فایل راهنمایی میگوید: عصری که در آن متخصص آزمونها و مشاور حرفهای وارد صحنه میشود تا به کمک علمی به کودک او را در رابطه با معلمان و دروس حساب شدهای قرار دهد که استعداد و تواناییهای او را شکوفا میسازد. یکی از مهم ترین قدمهای نهضت مشاوره و راهنمایی مدارس در دهه ۱۹۶۰ بیانیه خط مشی مشاوران مدارس متوسطه بود که به عنوان یک بیانیه رسمی توسط انجمن آمریکایی مشاوران مدارس تدوین یافت .در دهه ۱۹۷۰ مشاور راهنمایی مدارس وارث یک رشته باورهای کلیشهای بود که باید ارزش و اعتبار آنها مشخص میشد. این تصورات کلیشهای به قرار زیر است:
باور کلیشهای مسئولیت: باور والدین بر این بود که مشاور مسئولیتهای معینی دارد که از جمله عبارتند از پیگیری این که دانش آموز دروس مناسبی را بگیرد، دانشگاه متناسبی انتخاب کند، آزمونهای استاندارد لازم را بگذارند و غیره.
باور کلیشهای شکست: باور به این که مشاور مسئول جلوگیری از شکست افراد است. مشاور حایل بین موفقیت و شکست است. مشاور به عنوان پیش بینی کننده نتایجی که تصمیمات را مشخص میکند
و میتواند احتمال موفقیت و شکست را ارزیابی کند.
باور کلیشهای انتخاب شغلی: این که مشاور کسی است که میتواند به دانش آموز بگوید وارد چه شغلی بشود یعنی کسی است که میتواند این تصمیم را یک بار برای همیشه برای اشخاص بگیرد. علاوه بر اینها مشاور کسی است که آزمونهای گوناگون علایق و استعداد و زمینههای اشتغال را در اختیار دارد و اشخاص مرتباً برای کسب مفاد اطلاعات مربوط به صنعت، مشاغل نظامی و پذیرش تحصیلی به او ارجاع داده میشود. (گیبسون؛ میشل؛ . ترجمه ثنایی. ۱۳۸۸٫ ۳۰ و ۲۹).جنگ جهانی اول نه فقط محرک ساختن و استفاده از آزمونهای روانی گروهی تراز شده بعد از جنگ شد بلکه به تصویب دو قانون منجر شد که در به وجود آوردن یکی از تخصصهای اولیه مشاوره یعنی مشاوره توانبخشی سهم مهمی داشت. یکی قانون توان بخشی شغلی شهروندان و دیگری قانون عمومی ۴۷ در سال ۱۹۲۱ قانون اخیر به ایجاد دایره رزم دیدگان و مزایای بسیاری از جمله استمرار خدمات توانبخشی شغلی و مشاوره و راهنمایی برای رزم دیدگان منجر شد.
مشاوره توانبخشی اساساً مشاوره روانشناختی به حساب میآید که مختص توانبخشی اشخاص است که گرفتار مشکلات جسمی. اجتماعی و عاطفیاند.شرتزر واستون (۱۹۸۱) بخشهای برنامه راهنمایی مدارس را چنین بر میشمارند: بخش ارزیابی، بخش اطلاعاتی، بخش مشاورهای، بخش مشورتی، بخش مشاهدهای، بخش طرح ریزی، جایگزینی و پیگیری و بخش ارزشیابی.
بالاکر و بیگز در بحث خود راجع به مشاوره در محیطهای اجتماعی اشاره دارند به اینکه روانشناس مشاور درگیر مشاوره فردی و گروهی پیرامون مسائل مربوط به طرح ریزی تحصیلی و شغلی تصمیم گیری و حل مسائل شخصی، مشکلات خانوادگی و دیگر فعالیتهای مربوط به رشد شخصی، پیشگیری، مشورت و گاه آموزش روانی است. آنها اشاره میکنند به اینکه راهبردهای سنجش مراجعان باید به گونهای فراهم و ملکه شود که شناخت افراد در رابطه با محیط طبیعی خود آنها ممکن گردد. بالاخره این که مشاور باید فرایندهای رشد انسان را به گونهای که به کار افراد و سازمانهای اجتماعی میآید درک کند.به طور خلاصه فعالیتهای مشاوران عبارتند از: سنجش افراد، ارزیابی محیط، مشاوره فردی، مشاوره و راهنمایی گروهی، رشد شغلی و جایگزینی و پیگیری اخیراً مداخلات پیشگیرانه هم مورد توجه قرار گرفته است.
راکول و رانتی معتقدند راهبران نهضت مشاوره و راهنمایی از همان آغاز نهضت تا کنون توجه خود را به ارزشها در تألیفات و اعمال خود ابراز کردهاند.دیویس مبلغ ارزشهای اخلاقی سخت کوشی، بلند پروازی، صداقت و کسب منش صحیح به عنوان سرمایههای دنیای کار بود. بعدها کارل راجرز اعتقاد به نیک سیرتی و ارزشمند بودن انسان و توانمندی او برای ترسیم سرنوشت خود را عنوان کرد.گیلبرت رن در کتابهای مشاور در دنیای متحول و دنیای مشاور معاصر به بحث از ارزشهای مشاور و مراجعان او پرداخت. به نظر او تصریح ارزشها وشاید کسب ارزشهای تازه به صورت یکی از تکالیف عمده فرد در مشاوره وکلا آموزش و پرورش در میآید (ثنایی،۱۳۸۸؛ ۳۳-۳۲).
گاستاو[۱۶] معتقد است که مشاوره یک پویش یادگیری است که از طریق رابطه بین دو نفر انجام میگیرد. در این رابطه مشاور با داشتن مهارتها و صلاحیتهای علمی و حرفهای میکوشد مراجع را با روشهای منطبق با نیازمندی هایش یاری کند تا هر چه بیشتر دربارهی خود بیاموزد بینشی را که به این طریق نسبت به خویشتن کسب میکند در رابطهاش با هدفهای معین واقع بینانه و ادارک شده به طور مؤثری مورد استفاده قرار میدهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده برای جامعه بار آید.گیلبرت رن معتقد است که مشاوره رابطهای است پویا که بر اساس مشارکت مشاور و مراجع و با روشهایی منطبق بر نیازمندیهای مراجع انجام میگیرد. در این رابطه توجه به خود شناسی و خود تصمیم گیری از طرف مراجع مورد تأکید است. اشمیت[۱۷] در مطالعهای تعریف و تصور مشاوران از وظایف خویش را با تصور مدیران از نقش مشاوران مورد مقایسه قرار داد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین نظرات ۴۸ مشاور و ۴۸ مدیر نمونه تحقیق در مورد وظایف مشاوران توافق وجود دارد.هر دو گروه راهنمایی شغلی و تحصیلی و راهنمایی دانش آموزان در مسائل شخصیتی و اجتماعی را از وظایف مشاوران در وضع موجود ایدهآل ومطلوب توصیف کردهاند.بلکهام [۱۸]عنوان میکند که مشاوره یک رابطه یاورانه منحصر به فرد است که در آنها به مراجع فرصت یاد گرفتن، احساس کردن، فکر کردن، تجربه کردن و تغییر کردن به طریقی داده میشود که به نظر مراجع مناسب اوست.شرترز و استون (۱۹۸۰) مشاوره را یک روند تعاملی که شناخت معنای خود و محیط را تسهیل میکند میدانند که به ایجاد یا تصریح اهداف و ارزشهای مربوط به رفتار آینده منجر میشود.کاتل [۱۹]و داونی معتقدند: مشاوره روندی است که مشاور از طریق آن به مراجع برای رو به رو شدن، درک کردن و پذیرفتن اطلاعات، مربوط به خود با دیگران کمک میکند طوری که او بتواند در دو راهیهای مختلف زندگی، تصمیمات مؤثری اتخاذ نماید.
به نظر استفلر[۲۰] و گرانت (۱۹۷۲) مشاوره دلالت بر یک رابطه تخصصی بین یک مشاور کار آموخته و یک مراجع دارد این رابطه معمولاً دو نفری است. گر چه گاه ممکن است مستلزم بیش از دو نفر باشد. وهدف از آن کمک به مراجع برای شناخت و تصریح نظر او نسبت به فضای حیاتی خویش است طوری که او بتواند دست به انتخاب های با معنا و آگاهانه در زمینههایی بزند که با طبیعت ذاتی او هماهنگ است و در حیطههایی قرار دارد که برای او امکان انتخاب وجود دارد. این تعریف دلالت میکند بر اینکه مشاوره یک روند است یک رابطه است برای کمک به تصمیم گیری و زیربنای تصمیمات بهتر در زمینههایی از قبیل یادگیری، رشد شخصیت است (گیبسون؛ میشل؛. ترجمه ثنایی. ۱۳۸۸،۳۳،۳۴).
تاریخچه مشاوره و راهنمایی در ایران
برای آشنایی با سیر اندیشه راهنمایی و ارشاد در کشورمان به ۳ دوره متمایز تاریخی ایران پیش از اسلام و ایران از صدر اسلام وایران جدید؛ اشاره مینماییم.
الف) ایران پیش از اسلام
از نظر ایرانیان باستان هر فرد نخست باید در توانایی تن بکوشد تا به توانایی روان برسد. ورزشهای گوناگون مانند اسب سواری، تیراندازی چوکان بازی، شنا، زوبین اندازی و شکار به پرورش تن کمک می کند.در امر تربیت: که شامل کودکان طبقات ممتاز و اشراف میشد بر عهده والدین و آموزگاران (هیربدان) بود. هیربد خود سرمشق اخلاق و نیک سیرتی بود و با حرکت در رفتار و گفتار خود در کودکان اثر میگذاشت.
در تربیت اجتماعی: هدف پرورش عضو خوب برای جامعه بوده است. در کتاب اخلاق ایران باستان یکی از دعاهای والدین چنین بوده است: ای اهورامزدا به من فرزندی عطا کن که با تربیت و دانا شود و در هیئت اجتماع به وظیفه خود رفتار نماید.در تربیت دینی و مذهبی: علاوه بر پیشوایان مذهبی، پدر و مادر مسئولیت تربیت و راهنمایی و ارشاد کودک و جوان را بر عهده داشتند. در پند نامه بزرگمهر آمده است که هر کس باید ثلث شبانه روز را صرف تربیت مذهبی کند واز پارسایان در این باره پرسشهای معقول نماید. در تربیت اخلاقی کودکان: هدف تربیت اخلاقی، هدایت کودکان و جوانان به پیروی از اندیشه و گفتار و پندار نیک و دوری گزیدن از کردارها و پندارهای ناروا میباشد. معلم و والدین کوشش داشتند که راستی را در نهاد کودکان جایگزین سازند.هدایت کودکان به شغل و حرفه: درایران پیش از اسلام وظیفهای پر ارج بوده و در این راه پدران نقش عمدهای داشتند کودکان غالباً شغل پدران را دنبال میکردند زیرا بر این باور بودند که از او توانایی در فن و حرفه را به ارث برده و سعادت جامعه در پرداختن بدان است .در ایران باستان سه شغل و سه طبقه اجتماعی وجود داشته است، موبدان، سربازان، برزگران که بعدها پیشهوران بدان افزوده شده است در اواخر حکومت ساسانیان طبقات مردم از نظر شغل وحرفه به ۴ گروه مشخص تقسیم شده بودند. گروه اول شامل موبدان و آموزگاران و وکلای دادگاهها و چهارم طبقه پیشهوران شامل برزگران، بازرگانان و کاسبان و دکانداران میباشد که رفتن از یک طبقه به طبقه دیگر منوط بر احراز لیاقت و اجازه پادشاه بوده و کسی حق نداشت به میل و اراده خود به گروه دیگری راه یابد. (اردبیلی: ۱۳۸۶، ۴۶-۴۴).
ب) – ایران از صدر اسلام
گرویدن ایرانیان به دین اسلام نه تنها تحولی در کلیه شئون اجتماعی، فرهنگی تربیتی اخلاقی و هنری در کشور ما به وجود آمد بلکه در سراسر کشورهایی که به دست مسلمین گشوده میشدند این دگرگونی و تحول پدیدار میگردید.به طوری که بعدها به تحولات عینی و عمقی در تمدن گردید وتمدن اسلامی را در بلاد ایران، حجاز، عراق، روم و اندلس به وجود آورد تمدنی که به یک ملت یا کشور تعلق نداشت اما در همه آنها ساری و جاری بود. بر خلاف تعلیم و تربیت دوران پیش از اسلام که فقط مختص فرزندان طبقات ممتاز بود پیغمبر اکرم (ص) کلیه مسلمانان را به تحصیل ترغیب میفرمودند و طلب دانش و معرفت را برای همه مسلمانان فریضه میدانستند در قرآن مجید کراراً به تحصیل و پژوهش اشاره گردیده است .در سوره آل عمران آیه ۱۵۹ توصیه شده است: در کارها مشورت کن پس وقتی تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده. بدرستی که خداوند متوکلین به او را دوست دارد.
در وصیت حضرت محمد (ص) به حضرت علی (ع) امده است: فقیری از نادانی سخت تر و مالی سودمندتر از خرمندی نیست.هیچ چیز ترسناک تر از خودبینی و هیچ معاضدتی از مشاوره نیکوتر نیست و حضرت علی (ع) در باب نصیحت و پند و مشورت بارها توصیه کردهاند که نصیحت باید در خلوت صورت گیرد زیرا نصیحت در ملاء و حضور دیگران سرزنش و ملامت و سرکوفت است (اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۶۹-۷۵).
تاریخچه راهنمایی تحصیلی در ایران:
سال ۱۳۳۲ را میتوان شروع راهنمایی به معنی خاص آن در کشور خود بدانیم. در این سال با کمک وزارت کار و سازمان صنایع کشور و هیئت عمران بینالمللی طرحی برای انتخاب و انتصابهای صحیح پیریزی شد. در این مرکز عدهای از کارمندان وزارتخانهها خصوصاً وزارت آموزش و پرورش تحت نظر متخصصان ایرانی و خارجی شروع به کارآموزی و فعالیت در زمینه انتخاب و انتصابهای علمی نمودند. نشریات و وسایل اندازهگیری روانی متعددی در این مرکز تهیه شد و با کمک همین وسایل برنامههای بسیاری برای استخدام و پذیرفتن افراد جدید در وزارتخانهها و حتی در ارتش و نیروی هوایی انجام گرفت. کنگرههای فرهنگی منعقده در تابستانهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ راهنمایی در مدارس را امری ضروری تشخیص داده و فصل سوم از آئین نامه دبیرستانها به امر راهنمایی اختصاص داده شد. در سالهای اخیر عوامل متعددی موجب شدهاند که به برنامههای راهنمایی در مدارس اهمیت داده شود: ازدیاد مشاغل و حرف، ایجاد شعب تحصیلی و تأسیس مدارس فنی و حرفهای عالی از آن جملهاند. (اردبیلی۱۳۸۶،۸۳).
در کنفرانسهای آموزشی متوسطه در سال ۱۳۳۷ شمسی در مشهد و آبادان تأسیس دوره راهنمایی تحصیلی در آموزش و پرورش به منظور کمک به دانش آموزان جهت انتخاب رشته تحصیلی و اشتغال آینده ضروری تشخیص داده شد لذا مراکز راهنمایی در اداره کل تبلیغات متوسطه به وجود آمد و اجرای آزمون و تشکیل پرونده تحصیلی در چند مدرسه به طور آزمایشی آغاز شد به دنبال آن عدهای از کارشناسان جهت تحصیل و تحقیق به خارج از کشور اعزام شدند در سال ۱۳۴۶ که وزارت آموزش و پرورش رسماً از دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاهها و مدارس عالی تقاضای تربیت مشاور تحصیلی را نمود (شفیع آبادی ۳۰،۱۳۸۹).
بنابراین از سال تحصیلی ۱۳۴۵-۱۳۴۴ در دانشگاه تربیت معلم درس راهنمایی جزء دروس رسمی دانشجویان که در واقع معلمان ومربیان و راهنمایان بالقوه کشورند قرار گرفت و بتدریج به ایجاد رشته تحصیلی راهنمایی و کارشناسی ارشد راهنمایی و مشاوره منجر شد. در سال ۱۳۴۷ اداره کل آموزش راهنمایی تحصیلی در وزارت آموزش و پرورش تأسیس گردید که بعداً به نام دفتر آموزش راهنمایی تغییر یافت.
در سال ۱۳۵۹ این دفتر منحل و وظایف آن ابتدا در سه دفتر وسپس به یک دفتر با عنوان دفتر آموزش عمومی واگذار شد در سال ۱۳۶۵ وظایف این دفتر نیز به دو نفر با عناوین دفتر آموزش ابتدایی و راهنمایی و دفتر آموزش متوسطه نظری تفکیک گردید که در حال حاضر به همین نحو باقی است.
برنامه راهنمایی و مشاوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی همانند دیگر برنامهها با توجه به اهداف جدید آموزش و پرورش مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت و ابتدا به تغییر برنامه و سپس به توقف کامل این نظام تصمیم گرفته شد.در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۵۸ با صدور بخشنامهای در وظایف مشاوران تجدید نظر شد و در سال تحصیلی ۵۹-۵۸ نظام مشاور معلم اجرا گردید. در پایان جنگ تحمیلی هشت ساله و از ابتدای سال تحصیلی ۶۷ ضرورت این برنامه و تربیت مشاوران تحصیل کرده مجدداً محسوس و محرز گردید. به طوری که تدریس دروس مشاوره و راهنمایی در اغلب دانشگاهها به ویژه در دانشگاه تربیت معلم و مراکز تربیت معلم استانها مجدداً از توجه خاص برخوردار شد(اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۸۳).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه راهنمایی با توجه به اهداف جدید مورد بررسی وارزیابی قرار گرفت ونتیجه آن سیستم معلم – مشاور بود که هم به تدریس وهم به مشاوره می پرداختند .پس ازمدتی برای تهیه هدفهای هماهنگ با اهداف انقلاب برنامه راهنمایی ومراکز مشاوره حذف وتحلیل گردید.و به جای آن طرح مربیان پرورشی با عنوان متولیان انقلاب در مدارس طرح ریزی واجرا شد .این طرح به تدریج مسئولان را متوجه نیاز به مشاوره وراهنمایی در مدارس نمود.تا اینکه در سال ۱۳۶۴هسته های مشاوره وراهنمایی مجددادر مناطق آموزش وپروش تاسیس گردید.در حال حاضر برنامه های مشاورهای مدارس به سمت تخصصی شدن وخدمات مشاوره ای سوق داده شده است وطرحهایی چون (طرح احیا نقش مشاوره ای معلمان)در حال اجرا است.
پس از سالها تلاش متخصصان رشته مشاره، انجمن مشاوره ایران در سال ۱۳۷۵ به تأیید کمیسیون انجمنهای علمی کشور رسید و فعالیت خود را آغاز کرد از جمله اهداف انجمن مشاوره ایران گسترش، پیشبرد وارتقای علم و توسعه کمی و کیفی نیروهای متخصص و بهبود بخشیدن به امور آموزشی و پژوهشی در زمینه مشاوره و تهیه و تدوین و تلاش برای به تصویب رساندن قوانینی است که مقدم مشاوره، مشاوران و حافظ کلیه مراجعان و کسانی که از خدمات مشاورهای برخوردارند (احمدی، ۱۳۸۷، ۱۱).
راهنمایی:
مفهوم راهنمایی مانند: تعریف آن خالی از ابهام نیست.برای مثال: گاه ممکن است فرد از طریق خواندن یک کتاب ، یک مقاله و یا دیدن یک فیلم به حل مشکل خویش نائل آید که در این صورت کتاب، مقاله و فیلم نقش راهنمای وی را ایفا می کنند و آنچه که به وی ارائه شده راهنمایی تلقی می شود.زمانی هم راهنمایی صرفا به معنی نصحیت کردن و پند و اندرز دادن است مانند: هنگامی که والدین از راه دلسوزی به فرزندان خود راه نشان می دهند. و برایشان تعیین تکلیف می کنند گاهی هم راهنمایی به معنای پیروی محض فرد از یک سلسله اصول مدون و هماهنگ کردن رفتار با این اصول است مانند: راهنمایی در قالب دین و مذهب که رعایت اصول آن برای بهبود زندگی انسان و هدایت وی ضروری به حساب می آید. همه موارد فوق می توانند راهنمایی باشند ولی راهنمایی صرفا محدود به یکی از آنها نمی شود آنچه قابل ذ کر است این می باشد که تمام مفاهیم راهنمایی از هر نظر و دید گاهی که بررسی کردند دارای یک هدف کلی هستند و آن کمک به فرد است برای یافتن راه خود و رسیدن به درجات بالاتری از کمال ، معرفت و آگاهی اگر چه استقرار راهنمایی در جامعه عملا پیشرفت موزون و همه جانبه اجتماع را به بهترین وجه فراهم می سازد اما درک سطحی از مفاهیم عمیق و علمی راهنمایی که دامنه آن به تمام فعالیت های روزمره کشانده شده است مشکلات عدیده ای را در سر راه طراحی ، اجرا و ارزشیابی آن به وجود می آورد توجه به نکات زیر می تواند زمینه اعتلای راهنمایی را در جامعه به وجود آورد :
اول: آنکه راهنمایی در شرایطی امکان پذیر می باشد که وجود چارچوب خشک مانع به کارگیری آن نشوند. یعنی: تشکیلات قوانین و مقررات مربوط به آن به گونه ای تغییر یابند که نه تنها پذیرش آن را ممکن سازند بلکه ضرورت اجرایی اش را نیز فراهم نمایند.
دوم: آنکه براساس داده ها و یافته ها ی علمی جهان کنونی، راهنمایی باید به موقع انجام پذیرد به بیان دیگر ، باید تا آنجا که ممکن باشد یافته های علمی و ابزار های فنی اجازه دهند هر چه سریعتر به امر راهنمایی اقدام کرد زیرا اقدامات دیر رس به منزله اتلاف وقت نیروی انسانی و در نتیجه در حکم زیان و خسران اقتصادی جامعه خواهد بود.
سوم:آنکه اگر چه راهنمایی از دیر باز به صورت غیر علمی و عملی و بدون پایه های توجهی به صورت فردی انجام می شده است اما امروزه به عنوان یک فعالیت علمی باید از متخصصان در پیاده کردن آن استفاده کرد. در عصر حاضر،دیگر نمی توان به این صورت و بدون داشتن پایه علمی کافی ، خود را متخصص راهنمایی دانست . بدون شک این عمل می تواند درک مسائل را آسان سازد ، اما نداشتن پایه علمی کاری است که راهنمایی را بدست افراد غیر متخصص دچار تناقضات گوناگون می نماید.
چهارم: آنکه جاری ساختن امر راهنمایی در مقیاس ملی ، موجب می شود که افراد آن جامعه ، بهترین موثرترین تلاش های خود را در راه سازندگی اجتماع به کار بندند و پشتوانه پایداری این توانش ها ، رغبت و انگیزه ای است که در آن از خود نشان می دهند بدیهی است که این توانش های انگیخته باید در جهاتی که تحول و گسترش جامعه ضرورت آنها را فراهم آورده باشد به کار افتند.
پنجم: آنکه بدون ایجاد طرح های مشخص علمی جامع و اجرای آنها در شرایط صحیح یعنی: داشتن نیروی انسانی متخصص، تجهیزات، امکانات و وسایل کافی ، نمی توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. زیرا اقدامات نا منظم، پیش بینی نشده و جهت نا یافته ، بدون شک به نا هماهنگی و نا موزونی جامعه منجر خواهد شد و بهره ای عاید آن نخواهد کرد(www:http،۱۳۹۳).
درباره مفهوم راهنمایی تعریفی که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد و از دید گاه های مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. آشنایی با چند نمونه آنها ذهن خواننده را روشن تر می کند. راهنمایی که معنی لغوی آن هدایت کردن،و ارشاد نمودن می باشد و مفهوم گسترده دارد. در مفهوم کلی و عام گاهی مطالعه کتاب ها و مقاله ها و یا گوش دادن به یک سخنرانی و خطابه می تواند راهنمایی باشد و به فرد بینش دهد و یا به حل مشکل فرد در زمینه هایی کمک کند . زمانی نصحیت و پندی که در یک ارتباط مطرح می شود ممکن است مشکل گشا باشد و به هدایت فرد منجر گردد هنگامی هم تبعیت از اصول و قوانین خاص میتواند هادی و راهنمای انسان باشد . هریک از موارد فوق اصطلاح راهنمایی را به نحوی توجیه می نماید در عین حال باید بدانیم که تعریف راهنمایی به موارد بالا محدود نمی گردد و از دید گاه های متعدد می توان تعاریف گوناگونی از آن داد که به برخی از آن می پردازیم: اصولا راهنمایی از هر دید گاهی که در نظر گرفته شود به خاطر کمک به فرد برای شناخت خود و نیل به درجات بالاتری از کمال و معرفت اعمال می گردد.
به عقیده شرتزر و استون (۱۹۷۴):راهنمایی جریانی است که فرد را به شناخت محیط پیرامون یاری می دهد. این تعریف گرچه بر شناخت و فهم خویشتن و محیط تاکید می نماید. ولی دقیقا مشخص نمی کند که هدف چیست؟ و از این رو نمی تواند تعریف مورد پذیرش باشد .
مک دانیل (۱۹۶۵ ): معتقد است راهنمایی وسیله ی کمک به فرد در درک و بکار بردن آگاهانه فرصت های تحصیلی و شخصی است که در اختیار دارد یا می تواند داشته باشد و به عنوان کمکی منظم به همه دانش آموزان برای رسیدن به یک سازگاری رضایت بخش در مدرسه و در زندگی است.
به اعتقاد ترکسلر(۱۹۵۷): راهنمایی فرد را قادر می سازد تا توانایی ها و رغبت ها و شخصیت خویش را بشناسد و در حد امکان در صدد توسعه و رشد آنها برآید و سرانجام با توجه به اهداف اش اداره زندگی خویش را بشناسد.
در این صورت اولاً: معلوم نیست که راهنمایی یک واقعه آنی و یا یک جریان پیوسته و مداوم است .ثانیا: اعتقاد به این که راهنمایی باید فرد را یاری دهد تا براساس اهداف خود به اداره خویش بپردازد. در تمام موارد صحیح و منطقی به نظر نمی رسد .زیرا ممکن است زمانی فرد دارای اهداف خودخواهانه و مضر به حال خود و جامعه باشد. با اعمال دقیق راهنمایی و استفاده از ابزار و فنون به فرد کمک می شود تا توانایی ها و محدودیت هایش را بشناسد و بر اساس چنین شناختی ، تصمیمات مناسب و موافقی در جهت تامین نیازهای فردی و اجتماعی اتخاذ نماید.