به نظر میرسد بین وضعیت تأهل و نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر میرسد بین تعداد همسر و نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر میرسد بین تحصیلات و نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر میرسد بین رفاه اقتصادی و نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات رابطه معناداری وجود دارد.
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
و
پیشینه تحقیق
۲-۱پیشینه تحقیق
مقدمه
یکی از قسمتهای مهم تحقیق علمی، مطالعه تحقیقات پیشین است که به محقق میکند بینش وسیعتری نسبت به موضوع مورد نظر خود به دست آورد.
“هیچ تحقیقی در خلاء صورت نمیگیرد، بنابراین به طور طبیعی، هر پژوهش در تداوم پژوهشهای پیشین به انجام میرسد، زیرا هم از دوبارهکاری در آن اجتناب میشود و هم از دادههای تحقیقات پیشین برخوردار میگردد. ارتقاء دانش نیز به همین تداوم وابسته است. هر پژوهش باید متکی به دستاورد پیشین باشد، درحالیکه خود، هم سخنی تازه دارد و هم روشهای دقیقتر را در شناخت پدیده به کار میگیرد. بنابراین در هر تحقیقی باید از تحقیقات پیشین در زمینه مورد نظر یادکرد و سپس تحقیق خود را در تداوم منطقی آن جای داد “(ساروخانی۱۴۶،۱۳۷۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-۱ پژوهشهای انجامشده در داخل کشور
پژوهشهای انجامشده در زمینه سرمایه فرهنگی
پژوهشی توسط خانم برین(۱۳۹۱)با عنوان “بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی و عادت واره بر طلاق عاطفی “صورت گرفته شده است.که هدف این پژوهش بررسی تأثیر انواع سرمایه فرهنگی و عادت واره ها بر طلاق عاطفی هست در این پژوهش از روش پیمایشی از نوع تبیینی استفاده شده است. ابزار اندازهگیری پرسشنامه محقق ساخته میباشد. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۵تا ۷۰سال میباشند که به مراکز مشاوره در منطقه سه تهران مراجعه کرده بودند. با بهره گرفتن از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده، حجم نمونه برابر با ۲۳۰ نفر به عنوان پاسخگویان تحقیق انتخاب شدند. متغیر وابستهٔ تحقیق میزان طلاق عاطفی بوده که سعی گردیده تا اثرات متغیرهای مستقل (انواع سرمایه فرهنگی و عادت واره) بر طلاق عاطفی مورد سنجش قرار گیرد نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که درصد بالایی از اعضای نمونه با سطح بالایی از طلاق عاطفی مواجه بودند.همچنین وجود تأثیر عادت واره ها بر طلاق عاطفی مورد تأیید قرارگرفته شد که در بین مؤلفههای عادت واره ها بالاترین تأثیر بر طلاق عاطفی را مؤلفه ارتباطات اجتماعی داشته است. اما طبق یافتههای پژوهش تأثیر انواع سرمایههای فرهنگی(تجسمیافته، عینیت یافته، نهادینهشده) بر طلاق عاطفی معنادار نبودند.(برین،۱۳۹۱)
پژوهشی توسط خانم رضایی (۱۳۹۱)با عنوان “بررسی تأثیر سرمایه اقتصادی و فرهنگی زنان بر نوع روابط آنهاباهمسرانشان در خانواده"(مطالعه موردی زنان متأهل ساکن در شهرری استان تهران در سال ۱۳۹۰) صورت گرفته شده است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی و اقتصادی زنان بر نوع روابط آنها با همسرانشان در خانواده است. دادهها با تکنیک پیمایش و روش نمونهگیری خوشهای با حجم نمونه ۲۲۵ نفر جمع آوری شده است. نتایج نشاندهنده این واقعیت است که سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معناداری با نوع روابط همسران در خانواده داشته است.همچنین متغیرهای سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی به عنوان عوامل موثر بر نوع روابط همسران، در کنار هم در مدل رگرسیون ۶۷ درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.(رضایی ،۱۳۹۱)
پژوهشی توسط خانم توسلی و دیگران(۱۳۹۰) با عنوان “بررسی جامعهشناختی تأثیر سرمایه فرهنگی زنان بر انواع خشونت علیه زنان” صورت گرفته شد که هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی و اقتصادی بر انواع خشونت علیه زنان در میان زنان مراجعهکننده به دادگاه خانواده در شهر تهران است. سعی شده تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا با گسترش سطح رفاه و بالا رفتن سرمایه فرهنگی مردم میزان خشونتی که بر زنان اعمال میشد تغییر کرده است یا خیر؟به منظور انجام این کار، از نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو استفاده شد. در این پژوهش، نمونهها از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی ساده انتخابشدهاند. که تعداد ۲۰۲ نفر از زنان متأهل که حداقل یک سال از مدت ازدواج آنان گذشته بود انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی در قالب جداول توزیع فراوانی و آمار استنباطی با استفاده ضرایب همبستگی، رگرسیون چند مرحله و تجزیه و تحلیل مسیر انجام شد.. نتایج به دست آمده،نشاندهنده رابطه معنیدار بین سرمایه فرهنگی و انواع خشونت (روانی، اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی) بود . یعنی هرچه سرمایه فرهنگی بیشتر است، خشونت کمتر خواهد بود. و هرچه سرمایه فرهنگی تجسمیافته در بین زنان افزایش یابد خشونت (روانی ،اجتماعی ، اقتصادی و فیزیکی )کاهش مییابد.همچنین ارتباط معنیدار بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و انواع خشونت( روانی، اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی )وجود دارد.یعنی با افزایش سرمایه فرهنگی میزان انواع خشونت کاهش مییافت.ولی بین سرمایه فرهنگی نهادینهشده و خشونت روانی رابطه معناداری وجود نداشت.(توسلی،۱۳۹۰).
پژوهشی توسط آقای حسینی و دیگران (۱۳۸۹)با عنوان “بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با ساختار خانواده” صورت گرفته شده است.نویسنده در این پژوهش به اهمیت خانواده به عنوان ستون جامعه اشاره میکند .هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با ساختار خانواده در منطقه ۳ تهران و شهرستان طبس میباشد.این پژوهش با بهره گرفتن از روش نمونهگیری به شکل تصادفی ساده انجام شده است.ابزار پژوهش در این مطالعه پرسشنامه میباشد.یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین مصرف فرهنگی پاسخگویان با تفکیک نقش در خانواده آنها رابطه معناداری وجود دارد.اما میزان مصرف فرهنگی خانوادههای مورد مطالعه تأثیری بر میزان توزیع قدرت نداشت.(حسینی و دیگران،۱۳۸۹)
پژوهشی توسط خانمها آراسته، موسوی و سفیری (۱۳۸۹)با عنوان “تبیین رابطه میزان سرمایه فرهنگی زنان شاغل با نوع رابطه همسران در خانواده” صورت گرفته است که هدف این مقاله تبیین رابطه میزان سرمایه فرهنگی زنان با نوع روابط همسران در خانواده است .در این پژوهش پس از تحلیل نظریات و مطالعات انجامشده در این زمینه به منظور تبیین مسئله نوع روابط همسران در خانواده به لحاظ دموکراتیک بودن از تئوری منابع و نظریه مبادله استفاده شده بود.سرمایه فرهنگی با بهره گرفتن از نظریه بوردیو از ۳ بخش سرمایه تجسمیافته ،عینیت یافته و نهادینهشده تشکیل میشود و شامل دانشها ،مهارتها و هنرهایی است که افراد آن را از طریق آموزش و زمینه فرهنگی به دست میآورند همچنین مالکیت میراث فرهنگی و سهولت دسترسی به آنها و داشتن مدرک تحصیلی نیز هست.روش این پژوهش پیمایشی و گردآوری اطلاعات با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی از میان ۳۲۴ زن متأهل و تکنیک پرسشنامه انجام شد.پردازش دادهها به دو روش دو متغیره و چند متغیره انجام میشود و یافتهها نشان میدهد که با بالا رفتن سرمایه فرهنگی زنان،روابط آنها با همسر دموکراتیک تر میشود.از میان متغیرهای زمینهای میان پایگاه اجتماعی-اقتصادی زنان،میزان درآمد شوهر و منزلت شغلی شوهر با نوع روابط همسران رابطه معناداری وجود دارد.( آراسته ،۱۳۸۹).
پژوهشی توسط آقای دهقانی (۱۳۸۵)با عنوان “بررسی تأثیر سرمایه (اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی )بر خشونت شوهران علیه زنان در خانواده” صورت گرفته شده است.در این پژوهش نویسنده یکی از آفتهای نهاد خانواده را خشونت شوهران علیه زنان معرفی کرده است.پژوهشگر با بهره گرفتن از نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو به بررسی تأثیر عامل سرمایه فرهنگی بر خشونت علیه زنان پرداخته است.دادههای این پژوهش از مناطق مختلف شهرستان کهکیلویه جمع آوری شده است که حجم نمونه آن شامل ۳۰۶ نفر از زنان متأهل این شهرستان است.نتایج این پژوهش مبین این واقعیت است که از عوامل موثر بر خشونت شوهران علیه زنان ،مشارکت علمی زوجین بیشترین و درآمد شوهر کمترین تأثیر را داشته است.(دهقانی،۱۳۸۵)
پژوهشی توسط آقای منادی (۱۳۸۳) با عنوان “تأثیر تصورات و تعاریف مشابه زوجین در رضایت از زندگی زناشویی از دیدگاه زنان “صورت گرفته شد.نتیجه این پژوهش حاکی از این است که سرمایههای فرهنگی زوجین، تعیینکننده اصلی تصورات و تعاریف آنها از زندگی مشترکشان میباشد و به بیانی سرمایههای فرهنگی زوجین تعیینکننده شکل و محتوای افکار و رفتارهای آنها است ، که این محتوا را میتوان در زمانها یا فضاهای فرهنگی روزمره زوجین و یا مشغولیات آنها مشاهده کرد . بنابراین مشابهت تصورات و تعاریف، رفتارها و مشغولیات مشابهی را در زندگی مشترک برای زوجین فراهم میکند و باعث ایجاد گفتوگو بین زوجین میشود ، به دنبال این تشابهات و ایجاد گفت و گو نیز، غالباً کیفیت روابط زناشویی و رضایت از زندگی ، به ویژه از دیدگاه زنان بهتر خواهد شد.(منادی،۱۳۸۳)
پژوهشهای انجامشده در زمینه تعدد زوجات
پژوهشی توسط آقای رضا پور دمیه(۱۳۹۰)با عنوان “بررسی عوامل موثر بر چندهمسری و اثرات آنان بر تعداد فرزندان در بخش باشت از توابع شهرستان گچساران” صورت گرفته شده است که هدف از این پژوهش بررسی برخی از عوامل موثر بر چندهمسری و همچنین اثرات آن بر تعداد فرزندان بوده است.ابتدا به بررسی کلیاتی در مورد پدیده چندهمسری و اهمیت این موضوع پرداخته شده است.در این پژوهش از دیدگاههای کارکردگرایی ،ساختگرایی و… استفاده شده است.واحد مشاهده در این تحقیق مردان متأهل در بخش باشت از توابع شهرستان گچساران میباشند.که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه ۲۳۶ نفر انتخاب شده بود که با توجه به جمعیت تقریبی هر گروه بین آنان تقسیم گردید و از روش نمونهگیری سهمیهای و تصادفی استفاده شد.بر اساس نتیجه تحقیق از نه فرضیه تدوینشده که شامل میزان تحصیلات شوهر ،میزان تحصیلات زن اول،وضعیت اشتغال زن اول،اختلافات خانوادگی و متغیرهای شهری یا روستایی بودن شوهر با چندهمسری رابطه معناداری وجود داشت و همچنین بین تعداد فرزندان و تعداد همسران رابطه معناداری به دست آمده بود ولی بین وضعیت اقتصادی شوهر ،نازایی زن اول و ترجیح جنسی فرزند پسر با چندهمسری رابطه معناداری به دست نیامد.(رضاپور دمیه،۱۳۹۰)
پژوهشی توسط آقایان اعتمادی و ابراهیمی (۱۳۸۹)با عنوان “مقایسه سلامت روانی فرزندان خانوادههای تک همسر و چند همسر” صورت گرفته شده است.هدف از این پژوهش مقایسه سلامت روانی فرزندان خانوادههای تک همسری و دو همسری شهرستان خواف میباشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه نظری است که از میان آنان ۳۰ پسر و ۳۸ دختر متعلق به خانوادههای دو همسری با روش نمونهگیری در دسترس و همان تعداد از خانوادههای تک همسر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.روش تحقیق علی – مقایسهای است و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد که بین سلامت روانی فرزندان خانوادههای تک همسری و دو همسری تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین فرزندان خانوادههای تک همسری در مؤلفههای اضطراب ،شکایت جسمانی،وسواس و…. نسبت به فرزندان خانوادههای دو همسری از سلامت روانی بیشتری برخوردار بودند.(اعتمادی ،۱۳۸۹)
پژوهشی توسط بداغی (۱۳۸۷) با عنوان “ازدواج مجدد در کشورهای اسلامی"صورت گرفته شده است. در این نوشتار ضمن بررسی مقررات قبل از انقلاب، ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده پیشنهادی دولت، مقررات ازدواج مجدد در سایر کشورهای اسلامی، شرایط ازدواج مجدد و اجازه دادگاه مورد بررسی قرار گرفته است.یافتههای این پژوهش حاکی از این است که علاوه بر توانایی مالی مرد و اجرای عدالت ،تهیه مسکن علیحده ،تا دیه حقوق مالی زوجه قبلی ،اعطای وکالت مطلق و بلا عزل به زوجه به عنوان ضمانت اجرا ضروری است تا در صورت خروج از عدالت و ناتوانی مالی زوجه بتواند بدون اثبات عسر و حرج خود را مطلقه نماید.(بداغی،۱۳۸۷)
پژوهشی توسط خمامی زاده(۱۳۸۷) با عنوان"شناسایی تعدد زوجات در کشورهای دارای نظام تک همسری” صورت گرفته شد. از نظر ایشان اگر چه داشتن چند زنی در بعضی از کشورها قانونی تلقی میشود ولی در کشورهای دیگر که دارای نظام تک همسری هستند غیرقانونی و حتی جرم شمرده میشود. عدم شناسایی چند زنی در این کشورها موجب بروز مشکلاتی برای مردان چند همسر که به نحوی در چنین کشورهایی اقامت میگزینند گردیده است؛ لذا کشورهای دارای نظام تک همسری به منظور حل این مشکل و با توجه به نیاز روزافزون به گسترش روابط بینالملل مجبور به تعدیل مواضع خود شده و به طور محدود و با شرایطی، برخی آثار تعدد زوجات انجامشده به موجب قانون کشور خارجی را پذیرفتهاند. (خمامی زاده،۱۳۸۷).
پژوهشی توسط آقایان محمدی و شیخی (۱۳۸۷) با عنوان"گونه شناسی کشمکش در خانوادههای چند همسر"صورت گرفته شده است. که هدف از این مطالعه بررسی گونههای مختلف کشمکش از حیث نوع و شدت آن در خانوادههای چند همسر و تک همسر شهر زاهدان بوده است. در این پژوهش در مجموع ۳۰۰ زن زاهدانی که ۱۵۰ نفر در خانوادههای تک همسر و ۱۵۰ نفر دیگر در خانواده چند زن عضویت داشتند از طریق پرسشنامه همراه با مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش مربوط به یافتههای تحقیق فرض وجود گونههای مختلف کشمکش با شدت معناداری در خانوادههای چند همسر در مقایسه با خانوادههای تک همسر به اثبات تجربی رسید. به این ترتیب زنان مورد بررسی در ازدواج چند همسر در مقایسه با خانوادههای تک همسر بالاترین سطح کشمکش در روابط قدرت، روابط عاطفی و روابط جنسی را تجربه میکنند. نتایج نشان میدهد که ارائه خدمات اجتماعی و آگاهیهای عمومی به افراد در ساختار خانوادگی چند زن باعث توانمندسازی زنان در خانوادههای چند زن میشود. به نظر میرسد چنین عملکردی در کاهش شدت کشمکش و آثار مضر آن اثربخش باشد (شیخی و محمدی،۱۳۸۷).
پژوهشی توسط آقایان مجاهد و بیرشک(۱۳۸۷) با عنوان “وضعیت رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین در خانوادههای همسری” صورت گرفته شده است. در این پژوهش ۶۵ خانواده چند همسر و ۶۵ خانواده تک همسر بر پایه ملاکهایی چون داشتن فرزند مدرسهای و محل سکونت باهم همتا بودند، بررسی شدند.۴۰۲ نفر کودکان سن دبستان و راهنمایی این خانوادهها به کمک پرسشنامه راتر و ۳۲۵ نفر پدران و مادران آنها با بهرهگیری از پرسشنامه ۲۴-GHQ و پرسشنامه بیمار یابی داوپدیان مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها به کمک تحلیل واریانس تحلیل گردید. یافتههای این تحقیق نشان داد که نمرههای راتر کودکان، در هیچ یک از متغیرهای نوع خانواده:جنس، سن، سن پدر و جمعیت خانواده در دو گروه تفاوت معناداری ندارد. مقایسه نمرههای دو پرسشنامه یادشده در خانوادههای تک همسر و چند همسر نشان داد که زنان خانوادههای چندهمسری در حد معنیداری از سلامت روانی کمتری نسبت به شوهران خود و هم چنین نسبت به زنان و مردان خانوادههای تک همسر برخوردارند. (مجاهد و بیرشک،۱۳۸۷).
پژوهشی که توسط صفری و یزدان پناه(۱۳۸۶) با عنوان” چندهمسری و برخی عوامل مرتبط با آن در خانوادههای استان کهکیلویه و بویراحمد” صورت گرفته شده است. این پژوهش مطالعه توصیفی تحلیلی است که در سالهای ۸۲ و ۸۳ به اجرا درآمده و هدف از آن تعیین میزان چندهمسری و برخی عوامل مرتبط با آن در جهت شناخت بیشتر این پدیده است. شهرستان محل سکونت خانوار میانگین سن ازدواج زن اول، نسبت جنس فرزندان و میزان استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری از جمله عوامل مرتبط با پدیده چندهمسری در این پژوهش بوده است. (صفری، یزدان پناه،۱۳۸۶).
پژوهشی توسط ناستی زایی (۱۳۸۵) با عنوان “عوامل موثر در تعدد زوجات از دیدگاه دانشجویان بلوچ” صورت گرفته شده است. که هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه دانشجویان راجع به نقش ثروتمند بودن مردان، مرگومیر مردان، عادی بودن چندهمسری، مشکلات جسمانی و رفتاری زنان، الگو قرار دادن پیامبر (ص) و کاهش فساد اخلاقی در مسئله تعدد زوجات و ارائه راهکارهای مناسب در این زمینه هست. این پژوهش از نوع زمینهای بوده و جامعه آماری آن دانشجویان بلوچ مشغول به تحصیل در نیمسال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ دانشگاه سیستان و بلوچستان بودهاند. به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی تعداد ۲۵۴ نفر به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادهاند و برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مجذور خی ۲ تک متغیره) استفاده شده است. یافتهها نشان داد با وجود این که دانشجویان معتقد بودند که عوامل ثروتمند بودن مردان، عادی بودن چندهمسری، مشکلات جسمانی و رفتاری زنان، الگو قرار دادن پیامبر و کاهش فساد اخلاقی در تعدد زوجات موثر است؛ اما آزمودنیها مخالف با تعدد زوجات هستند. در توجیه این یافته با توجه به اینکه آزمودنیها دانشجو بودهاند میتوان گفت احتمالاً میزان تحصیلات مردان و زنان با افزایش مسئله تعدد زوجات رابطه معکوسی دارد. (ناستی زایی،۱۳۸۵).
پژوهشی توسط رمضان نرگسی (۱۳۸۴) با عنوان «بازتاب چند همسری در جامعه» صورت گرفته شده است. نگارنده در این نوشتار ضمن تعریف چند زنی، وجود این پدیده در بین اقوام و ادیان و نظریات و علل آن را بررسی کرده است. به اعتقاد نگارنده تجدید فراش مرد موجب میشود که زن به آسیبهایی نظیر احساس شکست در زندگی، احساس تنهایی، بیاعتمادی و مشکلات اقتصادی و خانوادگی گرفتار شود، البته آمارها نشان میدهد که گرایش به چندهمسری در حال کاهش است و مطابق نظرسنجیها مخالفت با چندهمسری بیش از موافقت با آن میباشد. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت کاهش این پدیده و اثرات آن ارائه گردیده است. (رمضان نرگسی ۱۳۸۴).
پژوهشی توسط آقایان عارف نظری و مظاهری (۱۳۸۴) به عنوان” سبکهای دلبستگی و شیوه همسرگزینی ( چندهمسری- تک همسری)"صورت گرفته شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی و شیوه همسرگزینی ( چندهمسری- تک همسری)نمونهای شامل ۲۴۵مرد متأهل انتخاب گردید. از میان ۴۵ آزمودنی چندهمسری و ۲۰۰ آزمودنی تک همسر در نظر گرفته شد. پیش از این، رابطه بین سبکهای دلبستگی و الگوهای رفتاری بزرگسالان، علیالخصوص نقش تأثیرگذار آن بر روابط عاشقانه و سازگاری زناشویی در پژوهشهای زیادی گزارش شده بود. در این پژوهش ملاک چندهمسری بر اساس تاریخچه زندگی زناشویی و سبکهای دلبستگی نیز بر اساس آزمون سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور(۱۹۸۷) مشخص شد سپس از طریق آزمون خی دو بر تفاوت معنادار میان سبکهای دلبستگی در مردان چندهمسر و تک همسر تاکید شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد هیچ تفاوت معناداری میان این دو گروه ملاحظه نشده است. بنابراین نتیجه به دست آمده نشان میدهد الگوی دلبستگی ناایمن و چارچوبهای رشدی نابهنجار عاملی برای چندهمسری محسوب نمیشود؛ زیرا تمایل زنان به انتخاب مردانی که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارند، زیاد است. بنابراین صرفنظر از وضعیت تأهل یا تجرد مرد، میزان دلبستگی زوجه به مردان چند زن متنفذ به لحاظ اجتماعی و اقتصادی در سطح بالایی قرار دارد. (عارف نظری و مظاهری،۱۳۸۴).
پژوهشی توسط رفیعی(۱۳۷۶)با عنوان “بررسی جامعهشناختی – حقوقی تک همسری در ایران “صورت گرفته شد.که در آن تک همسری به عنوان طبیعیترین شکل نهاد اجتماعی –حقوقی ازدواج که تاریخی هم پای تاریخ آغازین حیات بشری دارد از دو منظر قابل تأمل است :الف)منظر جامعهشناختی به این دلیل که چندهمسری یک پدیده اجتماعی ناشی از زمینهها، آیینها و سنتهای شکلگرفته در طول زمان است امری است تاریخی و نه دینی ب)منظر حقوقی به این دلیل که در حقوق اسلام و به پیروی از آن در حقوق ایران اصل، تک همسری است اما برخی واقعیتهای اجتماعی، اسلام را به چندهمسری به عنوان یک ضرورت و استثنا پیوند میدهد. مطالعه و بررسی انگیزههای تک همسر گریزی و پیامدهای آن در قلمرو جامعهشناختی از یک سو و بررسی اصل تک همسری در حقوق موضوعه ایران در قلمرو حقوقی از سوی دیگر به روشنی متقن بودن اصل تک همسری و استثنا بودن چند همسرگزینی را ثابت میکند. (رفیعی،۱۳۷۶).
حجازی در کتاب ازدواج در اسلام “یکی از علل زوال چند زنی را قوانین مشروطیت و قانونگذاران آن میداند. وی معتقد است :قانونگذاران مشروطیت از قانونهای شرع آنچه حقوق آنها را تأمین میکرده گرفتهاند ولی آنچه تکالیف آنها یعنی حق زن بوده را رها میکردند. حجازی عامل دیگر زوال تعدد زوجات را حیله مردان برای فرار از مسئولیتهای ازدواج میداند وی معتقد است چون ازدواج و مقررات ناشی از آن برای مرد مشکل و دارای زحمت است لذا مرد به تمام حیلههای ممکن متوسل میشود و میکوشد تا خود را از مشکل نجات دهد. هوسرانی و شهوتپرستی بسیاری از مردان موجب شده است درصدد یافتن مجراهایی باشند که از راه سهلالوصولتری به میل جنس خود پاسخ دهند؛ لذا بسیاری از مخالفتهایی که از سوی زنان با تعدد زوجات میشود حرفهایی است که مردان به طور غیرمستقیم در ظاهر به خاطر دلسوزی و لیکن برای منفعت خویش در گوش زنان فروکردهاند. در انتها علت اساسی زوال تعدد زوجات روند هنجاری است که به خصوص در زمان ناصرالدینشاه شروع و در عصر رضاخان اوج گرفت. علاوه بر آن جاری شدن هنجار مدرنیسم و گسترش آن در جامعه عامل دیگری است و گر نه تعدد زوجه عامل مناسبی است برای ممانعت از فحشا، فساد و ممانعت از انزوای زنان و… “(حجازی،۱۳۷۵).
۲-۱-۲ پژوهشهای انجامشده در خارج از کشور
پژوهشی توسط استفانی(۲۰۰۷)تحت عنوان “بررسی میزان رضایت زناشویی در خانوادههای چند همسر در شهر ابوظبی امارات متحده عربی” انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد رضایت زناشویی در خانوادههای چند زن کمتر از خانوادههای تک همسر است. اگرچه میزان رضایتمندی با افزایش تعداد فرزندان پسر خانواده افزایش پیدا میکند، اما میزان کشمکش بین هووها در این شرایط افزایش مییابد. زیرا داشتن فرزند پسر به عنوان یکی از منابع ارزشمند امکان کشمکش در روابط خانوادگی را فراهم میکند (استفانی۱،۲۰۰۷).
دورانت در کتاب تاریخ تمدن آورده است «در آیین زردشت تعدد زوجات و انتخاب و اختیاری همخوابگان و کنیزکان آزاد بوده و این به خاطر تشویق برای افزایش جمعیت بوده است. علاوه بر آیین زردشت، در هندو گرایی، بودا گرایی، یهودیت، مسیحیت و اسلام نیز چند زنی مجاز داشته شده است. او مینویسد به تدریج که ثروت نزد یک فرد به مقدار زیاد جمع میشد و از آن نگرانی پیدا میکرد که چون ثروتش به قسمتهای زیادی منقسم شود و سهم هر یک از فرزندان کم خواهد شد، این فرد به فکر میافتاد که میان زن اصلی و سوگلی و همخوابه های خود فرق بگذارد تا میراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود. این جمله میرساند که تبعیض میان زنان و فرزندان آنها در دنیای قدیم امر رایج بوده است (دورانت۲۲۸،۱۳۷۹) ولی عجیب این است که ویل دورانت سپس به سخنان خود این چنین ادامه میدهد:تا نسل معاصر تقریباً زناشویی در قاره آسیا بدین ترتیب بوده است، که زن اصلی مقام زن منحصر به فرد را پیدا میکرد و زنان دیگر یا محبوبههای سری مرد میشدند یا اصلاً از میان میرفتند. دورانت میگوید:اگر مرد توانگر بود میتوانست چند زن را برای خود انتخاب کند و اگر زن نازا بود به شوهر خویش اجازه میداد تا برای خود همخوابه برگزیند. از همه این آداب و سنن مقصود آن بوده نسل زیاد شود. دورانت همچنین در صحبت از پارسیان به موضوع دیگری اشاره میکند و ان این که در یک اجتماع، که اساس آن بر سپاهیگری و نیروی نظامی قرار دارد کشور به نیروی نظامی قوی نیازمند است که لازمه آن تعداد فراوان سرباز است و از اوستا نقل میکند:مردی که زن دارد بر آن که چنین نیست فضیلت دارد و مردی که پسران فراوان دارد بر آن که چنین نیست فضیلت دارد. دورانت در جایی دیگر درباره پارسها میگوید: فرزند داشتن نیز مانند ازدواج از موجبات بزرگی و آبرومندی بود. (همان:۲۳۲)».
براساس پژوهش مرداک “چند زنی در بیش از ۷۵ درصد از جوامع فعلی یافت شده است. علیالخصوص در کشورهای عربستان سعودی و مصر و در میان فرقه مورمون ها (شاخهای از مسیحیت پروتستان) در ایالت متحده آمریکا بسیار رایج است(مورداک۲۱۴،۱۹۹۲). رهبر فرقه مورمون ۲۰ زن دارد و در میان فرقههای دیگر مسیحیت همانند فرقه «الانا تفتستس» در آلمان چند زنی رواج کامل دارد. همچنین مبلغان مسیحی که به تایلند و اندونزی و آفریقای مرکزی رفتهاند در آنجا با رواج شدید چند زنی مواجه شدند. برای رواج دین مسیح در آنجا اقدام به تبلیغ چند زنی بیحد و مرز در دین مسیحیت نمودند.نتایج مطالعات مردمشناسان در میان اقوام ابتدایی نشان میدهد که چند زنی در اغلب جوامع ابتدایی شیوع دارد و میتوان ادعا کرد که اجتماعات اولیه بشری به طرف چند زنی متمایل بودهاند. یک بررسی قوم نگارانه از ۸۴۹ جامعه ابتدایی در سرتاسر جهان نشان داده است که از این تعداد ۷۰۸ جامعه چند زنی (بیش از یک زن) و ۴ جامعه چند شوهری (بیش از یک شوهر) و ۱۳۷ جامعه تک همسر بودهاند. از طرف دیگر شواهد روانشناختی نیز نشان میدهد که مردان معمولاً به دنبال تنوع جنسی بوده و جذب شاخصهای فیزیکی زن نظیر جوانی، تندرستی، شادابی میشوند و درحالیکه مادهها به سمت ثروت یا امکان کسب ثروت در مردان از جمله قدرت کشیده میشوند” (سگالن،۹۷:۱۳۸۷).
۲-۱-۳ نقد و بررسی مطالعات پیشین
رضا رمضان نرگسی پژوهش خود را در سطح گستردهای در ۲۸ استان کشور انجام داده که نتیجه این پژوهش بسیار قابل توجه است و دقیقاً متضاد با نوشتههای حجازی در کتابش است. رمضان نرگسی در تحقیق خود به این نتیجه میرسد که تجدید فراش مرد میتواند موجب شود که به زن آسیبهایی نظیر احساس شکست در زندگی، احساس تنهایی، بیاعتمادی گرفتار شود. اما پژوهش رمضان نرگسی به بحث درباره علل گرایش به چندهمسری نپرداخته است. به داغی نیز در پژوهش خود به مطالعه قانونهای مربوط به جواز یا ممنوع کردن چندهمسری کشورهای اسلامی پرداخته است. از نتایج قابلتوجه پژوهش ایشان این است که با این که آیین و احکام اسلامی یکی است ولی در کشورهای اسلامی گوناگون قانونهای کاملاً متفاوتی درباره این پدیده وضع و اجرا میشود. بررسی علتهای این پدیده در حوزه این پژوهش قرار نمیگیرد. شیخی و محمدی نیز به بررسی شدت کشمکش در خانوادههای چند همسر و تک همسری میپردازند. در این پژوهش به مطالعه کشمکش و سطوح آن پرداخته میشود ولی علل گرایش به چندهمسری مطالعه نمیشود. در پژوهشی که توسط بیرشک و مجاهد صورت گرفته میتوان اینگونه نتیجه گرفت که سلامت روان زنان خانوادههای چند همسر پایینتر از خانوادههای تک همسر است. این پژوهش به طور کل میتواند نقضکننده ادعای حجازی در ازدواج در اسلام باشد که چندهمسری مردان را به نفع زنان میداند. رفیعی در پژوهش خود متقن بودن اصل تک همسری و استثنا بودن چند همسرگزینی را با دلایل جامعهشناختی و حقوقی ثابت میکند. این پژوهش به بررسی علتهای گرایش به چندهمسری نمیپردازد. خمامی زاده نیز در پژوهش خود به شناسایی تعدد زوجات در کشورهای اسلامی پرداخته است که این تحقیق از جهاتی مشابه تحقیق به داغی است. در این پژوهش نیز این ۱ دیده قابل ملاحظه است که در کشورهای با یک آیین (اسلام) به دلیل وجود فرهنگها و سنتها و عرفهای متفاوت دارای قانونهای متفاوتی درباره یک پدیده واحد هستند. پژوهش صفری و یزدان پناه به بررسی عوامل مرتبط با چندهمسری در استان کهکیلویه میپردازد. امّا این عوامل را دستهبندی نمیکند و به طور کلی شیوه سکونت، بعد خانوار، نسبت جنسی فرزندان و…را از عوامل موثر بر چندهمسری میداند. دورانت در کتاب خود تشویق برای افزایش جمعیت را علت چندهمسری در آیین زردشت میداند. دومین دلیل او برای چندهمسری در کشورهای آسیایی جمع کردن نیرو برای سپاه گیری و نیروی نظامی بود. مورداک نیز تحقیقاتش بیشتر نوعی تحقیقات مردم نگارانه است و به توصیف چندهمسری در جوامع میپردازد.
در سایر تحقیقات نیز که توسط سایر افراد صورت گرفته است به بررسی عواملی که میتواند در چندهمسری موثر باشد پرداخته شده است. همچنین در اکثر پژوهشهای انجامشده در زمینه سرمایههای فرهنگی اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران به فقط از دیدگاه زنان به بررسی مسائل انجامشده پرداختهاند و دیدگاه مردان را مورد بررسی قرار ندادهاند که این مسئله میتواند در جامعیت نداشتن پژوهشها موثر واقع گردد.
همچنین برخی از نگارندهها نیز به بررسی این مسئله پرداختهاند که خود پدیده چندهمسری چه تأثیری میتواند بر اعضای خانوادههای چند همسر داشته باشد، اما همان طور که میدانیم هیچ یک از تحقیقات صورت گرفته تأثیر مسئله سرمایههای فرهنگی را بر نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات را مدنظر قرار ندادهاند، بنابراین ما با کمک سایر پژوهشها در اینجا میخواهیم این مسئله را بسط دهیم تا ببینیم که آیا سرمایههای فرهنگی میتواند نگرش افراد را نسبت به مسئله تعدد زوجات تحت تأثیر قرار دهد یا خیر؟
۲-۲ مبانی نظری
«تئوری (نظریه) در لغت به معنای «اندیشیدن و تحقیق» آمده که از «تئوریای» یونان گرفته شده است» (توسلی۲۴،۱۳۷۹). نظریه به عنوان یک مقوله معنا بخش ضروری کاربرد علمی و در نتیجه ضرورت دارد نظریه جامعهشناسی رابطه صریح و روشنی با عمل اجتماعی داشته باشد. «بدین ترتیب نظریه اجتماعی امری ضروری است که نمیتوان از آن غفلت کرد» (همان،۲۷).
«درباره کاربرد تئوری در تحقیق تاکنون کم صحبت نشده است؛ چون هیچ تحقیقی در حوزه علم نمیتواند بینیاز از تئوری باشد. این الزام برای تحقیقات علمی با توجه به این امر که منطق غالب در علم، منطق قیاس است از ویژگیهای واقعی علم است. بنابراین، تحقیقی که در آن، سهم تئوری در لحاظ نگردد، کمکی به پیشرفت علم نمیکند» (پوپر۷۷،۱۳۷۹).
«در واقع چارچوب نظری دو کارکرد دارد:۱- اجازه نمیدهد پرسش آغازی را از نو فرمولبندی یا به صورت دقیقتر بیان کرد. ۲- به عنوان مثال شالوده برای فرضیههایی به کار میرود که به اعتبار آنها محقق پاسخ منسجمی به این پرسش آغازی خواهد داد» (کیوی و دیگران۸۸،۱۳۷۰).
۲-۲-۱ دیدگاههای جامعهشناختی تعدد زوجات
۲-۲-۱-۱ دیدگاه کارکردگرایی
«کارکردگرایی به عنوان نظریهای جا افتاده در جامعهشناسی قرن بیستم مشهور است و از نظر سوابق تاریخی تقریباً از اندیشههای تمامی بنیانگذاران متفکر اجتماعی مغرب زمین بهره گرفته است. بنیانگذار کارکردگرایی بر این واقعیت استوار است که کلیه سنن و مناسبات و نهادهای اجتماعی دوام و بقایشان به کار یا وظیفهای بستگی دارد که در نظام یعنی کل بر عهدهدارند» (توسلی۱۱،۱۳۸۰).
کارکردگرایی بینشی است در انسانشناسی و جامعهشناسی معاصر غرب که پدیده اجتماعی را با توجه به کارکرد و عمل آنها مطالعه میکند و بدین وسیله سودمندی و وظیفه آنها را نشان میدهد. این مکتب جامعه را در یک واحد کل تلقی میکند و وظیفه و نقش هر یک از اجزا با عناصر تشکیل دهنده کل را در بقاء یا ادامه حیات و انطباق آن با کل مورد مطالعه قرار میدهد و کارکردگرایی بر این اصل مبتنی است که جامعه با یک ارگانیسم زنده که عناصر مختلف آن همگی در تأمین حیات مجموعاً سهیماند قابل مقایسه است.
«مجموع نقشهای افراد، نهادها و گروهها را تشکیل میدهند. کارکردگرایی به تعادل اجتماعی معتقد است و به لحظه معینی از وضع سازمان و کارکرد جامعه و نهادهای اجتماعی مانند خانواده و خویشاوندی و ازدواج توجه نشان میدهند و عامل زمان و دگرگونیهای اجتماعی را نادیده میگیرند» (تقوی۲۰،۱۳۷۶).
«خانواده از دیدگاه کارکردگرایی پدیده و نهاد ویژهای است که وجود آن همچون نهادها و پدیدههای دیگر جامعه ضروری است (ضرورت کارکردی) در این مکتب اهمیت خاص مفهوم خانواده را باید در وظیفه متعادل کننده آن در اجتماع وسیعتر جستجو کرد (تعادل اجتماعی) خانواده فرد را به ساخت اجتماعی بزرگتر ربط میدهد و اجتماع زمانی میتواند به حیات خود ادامه دهد که خواستهها و نیازهای آن مانند نیاز به «جا مانده است» به تولید و توزیع غذا حمایت جوانان و پیران و ضعفا و زنان، پذیرش قانون اجتماعی کردن کودکان و… برآورده شود و انگیزه افرادش تأمین احتیاجات جامعه باشد» (همان،۲۱)
اصول موضوعه کارکردگرایی
«- وحدت کارکردی: که عبارت از یکپارچگی و هماهنگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی که اختلاف همیشگی را کنار میگذارند زیرا که حل آنها ناممکن است.
- عمومیت کارکردی :یعنی نه فقط همه چیز در کل به خوبی کار میکند، بلکه عموم چیزها در داخل این کل کاری به عهده دارند، یعنی همه چیز در داخل نظام جامعه کارکردی است.
- ضرورت کارکردی:معنای این نیاز نظام به تمام کارکردهایی است که توسط عناصر متشکله آن انجام میشود و نمیتوان از آن صرف نظر کرد چون هر کارکردی در رابطه با سایر کارکردها به حفظ وضع موجود کمک میکند» (توسلی۲۱،۱۳۸۰).
تطبیق دیدگاه کارکردگرایی با چند همسری
کارکردهای پنهان و مناسب ازدواج از دیدگاه اسلام: