دهد (محی الدین، ابوبکرو سلیما، ۲۰۰۷). یکی از حوزه هایی که می تواند متأثر از عدالت شود، خود کارآمدی حرفه ای افراد می باشد. باور خودکارآمدی به عنوان میزان اطمینان که هر فرد به توانایی های خود در زمینه سازماندهی و اجرای یک رشته امر یا انجام یک تکلیف حاضر دارد، نقش کلیدی و مهمی در توسعه حرفه ای افراد ایفا می کند. زیرا این امر دارای تاثیر مستقیم بر انتخاب، انگیزش، پشتکار، الگوی ذهنی و آسیب پذیری در برابر اثرات آن و همچنین انتظارات جاه طلبی و بلند همتی افراد می باشد (باندورا، ۲۰۰۰).
شایان ذکر است که عدالت سازمانی به تنهایی منجر به احساس خودکارامدی حرفه ای در اساتید نخواهدشد، بلکه در تعامل با سایر عناصر سازمانی از جمله نوع ساختار سازمانی دانشگاه، به تحقق این مهم کمک خواهدکرد. به عبارت دیگر نه تنها عدالت سازمانی، به نوع ساختار سازمانی دانشگاه بستگی دارد، بلکه احساس خودکارامدی حرفهای اساتید نیز تا حد زیادی به کیفیت و نوع ساختار سازمانی دانشگاه وابسته میباشد (نورالسناء، سقایی، شادالویی و صمیمی، ۱۳۸۷).
در پژوهش حاضر میگردد تا ضمن بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی و عدالت سازمانی با خودکارآمدی حرفه ای اساتید به بررسی رابطه تعاملی این دو متغیر جهت پیش بینی میزان خودکارآمدی حرفه ای اعضای هیات علمی پرداخته شود. باتوجه به اینکه کیفیت آموزش عالی به شدت متأثر از مجموعه عوامل و شرایط محیط درونی و بیرونی مراکز دانشگاهی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند دارای فوایدی به شرح زیر باشد:
-شناسایی نوع ساختار سازمانی حاکم بر دانشگاه و پیشبینی تبعات کارکردی و عملکردهای حاصل از آن.
- ارزیابی وضعیت عدالت سازمانی در دانشگاه
- ارزیابی وضعیت خودکارآمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی
- شناخت بهتر شرایط و عوامل زمینه ای درون دانشگاهی به منظور مدیریت اثر بخش آنها و پویایی حاصل از آنها.
- تبیین چیستی و چگونگی رابطه حاکم بین انواع ساختار سازمانی، عدالت سازمانی با خودکارآمدی حرفه ای و ادراک ارتباط این سه متغیر در زمینه دانشگاه.
- فراهم آوردن شرایط لازم جهت تسهیل پیش برد اهداف و رسالت های سازمانی دانشگاه.
۱-۳- اهداف پژوهش :
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی و عدالت سازمانی با خودکارآمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج می باشد. در همین راستا اهداف فرعی زیر مطرح شده اند:
۱- ارزیابی ساختار سازمانی غالب دانشگاه یاسوج.
۲- ارزیابی میزان احساس عدالت سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج.
۳- ارزیابی میزان احساس خودکارآمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج.
۴- بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج
۵- بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با احساس عدالت سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج.
۶- بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای با واسطه احساس عدالت سازمانی در اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج.
۱-۴- پرسشهای پژوهش :
۱) نوع ساختار سازمانی غالب دانشگاه یاسوج چیست؟
۲) اعضای هیأت علمی چه نگرشی نسبت به عدالت سازمانی دانشگاه یاسوج دارند؟
۳) احساس خودکار آمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج به چه میزان است؟
۴) آیا رابطه معناداری بین نوع ساختار سازمانی با احساس خود کار آمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
۵) آیا رابطه معناداری بین نوع ساختار سازمانی با احساس عدالت سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
۶) آیا رابطه معناداری بین نوع ساختار سازمانی با احساس خود کار آمدی حرفه ای اعضای هیأت علمی با واسطه عدالت سازمانی وجود دارد؟
۱-۵- تعریف مفهومی متغیرها
ساختار سازمانی[۲۸]: الگوی ارتباط بین اجزای سازمان را مشخص میسازد؛ از این رو به مثابه میدان کنشهای سازمانی مطرح میشود بر اساس تحقیقات هوی و سوئیتلند (۲۰۰۱: ۲۰۰۰). و هوی و میسکل (۲۰۰۸ و ۲۰۰۵). ساختار سازمانی دارای دو بعد توانا ساز و بازدارنده میباشد که در بعد تواناساز شرایط برای تبدیل افراد به کارمندانی توانمند برای پاسخگوی به سیستمهای متفاوت به شیوهای پویا را فراهم میآورد واتس، برد و همکاران(۲۰۰۹ )و در ساختار بازدارنده فضای موجود در حل مسائل سازمانی و انجام وظایف کاری مانع میباشد نه یاری دهنده گگ[۲۹] (۲۰۰۳)، بنابراین میتوان گفت که نوع ساختار سازمانی در این پژوهش بر اساس تواناساز و بازدارنده مشخص میشود که در ساختار تواناساز چون پویای وجود دارد لذا میزان مشارکت و وفاداری افراد بیشتر بوده و در نتیجه کارایی و اثر بخشی بیشتری برای سازمان دارند. ولی در ساختار سازمانی بازدارنده به دلیل تأکید بر قوانین و رویهها انعطافکمتری دارد و مشارکت به همان نسبت کمتر میشود، در نتیجه اثربخشی چندانی افراد برای سازمان ندارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
عدالت سازمانی[۳۰]: به ادراک کارکنان از انصاف و رفتارهای عادلانه شغلی اشاره میکند فوکس و همکاران[۳۱] (۲۰۰۱). از طرفی با فرایندهای حیاتی شامل: تعهد، رفتار سازمانی، خشنودی و عملکرد شغلی مرتبط است کالکیت، نو و جکسون (۲۰۰۲) کانلن، وسون و پورترونگ (۲۰۰۱) و اینکه افراد درک کنند چگونه سازمان در مورد آنها قضاوت میکند پاسخ میدهند حسینزاده (۱۳۸۵)، بنابراین درک صحیح از عدالت توسط افراد در سازمان از مباحث اساسی خصوصاً برای درک رفتار سازمانی است و شامل ۳ بعد زیر میباشد.
عدالت توزیعی: عدالت توزیعی به عادلانه بودن پیامدهای شغلی متفاوت از قبیل برنامه شغلی، سطح درآمد و مسئولیت های شغلی می پردازد (فولگر و اسکارلیکی[۳۲]، ۲۰۰۱). اساس وابستگی کارکنان به سازمان را در پی خواهد داشت کریمر (۲۰۰۵)، همچنین به نگرش کارکنان در مناسب بودن ستادهها و دریافتیها آنان دارد سیترا[۳۳] (۲۰۰۳)، بنابراین میتوان گفت بعد توزیعی صرفاً محدود به عادلانه بودن پرداختها نیست، بلکه مجموعه گستردهای از پیامدهای سازمانی( ارتقاء، پاداش، تنبیه و مزایا) را در بر میگیرد.
عدالت رویه ای: عدالت رویهای را انصاف ادراک شده از رویه ها و فرایندهایی که با آنها، پیامدها تخصیص مییابند تعریف میکنند (مک دوول و فلیچر، ۲۰۰۴). اقدامات عادلانه بر رضایت شغلی فاینگان (۲۰۰۱) و وجود عدالت رویهای در تصمیمگیری بر تعهد سازمانی کارکنان اثر دارد لمونز (۲۰۰۱). اعمال عدالت رویهای در سازمان تقویت اعتماد بین مدیریت و کارکنان میباشد کریمر (۲۰۰۶). بعد رویهای موجب تأثیرگذاری رفتار شهروندی میشود قلیپور (۱۳۸۰). بر این اساس بعد رویهای در نظر گرفتن رویهها به طور دقیق بدون در نظر گرفتن منافع شخصی است و علائق همه بخشهای سازمانی را مد نظر قرار میگیرد.
عدالت تعاملی: به انصاف ادراک شده از کیفیت ارتباطات بین فردی در رویه های سازمانی دلالت دارد (مک دوول و فلیچر، ۲۰۰۴). با اعتماد افراد به سازمان معنی پیدا میکند راد (۲۰۰۳). بعد رضایت شغلی را به دنبال دارد یعقوبی و همکاران (۱۳۸۸)، همچنین موجب اعتماد و توانمندسازی کارکنان میگردد جوادین (۱۳۸۷). بنابراین میتوان گفت که این بعد بر انصاف ادراک شده از ارتباطات بین شخصی مرتبط با رویههای سازمانی و کیفیت ارتباطات بین شخصی میباشد.
ج) خودکارآمدیحرفهای[۳۴]: به قضاوتهای کارکنان در مورد تواناییهای خود، برای سازماندهی و اجرای مجموعهای از فعالیتهای مورد نیاز، برای دستیابی به عملکرد سازمانی مورد نظر، اشاره دارد (موسلی[۳۵] و همکاران، ۲۰۰۸). موجب رضایت از کار و ترفیعات میشود نادری و همکاران ۱۳۸۹، خودکارآمدی یکی از مهمترین مؤلفههای کسب موفقیت و سازش یافتگی است بندورا (۱۹۹۳)، پس میتوان گفت خودکارآمدی حرفهای یک باور و عقیده در مورد توانایی شخص جهت انجام تجربههای موفق در رویارویی با مشکلات در سطوح مختلف سازمان است.
۱-۶- تعریف عملیاتی متغیرها
الف) نوع ساختار سازمانی: در این تحقیق بر اساس نمره ای که اعضای هیأت علمی به پرسشنامه نوع ساختار سازمانی (ترکزاده و محترم، ۱۳۹۰) که بر اساس چارچوب مفهومی هوی و میسکل (۲۰۰۸) تهیه شده است، اختصاص دادهاند، مشخص گردیده است.
ب) عدالت سازمانی: در این تحقیق بر اساس نمره ای که اعضای هیأت علمی به پرسشنامه عدالت سازمانی مورمان و نیهوف[۳۶] (۱۹۹۳) اختصاص داده اند، مشخص گردیده است.
ج) خودکارامدی حرفهای: در این تحقیق بر اساس نمره ای که اعضای هیأت علمی به خودکارامدی حرفهای ریگس[۳۷] و همکاران (۱۹۹۴) اختصاص داده اند، مشخص گردیده است.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مقدمه
در این فصل ضمن بیان مفهوم ساختار سازمانی و ابعاد متغیرهای اثرگذار بر آن به توصیف انواع ساختار سازمانی از نظر محققان و صاحبنظران مختلف به خصوص ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۰؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۸) و بیان برخی ویژگیهای هر یک از این دو نوع ساختار پرداخته شده است. در ادامه نیز پس از بیان مختصری از تاریخچه عدالت سازمانی به تعریف عدالت از منظر اندیشمندان پرداخته و ابعاد آن بررسی شده است. در نهایت بیان مفهوم خودکارآمدی حرفهای اساتید و نتایج حاصل از آن ذکر شده است. در بخش پایانی نیز به بررسی سوابق پژوهشی پیرامون هر یک از متغیرهای تحقیق و سپس به جمعبندی مطالب پرداخته شده است.
۲-۱- ساختار سازمانی
بر اساس مطالعات سازمان، اجرای هر فرایند سازمانی نیازمند توجه به ملزومات و بستر مناسب آن است. یکی از مهم ترین ابعاد هر سازمان ساختار سازمانی است. شاید بتوان آن را بعد از اهداف سازمانی، اصلی ترین بخش سازمان دانست. ساختار به اسکلت و اساس شکل گیری سایر بخشهای داخلی و محیط خارجی سازمان تشبیه شده و از مفاهیم اصلی در شکل گیری سازمان است (پول، ۲۰۰۲). ساختار سازمانی الگو و نقشه ارتباطات و تعاملات میان بخشها و اجزاء یک سازمان میباشد (سرت و مارچ، ۲۰۰۷). روابط رسمی افراد، جایگاه مشاغل و پستهای سازمانی، میزان دسترسی به چارچوب اطلاعات، شرح وظایف (شیوه انجام کارها )، شرح شغلها، چگونگی تخصیص منابع، قوانین و مقررات، مکانیزم های تبعیت و اجرای قوانین، ایجاد هماهنگی بین فعالیتها، بخشهایی از نتایج ایجاد و طراحی ساختار سازمانی است (واعظی و همکاران، ۱۳۸۹).
علاوه بر این ساختار سازمانی بین کلیه فعالیتها و اهداف هماهنگی ایجاد میکند و یک نظم را جهت دستیابی به اهداف سازمانی به وجود میآورد. همچنین معین میکند که چه کسی باید در کجا قرار گیرد، با چه کسانی ارتباط برقرار کند و از چه رویهها و روشهایی پیروی نماید تا سازمان به اهدافی که دارد، دست یابد. در واقع هدف از ساختار، ایجاد یک الگوی منظم ارتباطات برای دستیابی به اهداف سازمانی است. در واقع می توان گفت هدف از ساختار سازمانی، هماهنگی نیروی انسانی و منابع موجود جهت افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است. ساختار فراگردی مهم در کسب هدفهای سازمان می باشد و نبود ساختار منسجم تشکیلاتی، مهم ترین عامل کمبود کارآمدی سازمان است که موجب نبود روشهای صحیح انجام کار میگردد.
سازمانها دارای انواع مختلفی از ساختار هستند که بر حسب نیاز و با توجه به شرایط آن سازمان به کار میرود. صاحبنظران انواع و اشکال متعددی از ساختار سازمانی را برشمردند که از جمله میتوان به طبقهبندی برنز و استاکر[۳۸] (۱۹۶۱)، از ساختار سازمانی به دو نوع مکانیکی و ارگانیکی و یا طبقهبندی مینتزبرگ[۳۹] (۱۹۸۹)، از ساختار سازمانی به پنج نوع ساختار ساده، بوروکراتیک ماشینی، بوروکراتیک حرفهای، بوروکراسی بخشی و ادهوکراسی اشاره کرد (هال، ۲۰۰۲؛ مقیمی، ۱۳۸۶). آدلر و بورایز (۱۹۹۶)، نیز با تعیین رسمیت به عنوان بعد اساسی سازمان، ساختار را قابل تفکیک به دو نوع ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده دانستند. هوی و میسکل (۲۰۰۵ و ۲۰۰۸)، نیز با جمع بندی نظرات صاحبنظران قبل از خود و تعیین چهار عنصر اساسی برای ساختار سازمانی یعنی رسمیت، تمرکز، عوامل زمینهای و فرایندها، ساختار سازمانی را به دو نوع تواناساز و بازدارنده تفکیک کردند که ویژگی هر کدام به شرح جدول ذیل است (جدول شماره ۱).
جدول شماره ۱: ویژگیهای ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده
ابعاد |