حسن بن احمد بن هیثم عجلی.
احمد بن محمد بن نوح ابوالعبّاس سرّافی. (ابن بابویه،محمدبن علی،۱۳۸۳ ق :۳۹).
شیخ الطائفه، محمد بن حسن طوسی؛: وی در ماه مبارک رمضان سال ۳۸۵ ق، چهار سال بعد از در گذشت شیخ صدوق، متولّد گردید. وی پس از آموزش مقدّمات متداول علمی، در سن ۲۳ سالگی در سال ۴۰۸ عازم بغداد شد و از شاگردان برجسته عالم نامیآن روز، شیخ محمد بن محمد بن نعمان بغدادی، معروف به شیخ مفید گردید.
شیخ طوسی؛ بعد از رحلت استادش شیخ مفید، چون ریاست علمیو دینی شیعه به بزرگترین شاگرد او سید مرتضی؛ رسیده بود، به مدت ۲۳ سال از حوزه درسی وی، بویژه علم کلام، فقه و اصول، بهره بود. وی در علم حدیث و روایت، استادان و مشایخ حدیثی استادش، سید مرتضی را درک کرد. او در شرح حال استادش سید مرتضی، چنین میگوید:
«علی بن حسین معروف به مرتضی، فقیه، متکلّم و جامع تمام علوم میباشد… وی از تلعکبری، حسین بن علی بن بابویه و غیر ایشان که از شیوخ و استادان ما هستند، روایت نقل میکند( افندی،عبدالله ابن عیسی، ۱۳۶۶ ش:)۱۴۸)؛(دوانی،علی، ۱۳۸۳ ش،:۵۴).
هاشم محمد بن حمزه بن حسین بن محمّد بن محمد بن ابراهیم بن محمّد بن موسی الکاظم (ع). (افندی،عبدالله ابن عیسی، ۱۳۶۶ ش:۱۴۹).
حسین بن علی بن بابویه در موضوعات مختلفی، چون علوم اسلامی، فقه وحدیث و…کتاب و تالیفاتی دارد،که متاسفانه بسیاری از آنها امروزه در دست ما نیست.
نجاشی در کتاب رجال خود به چند مورد از کتب وی اشاره نموده،که در اینجا با آنها اشاره میکنیم لازم به ذکر است که نجاشی تمام کتابهای وی را به واسطه حسین بن عبیداللّه غضائری نقل کرده است.
۱-کتاب التوحید:که این کتاب امروزه در دست ما نیست.
۲-کتاب نفی التشبیه:این کتاب در رد عقاید افرادی نوشته شده که مشبهه نامیده میشدند.اینان افرادی بودند که از بعضی اوصاف خداوند تصور وتشبیه نا درستی داشتند.(مدرس،محمدعلی،۱۳۴۶ ش: ۴۰۱ ).
۳-کتاب الرد علی الواقفیه:این کتاب نیز در رد عقاید گروهی است که واقفیه نامیده میشدند.همان
۴-کتاب سیره النبی والائمه (ع)فی المشرکین.(شوشتری،قاضی نورالله،۱۳۷۶ش :۴۲۹). با اینکه این کتب در فهرست آثار حسین بن علی بن بابویه ثبت شده اما امروزه خبری از این آثار نیست.
علمای علم رجال با تعبیرهای گوناگونی، حسین بن علی را فقیهی برجسته و محدّثی با حافظه نیرومند و مورد وثوق معرّفی کرده و بعضی از تألیفات وی را برشمردهاند.
نجاشی میگوید:(حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمیمورد وثوق میباشد، و کنیهاش ابو عبداللّه است. وی از پدرش علی بن حسین اجازه داشت. کتابهای متعدّدی دارد…) (النجاشی،احمدبن علی،۱۴۰۸ ق:۵۰).
«حسین بن علی روایات زیادی نقل کرده است و مورد وثوق میباشد. او از پدر، برادر و جمع دیگری روایت کرده است.»( تبریزی،علی بن عبدالله،۱۴۱۲ق: ۲۹۸).
ابن داوود نیز مثل علّامه، وی را مورد اطمینان دانسته است
شیخ حرّ عاملی (متوفای ۱۱۰۴ ق) مینویسد:«شیخ ابوعبداللّه حسین بن علی، برادر شیخ صدوق، رئیس محدّثین میباشد. وی شخصی عظیم الشأن و مورد وثوق است.» (حرعاملی،محمدبن حسن، ۱۳۸۵ ش : ۹۸).
درمقدمه کتاب ریاض العلماء آمده است:«حسین بن علی بن بابویه و برادرش و فرزندانشان تا زمان شیخ منتجب الدّین (متوفای ۵۸۵ ق) همه از علماء بزرگ بودند؛ امّا بعد از آن اطلاع دقیقی از آنها نداریم.»
محمد علی مدرّس تبریزی مینویسد:«محمد بن علی و حسین بن علی هر دو فقیه بودند و محدّث با حافظه قوی. کثرت محفوظات و خدمات دینی آنها، از نظر تألیفات و تشکیل جلسات درس و بیان معارف اهل بیت (ع)، حیرت آور بود؛ این همه در اثر توجه ولایی حضرت حجه ابن الحسن - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - بوده است. آنها همواره از این که تولدشان به دعای امام زمان - عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - بود، افتخار میکردند.» (مدرس،محمد علی، ۱۳۴۶ ش :۴۰۱).
همان گونه که گفتیم - با توجه به قرائن، ایشان در اوائل قرن چهارم دیده به جهان گشود. همچنین شواهد قوی موجود بیان میدارد که وی تا اوائل قرن پنجم در قید حیات بوده است و علمای بزرگی از علم و دانش وی کسب فیض مینمودند.
شیخ طوسی؛ که از شاگردان حسین بن علی میباشداگر وی را در حدود سنین بیست سالگی شاگرد وی بدانیم، حسین بن علی باید تا سال ۴۱۰ ق زنده باشد.
گرچه در اکثر کتب رجالی به سال وفات بعد از وی تصریح نشده است؛ ولی در مقدمه کتاب شریف من لایحضره الفقیه، چنین آمده است: «حسین بن علی در نیمه ماه مبارک رمضان سال ۴۱۸ ق از دنیا رفت.» با این حساب، ایشان نزدیک به یک قرن زیسته و با پروراندن شاگردان بسیار، آثار ارزشمندی را از خود به یادگار نهاده است. جای مزار وی به طور دقیق درمنابع تصریح نگردیده است.
برای معرفی وی همین بس که وی نیز مانند پدر وبرادرش نام خاندان بابویه را در زمره خاندانهای علم پرور وفقیه ثبت نموده واز وی نیز به عنوان عالمان فقه وحدیث یاد میگردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی دیگر از چهره های ماندگار ومشهور خاندان بابویه منتجب الدین صاحب کتاب الفهرست میباشد.در حقیقت عمده مطالب گرد آوری شده در مورد تک تک اعضای این خاندان از کتاب الفهرست وی بدست آمده. اگرچه تمام دانشمندان و شخصیتهای معروف خاندان بابویه از نسل حسین بن علی هستند ولی هیچکدام از آنان شهرت ومعروفیت شیخ منتجب الدین را در قرن ششم ندارد. او یکی از نوادگان علی بن بابویه (ره)، پدر شیخ صدوق (ره)، میباشد، که با پنج واسطه به ترتیب زیر به ایشان میرسد: «علی بن عبیداللّه بن حسن بن حسین بن حسن بن حسین بن علی بن بابویه».درحقیقت از بعداز حسین بن علی تا شیخ منتجب الدین درقرن ششم هیچکدام از شخصیتهای این خاندان افراد سرشناس و مشهوری نبودند،ودر منابع از آنان فقط اسم برده شده است. (نوری،میرزا حسین، ۱۳۱۸ ش:۳۶۵). این بخش از این تحقیق بر آنست تا به معرفی این آخرین چهره شاخص از خاندان بابویه بپردازد.
۲-۴ شیخ منتجب الدین
در اوائل سده ششم هجری قمری دراین خاندانی رفیع و بلند مرتبه، کودکی چشم به جهان گشود، که هیچ کس نمیدانست این کودک نیز مانند بسیاری ازاجداد خود قرار است یکی از استوانههای حدیثی و تاریخی شود.نام، علی را برای او برگزیدند. کینهاش نیز ابوالحسن شد، معروف به منتجب الدین؛ و منسوب به قم؛ و هم از این رو قمینامیده میشد. نام پدرش عبیداللّه بود، که یکی از عالمان عصر خود به حساب میآمد. چون این پدر و فرزند در ری زندگی میکردند، به آنان «رازی»نیز میگویند.تاریخ تولد این عالم وچشم وچراغ عالمان شیعی را تمام مورخان در سال ۵۰۴ ه. ق نوشتهاند. (افندی عبدالله بن عیسی ۱۳۶۶ش:۱۴۱).؛( موسوی خراسانی،محمد باقر، ۱۳۵۶ ش:۳۱۴).و (حرعاملی،محمدبن حسن،۱۳۸۵ ش :۱۶۷و۱۹۴).
یکی از معروف ترین شاگردان منتجب الدین، امام رافعی از دانشمندان بزرک اهل سنت بوده.وی درمورد شیخ این طور اظهار میداشت:، هر سخن عمیقی را که میشنید، مینگاشت؛ به همین جهت این اندیشمند فرزانه هر جا که دانشمندی میدید، به سراغش میرفت، تا از علم و دانش او سود جوید، و کسب فیض کند؛ لذا از لحاظ استاد فراوان داشتن، در میان عالمان هم عصر خود کم نظیر بوده است. استادان او را از شیعه و سنی، بیش از صد نفر نام بردهاند.». (قمی،شیخ عباس،۱۳۵۰ ش : ۱۷۴)؛ (موسوی خراسانی،محمدباقر، ۱۳۵۶ ش: ۳۱۶).؛( منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ش :۸).
برای روشن شدنِ هر چه بیشترِ زوایای علمیو روحی این شخصیت توانای جهان اسلام، به ذکر چند تن از اساتید وی اشاره میکنیم.
۱ - ابوالفتح رازی؛ که یکی از دانشوران و مفسران معروف شیعی است، شاگردش، منتجب الدین، در جای جای «الفهرست»، از این استاد فرزانه نام میبرد و از او با احترام و بزرگی یاد میکند. ابوالفتح اهل نیشابور خراسان بود. اما از آن دیار هجرت کرد، و در شهر ری اقامت گزید، تا اینکه کم کم به رازی معروف شد. نامش حسین و کنیهاش ابوالفتح است، و صاحب تفسیر روض الجنان، که از منظر اهل نظر، در زمره بهترین تفسیرهائی است که بر قرآن نوشتهاند. نسبت خاندان وی به قبیله خُزاعه میرسد که در ابراز عشق و ارادت خالصانه به امامان شیعی، بسیار معروفند. این قبیله به بدیل بن ورقاء خزاعی، که یکی از یاران و صحابه بزرگوار رسول اکرم (ص) میباشد، منسوب است. (قمی،شیخ عباس،۱۳۵۰ ش : ۱۳۰)؛ (موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ ش : ۳۱۴) و( شوشتری،قاضی نورالله،۱۳۷۶ش: ۴۸۹).
منتجب الدین نیز درباره او میگوید:
«استادم ابوالفتح رازی دانشور برجسته، واعظ توانا و مفسر قرآن، که مردی دیندار و دین باور میباشد، صاحب تألیفات فراوان است. از جمله: روض الجنان فی تفسیر القرآن؛ و روح الالباب فی شرح الشهاب، من این هر دو کتاب را بر او خواندم.»( موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ش : ۳۱۴ ).؛(قمی،شیخ عباس،۱۳۷۸ ش:۱۴۶).
۲ - امین الاسلام طبرسی (ره) ؛ صاحب تفسیر مجمع البیان: او که یکی از نامدارترین عالمان و فقیهان شیعی است، فضل نام دارد و کنیهاش ابوعلی است؛ ملقب به «امین الاسلام»؛ و مشهور به طبرسی. او دانشوری بزرگ، مفسری مشهور، فقیهی برجسته، نامور و موثّق میباشد، که بیشتر برای تألیف تفسیر مجمع البیان مشهورشده است.
این مفسّر فرزانه، اوایل زندگیاش را در مشهد سپری میکرد، تا اینکه در سال ۵۲۳ ه. ق از آن شهر کوچ کرده و به سبزوار رفت و باقیمانده عمر را در آن دیار زندگی کرد. آنچه از ظواهر امر پیداست، این تفسیر را هم در این شهر نوشت. او درسال ۵۳۴ ه. ق از نوشتن کتاب مجمع البیان فراغت یافت و ۲۵ سالِ آخر عمر خود را در این شهر بسر برد، تا اینکه در سال ۵۴۸ ه. ق در همین شهر که از پایگاه های مهم شیعه محسوب میشد، زندگی را بدرود گفت.( موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ش: ۳۵۱)؛ (قمی،شیخ عباس،۱۳۵۰ش: ۴۰۶)و( قمی،شیخ عباس،۱۳۷۸: ۵۵۰).
۳ - سید فضل اللّه راوندی کاشانی؛ معروف به «ضیاء الدین». او از شاخصترین و ژرف اندیشترین دانشوران شیعی است. (موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ ش: ۳۵۱)؛( قمی،شیخ عباس،۱۳۵۰ ش: ۳۹۵)و( منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ ش:۵۹).
منتجب الدین که افتخار شاگردیدرحضور وی را داشته، درباره او چنین میگوید:«او علامه عصر و استاد دانشمندان زمان خود بود. او با سیادتی که از مختصات ذریه پیغمبر (ص) است، در کمال فضل و دانش، شخصیت برجسته عصر خویش به حساب میآمد. او را ملاقات کردم، وقتی او را دیدم، همدم او شدم، او را فراتر از آنچه در دل و ذهن من بود، یافتم. اخبار و روایاتی از او شنیدم ؛ او نیز چند شعری از اشعار خود را به من داد و من همه آنها را نوشتم و بعضی از کتابهایم را بر او خوانده و قرائت کردم.» (موسوی خراسانی،محمدباقر،۱۳۵۶ ش: ۳۱۶) ؛ (قمی،شیخ عباس،۱۳۸۷ ش:۱۴۶) و( منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ش :۵۹).
۴ - استاد دیگر منتجب الدین، پدر بزرگوارش، عبیداللّه بود که در جای جای کتاب الفهرست نام او را میبرد و مطالب ارزندهای را درباره تراجم دانشمندان از پدرش نقل میکند. او پدر خویش را چنین معرفی میکند:
«پدر بزرگوارم، دانشمند و فقیه برجسته و موجه شیعی است، و در ری زندگی میکند.(قمی، شیخ عباس،۱۳۵۰ ش: ۳۹۶)؛( منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ ش:۷۷).
در کتاب الفهرست وی به این نکته اشاره شده که وی دارای ۱۴۶ نفر استاد بوده.اما نام همه آنان ذکر نگردیده همچنین،آمده است که بسیاری از استادان وی زنان عالمه ومحدثه شیعه بوده اند. مانند :فاطمه ام ابراهیم،دختر عبدالله جوزدانیه ؛ام ضیاء لامعه،دختر حسن بن احمد وراق ؛ام شمس مبارکه،دختر ابوالفضل بن ماشاده وهمچنین ملکه نامیدختر ابوالفرج محمد بن محمود قزوینی. (منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ش :۴۱،۱۹).
وی درراه کسب علوم همانند شیخ صدوق مسافرتهایی به اقصی نقاط عالم اسلامیداشت.مثلا به حله رفت تا از محضر ابن ادریس صاحب کتاب السرائر بهره ببرد.همان: ۱۹۶۱۷۳،۱۶۵.وی به کاشان نیشابور،طبرستان،گنجه وخوارزم نیز مسافرتهای علمیداشت. همان: ۱۴۴،۱۵۱،۳۳۳. از تتبع و بررسی در کتاب الفهرست نیز به دست میآید که منتجب الدین، این دانشمند فرزانه و شیفته دانش و حدیث، برای گردآوری اخبار و روایات و شناخت دقیق دانشمندان جهان اسلام، گام در راه سفر نهاده و به شهرهای مختلفی همانند اصفهان،خراسان، نیز رفته است.(افندی،عبدالله بن عیسی،۱۳۶۶ ش:۱۴۷).
طبیعی است چنین شخصیت عالیقدر و بلند مرتبهای که در حوزه دانش حدیث و تاریخ، رنجهای فراوانی کشیده و مطالب ارزشمند و روایات ارزنده و منتنوعی را جمع آوری کرده است، شاگردانی صاحب نام وعالم داشته باشد؛ اما در کتابهای تراجم کمتر نامیاز شاگردان او به میان آمده است؛ ولی آنچه مسلم و قطعی مینماید، بهره فراوان عبدالکریم رافعی که خود عالمیبرجسته از علمای اهل سنت است. اواز منتجب الدین قمیبهره فراوانی برده است. رافعی از دانش او بهره های بسیار برده، وی خود، مؤلف کتاب التدوین است، که در تراجم و شرح حال دانشمندان قزوین نوشته ؛ او میگوید:«از خرمن دانش این مرد بزرگ استفاده و بهره فراوانی بردهام، آنقدر که نمیتوانم حق او را در این نوشتار به جای آورم.» (منتجب الدین،علی بن عبیدالله، ۱۳۶۶ش :۷)؛ (موسوی خراسانی،محمدباقر، ۱۳۵۶ ش: ۳۱۶).
شخصیت علمیاین عالم برجسته،عده ای از دانشمندان ونخبگان و مولفان شیعی را بر آن داشت تا در مورد وی اینگونه قضاوت کنند :
شیخ عباس قمیمیگوید: «شیخ منتجب الدین، محدثی است که روایات فراوانی را نقل میکند و حدیث را با راه ها و سلسله سندهای مختلفی عرضه میدارد. او که از پدران و اجداد خود هم روایت دارد، مردی است دارای حافظه قوی و ضبط دقیق.»(قمی،شیخ عباس،۱۳۸۷ ش:۱۲۵).
شیخ حر عاملی گفته: «منتجب الدین، مردی بود اهل فضل و کمال؛ دانشمندی موجّه، راستگو، محدث، حافظ و علامه زمان خویش.»(حرعاملی،محمدبن حسن، ۱۳۸۵ق:۱۹۴).
علامه مجلسی میفرماید:«منتجب الدین از بزرگان موثقین و محدثین شیعه است، که کتاب الفهرست او بسیار مشهور و معروف میباشد.» (مجلسی،محمدباقر،۱۴۰۱ ق:۳۵).
عبداللّه افندی، مؤلف ریاض العلماء آورده است:«او دریای بی کران دانش است. مردی است سعادتمند و دانشوری فقیه. محدث توانایی که سرآمد دانشمندان روزگار خویش است.» (افندی،عبدالله بن عیسی،۱۳۶۶ ش: ۱۴۴).
شیخ عباس قمی(ره) مینویسد:«علی بن عبیداللّه قمی، قطب و محور محدّثین شیعه است.»(قمی،شیخ عباس،۱۳۸۷ ش: ۳۱۰).
درکتاب ریحانه الادب اینگونه آمده است که : «منتجب الدین از بزرگان و محدثان شیعی است؛ عالمیاست فرزانه؛ فقیهی است کامل و جلیل القدر. وی از نوادگان شیخ حسین (ره) برادر شیخ صدوق (ره) و نیز از هم عصران ابن ادریس حلی میباشد.» (مدرس،محمدعلی،۱۳۴۶ش: ۹ )و( افندی،عبدالله بن عیسی،۱۳۶۶ ش: ۱۴۶).
فقیه و مورخ مشهور اهل سنت،ابن عساکر دمشقی،که کتاب تاریخ مدینه دمشق را تالیف نموده،هم عصر منتجب الدین بوده است.وی درمورد شیخ اینگونه گفته که “درسال ۵۲۹در ری بودم وبا هم به درس و حدیث پرداختیم"(منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ ش:۱۰).
شیخ منتجب الدین را همانطور که دیدیم ازز نظر بسیاری از دانشمندان و مولفان جز نویسندگان و علمای شمعروف شیعی است.از وی آثاری به جای مانده،که شهرت و صحت گفتار این دانشمندان را تایید می کند.آثاری که تا به امروز نیز به جویندگان علوم فقهی و تاریخی کمک میکند.در اینجا به معرفی کتب منتسب به شیخ منتجب الدین میپردازیم.
کتاب الفهرست؛ الاربعین عن الاربعین من الاربعین؛ رساله فی مساله اداء الفرائض لمن علیه القضاء الصلاه ؛ کتاب العصره وکتاب التحفه و تاریخ شهر ری. (مجلسی،محمدباقر،۱۴۰۱ق: ۳۵ )؛ (موسوی خراسانی، محمدباقر، ۱۳۵۶ش: ۳۱۸)؛ ( منتجب الدین،علی بن عبیدالله،۱۳۶۶ ش:۹)؛ (مدرس، محمدعلی، ۱۳۴۶ش: ۹و۸) و (افندی،عبدالله بن عیسی،۱۳۶۶ش:۱۴۷).
از این آثار دو کتاب اول او بسیار مورد توجه ویژه دانش پژوهان و عالمان دینی قرار گرفته است.