۲-۵-۱-۹-۱- عوامل برون سازمانی
-
- قوانین و مقررات وضع شده توسط سازمان های نظارتی مانند بانک مرکزی ، شورای پول و اعتبار و …
به عنوان مثال با افزایش نرخ سپرده قانونی توسط بانک مرکزی ، وجوه آزاد در اختیار بانکها جهت کسب درآمد کاهش می یابد که برای جبران آن بایستی نرخ سود تسهیلات اعطایی افزایش یابد ( دیوید لیبگ، ۲۰۰۷، ص ۱۰۷) .
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- ساختار رقابتی بازار پول
بطوری که با کاهش سطح رقابت ، نرخ بهره افزایش خواهد یافت( همان منبع ) .
-
- ریسک اعتباری مشتریان
بطوری که با افزایش ریسک اعتباری مشتریان ، بانک ها برای تحمل این ریسک نرخ بهره بیشتری را در نظر می گیرند ( همان منبع ) .
-
- سطح انتظار صاحبان سرمایه( سهامداران ) بانکها از بازدهی سهام
از آنجای که بخش قابل توجهی از درآمد بانکها از محل تسهیلات می باشد ، افزایش سطح انتظار صاحبان سرمایه بانکها ممکن است منجر به افزایش نرخ تسهیلات اعطایی شود( همان منبع ) .
۲-۵-۱-۹-۲- عوامل درون سازمانی
-
- هزینه سود پرداختی به سپرده های افراد
بطوری که با افزایش نرخ سود سپرده ها ، بهای تمام شده پول بانک ها افزایش می یابد که اثر مستقیمی بر نرخ تسهیلات اعطایی دارد ( همان منبع ) .
-
- هزینه های اداری ، پرسنلی و عمومی
بطوری که با افزایش هزینه های بانک ها ، نرخ بهره نیز افزایش خواهد یافت ( همان منبع ) .
۲-۵-۲- سرمایه گذاری
۲-۵-۲-۱ ماهیت سرمایه گذاری
واژه «سرمایهگذاری»[۲۷] میتواند دامنهی وسیعی از فعالیتها را شامل شود. این واژه میتواند شامل سرمایهگذاری درگواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی یا صندوقهای مشترک سرمایهگذاری باشد. اگر چه کسانی که به صورت حرفهای به سرمایهگذاری میپردازند از داراییهای دیگری، از قبیل گواهی خرید اسناد[۲۸]، برگ اختیار خرید و فروش سهام[۲۹]، اوراق قابل تبدیل و داراییهای مشهود مانند طلا و اشیاء قیمتی برای انجام سرمایهگذاری استفاده میکنند. سرمایه گذاری میتواند دارای درجات مختلف ریسکپذیری باشد( تهرانی ، ۱۳۸۶، ص۱۰).
۲-۵-۲-۲- تعریف سرمایه گذاری
سرمایهگذاری[۳۰] عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شد. بنابراین سرمایهگذاری مستلزم مطالعه فرایند سرمایهگذاری است( همان منبع ).
۲-۵-۲-۳-فرایند سرمایه گذاری
بیان فرایند سرمایهگذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است. در این حالت، فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیمگیری تجزیه شده، عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران که بر روی تصمیمگیری آنها تاثیر میگذارد مورد بررسی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پسانداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخوردار بوده است. بنابراین، اولین کار، بررسی رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری و تعیین روابطی است که میان آنها وجود دارد. فرایند تصمیمگیری به طور سنتی در یک فرایند دو مرحلهای صورت میگیرد: «تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» و «مدیریت پرتفلیو»( تهرانی ، ۱۳۸۶، ص ۱۴).
«تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» شامل ارزشیابی اوراق بهادار است، در حالی که «مدیریت پرتفلیو» شامل مدیریت مجموعهی سرمایهگذاری یک سرمایهگذار در قالب پرتفلیو (مجموعه داراییها) با ویژگیهای منحصر به خودش میباشد. آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی که بر تصمیمات سرمایهگذاران تأثیر میگذارد( همان منبع).
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار:[۳۱] این مرحله اولین قسمت فرایند تصمیمگیری سرمایهگذاری است و شامل ارزشیابی و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار به صورت جداگانه است که به آن تجزیه و تحلیل اوراق بهادار گفته میشود. تجزیه و تحلیلگران حرفهای اوراق بهادار، معمولاً توسط مؤسسات سرمایهگذاری به کار گرفته میشوند. البته، میلیونها نفر به صورت غیر حرفهای در خصوص سرمایهگذاری انفرادی به تجزیه و تحلیل میپردازند( همان منبع).
ارزشیابی اوراق بهادار کار وقتگیر و دشواری است. برای این کار ابتدا باید ویژگیهای اوراق بهادار مختلف و عوامل تأثیرگذار بر آنها را شناسایی کرد. در مرحلهی بعد، به منظور برآورد و تخمین قیمت یا ارزش این اوراق بهادار باید یک مدل ارزشیابی را به کار گرفت. ارزش اوراق بهادار تابعی است از بازدههای مورد انتظار آتی اوراق بهادار و ریسک آن. هر یک از این دو پارامتر (بازده مورد انتظار و ریسک) باید برآورد شده، سپس با هم در مدل آورده شود( همان منبع).
فرایند ارزشیابی اوراق قرضه معمولاً آسانتر است برای اینکه بازدهی آن مشخص است و ریسک آن را میتوان از طریق دادهها و اطلاعات موجود برآورد کرد. فرایند ارزشیابی سهام عادی پیچیدهتر از اوراق قرضه است. برای اینکه در این حالت سرمایهگذار با کل اقتصاد، صنعت مربوطه و شرکت خاص سر و کار دارد. در فرایند ارزشیابی سهام عادی هم بازده مورد انتظار و هم ریسک آن باید برآورد شود.
مدیریت پرتفلیو: دومین جزء مهم فرایند تصمیمگیری «مدیریت پرتفلیو»[۳۲]است. بعد از اینکه اوراق بهادار مورد ارزشیابی قرار گرفتند بایستی یک پرتفلیو (مجموعه سرمایهگذاری) انتخاب شود.
یک سرمایهگذار موفق و هوشیار همیشه به دنبال اصلاح پرتفلیوی خود است. این کار باعث مطرح شدن سؤالات مهمی میشود. اگر سرمایهگذار یک استراتژی فعالانهای را در پیش بگیرد( همان منبع).
۲-۵-۲-۴ساختار دارایی های مالی
اوراق بهادار قابل معامله میتواند به دو گروه ابزارهای پولی و ابزارهای بازار سرمایه تقسیم شوند. سرمایهگذاران میتوانند به دو طریق عمل کنند: سرمایهگذاری مستقیم ویا سرمایهگذاری غیر مستقیم (یا ترکیبی از دو نوع سرمایهگذاری). وقتی سرمایهگذاری به صورت مستقیم صورت میگیرد، سرمایهگذاران میتوانند اوراق غیر قابل معامله، بازار پول، بازار سرمایه و یا سایر اوراق بهادار را به صورت برگ اختیار معامله یا پیمانهای آتی انتخاب کنند( تهرانی ، ۱۳۸۶، ص ۳۱ ).
۲-۵-۲-۴-۱-دارایی های غیر قابل معامله
سپرده های مدت دار و پس انداز بانکی
سپرده پس انداز از قابلیت نقدینگی بالایی برخوردار است. دارایی هایی که با کمترین تغییرات قیمتی سریعا قابل تبدیل به وجه نقد باشند از نقدینگی بالایی برخوردارند.معمولا نرخ بهره ای که به حسابهای پس انداز پرداخت میشود از طریق بانک مرکزی تعیین میشود( همان منبع ).
گواهی سپرده
بانکهای تجاری و سایر مؤسسات، گواهیهای پسانداز مختلفی را ارائه میکنند که با نام گواهی سپرده[۳۳] شناخته شدهاند. این گواهیها با سررسیدهای مختلف در بازار موجود است به نحوی که هر چه زمان سررسید افزایش مییابد نرخ بهره آن نیز افزایش مییابد.
مؤسسات مختار هستند نرخ گواهی سپرده خود و شرایط آن را تعیین کنند. به خاطر رقابتی که در این مؤسسات وجود دارد موسسات در تعیین شرایط گواهی سپرده خود آزاد هستند. اگرچه برخی از منتشرکنندگان گواهی سپرده سعی میکنند جریمههای مربوط به برداشت سریع سپرده را کاهش دهند و حتی از آن چشمپوشی کنند. با این حال کسانی که سپردههای خود را زودتر برداشت میکنند با جریمههایی مواجه میشوند. بنابراین سرمایهگذاران قبل از سرمایهگذاری باید به دقت شرایط سرمایهگذاری در گواهی سپرده مؤسسات را مطالعه کنند( همان منبع ).
۲-۵-۲-۴-۲- سرمایهگذاریهای بازار سرمایه
میزان ریسک در این بازارها بیشتر از بازار پول است. در این نوع بازار، قابلیت فروش در برخی موارد ضعیفتر است. بازار سرمایه شامل اوراق بدهی و سهام است. سهامی که در این بازار وجود دارد بدون تاریخ سررسید است.
اوراق بهادار با سود ثابت
اوراق بهادار با سود ثابت اوراقی هستند که تاریخ پرداخت و مبلغ پرداخت آنها مشخص است. در بیشتر موارد مقدار و زمان هر پرداخت از قبل مشخص شده است. معروفترین این اوراق، اوراق قرضه و مشارکتی است که در آن وامدهنده (که اوراق مشارکت را منتشر میکند) قبول میکند اصل بدهی را در تاریخ سررسید مشخص بازپرداخت نماید و هم چنین بهرهی تعیین شده را در فواصل معین پرداخت نماید( همان منبع ).
اوراق بهادار صاحبان سهام
بر خلاف اوراق بهادار با سود ثابت، اوراق بهادار صاحبان سهام[۳۴] نشانگر مالکیت صاحبان سهام در شرکت منتشر کنندهی سهام است. سهام عادی نشان دهنده مالکیت شرکت است.
دارنده سهام عادی به عنوان مالک قسمتی از شرکت، حق انتخاب هیأت مدیره و حق رأی در مسائل عمده شرکت را دارد. هر یک از سهامداران میتوانند به تعداد سهامی که دارند به هر یک از اعضای هیأت مدیره رأی بدهند. سهام عادی دارای بازده مشخصی نیست و دارای ریسک ذاتی است. همین طور قیمت سهام عادی دارای نوسانات سریعی است و میتواند افزایش یا کاهش یابد( همان منبع ).
سایر انواع اوراق بهادار