تعهد سازمانی
نگرش رضایت شغلی در سالهای اخیر بیشترین توجه را به خود جلب نموده است ولی اخیرا نگرش تعهد سازمانی عمومیت بیشتری پیدا کرده و در ادبیات تحقیق جایگاهی را به خود اختصاص داده که برای درک و پیش بینی رفتار سازمانی اهمیت پیدا کرده است. از تعهد سازمانی تعاریف متعددی بعمل آمده است مانند (دفت، ۱۳۸۹):
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- تمایل قوی برای بقاء عضویت در یک سازمان خاص.
-
- تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان.
-
- باور قاطع در قبول ارزشها و اهداف سازمان.
به عبارت دیگر تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان و یک فرایند مستمر است که به واسطه مشارکت افراد در تصمیمات سازمانی، توجه افراد به سازمان و موفقیت و رفاه سازمان را می رساند. با بهره گرفتن از این تعریف برای ارزیابی تعهد سازمانی افراد، پرسشنامه ای تنظیم می گردد و از آنها استفاده می گردد. تعهد سازمانی ناشی از عوامل و متغیرهای مختلفی است که نتایج مختلفی بدنبال دارد.
در ارتباط با تعهد سازمانی مطالعات مختلفی صورت گرفته که یکی از مهمترین این مطالعات بوسیله “میر و آلن” صورت گرفته است. ابعاد این مطالعه عبارتند از(رابینز، ۱۳۹۱)
تعهد عاطفی: شامل وابستگی عاطفی کارکنان به تعیین هویت با سازمان و درگیر شدن در فعالیتهای سازمانی است.
تعهد مستمر: شامل تعهدی که مبتنی بر ارزش نهادن به سازمان است و کارمند در زندگی سازمان سهیم می شود.
تعهد تکلیفی : شامل احساسات افراد مبنی بر ضرورت ماندن در سازمان است
بطور کلی تعهد سازمانی منجر به نتایج مطلوب سازمانی، همچون عملکرد بالاتر، ترک خدمت کمتر و غیبت کمتر خواهد شد که تحقیقات متعددی نیز صحت آن را تایید نموده است.
مسیر شغلی[۶۵]
امروزه مدیران، کارمندان، محققان و قانون گذاران عمومی به بهبود کیفیت زندگی کاری اهمیت زیادی می دهند. نیروی کار مرد وزن و افراد جوان و به خصوص آن هایی که تحصیلات عالی دارند به شغل های غنی تر و یا شغل هایی که بتوانند در آن مؤثر باشند، توجه بیشتری می کنند(قلی پور، ۱۳۹۰).
شغل، مهم ترین عنصر در زندگى یک شخص است. مسیر پیشرفت شغلى عبارت است از مجموعه مشاغلى که شخص در طول زندگى کارى دنبال مى کند و تصدى آنها را به عهده دارد. باتوجه به این تعریف، هر کس داراى مسیر شغلى یا تجربه هاى کارى خاصى مى باشد. تجربه هاى کارى شامل وضعیت هاى عینى و ذهنى مربوط به شغل است. وضعیت هاى عینى، یک سلسله پست هایى است که فرد در طول زندگى شغلى خود داشته و وضعیت هاى ذهنى، ارزش ها و نگرش ها و آرزوها و احساس هایى است که در باره مشاغل خود داشته است. هر کارمندى در طول زندگى کارى خود، سلسله مشاغلى را برعهده مى گیرد. مهم آن است که این سلسله مشاغل نباید اتفاقى باشد، بلکه مسیر شغلى فرد در سازمان باید بر اساس منطقى درست و بنا به هدفى معین طراحى گردد. این مهم را کارکنان و مدیران سازمان با برنامه ریزى پیشرفت مسیر شغلى صورت مى دهند(قلی پور، ۱۳۹۰).
یک سیستم توسعه مسیر شغلی طراحی شده خوب، سازمان را قادر می سازد تا بر استعدادهای داخلی ارزشمند برای کارگزینی و ارتقا از طریق تطبیق مهارت ها، تجربیات و اشتیاق های فردی در جهت نیازهای سازمانی، تلنگری وارد کند. به علاوه آن می تواند نسبت به طرح جانشینی برای جذب، حفظ و انگیزه کارکنان و در نتیجه نیروی کار بهره ور تصمیم های آگاهانه بگیرد (تیت[۶۶]، ۲۰۰۱، کاپل[۶۷] و شپرد[۶۸]، ۲۰۰۴، کای، ۲۰۰۵). بنابراین توسعه مسیر شغلی باید یک سیستم مداوم مرتبط با ساختارهای منابع انسانی سازمان باشد و نه یک رویداد زمانی (لی بوویتز، ۱۹۹۸).
دلایل وجود یک برنامه بهبود مسیر شغلی در سازمانها:
-
- فرصت استخدام مساوی
-
- کیفیت زندگی کاری
-
- رقابت برای کارکنان با استعداد
-
- اجتناب از مهار تهای قدیمی وکسب مهارت های جدید
-
- نگهداری کارکنان
-
- استفاده مطلوب از کارکنان.
به طور سنتی به کسانی که حقوق خوبی می گیرند، پست بالایی دارند، انگیزش وتشخیص بالایی دارند و پیشرفت می کنند، گفته می شود که در شغلشان موفق اند. هال و صاحب نظران دیگر (۱۹۹۶) توسعه مسیر شغلی اعتقادشان بر اینست که تعدادی از کارکنان حرفه ای و مدیران، مسیر های شغلی متفاوتی را برای خود در پیش می گیرند( هال و همکاران، ۱۹۹۶)
مسیر پیشرفت شغلی موجب پیشرفت فرد در طی سنوات خدمتش می شود. سازمان بایستی برنامه ریزی های لازم را جهت پیشرفت شغلی کارکنان خود انجام دهد و آنها را در این مسیر هدایت نماید. یک مسیر صحیح و عادلانه پیشرفت شغلی می تواند موجب رضایت شغلی افراد، تعهد آنها نسبت به سازمان و مسائلی از این قبیل شود. بنابراین سازمانها با ایجاد مسیر پیشر فت شغلی مناسب برای کارکنان نه تنها به پیشرفت سازمان بلکه به پیشرفت افراد نیز کمک می کنند.
اهمیت مسیر شغلی شامل موارد زیر می باشد(رضائیان، ۱۳۹۰):
-
- به کسب هویت و مقام و منزلت افراد کمک می کند
-
- غنای زندگی کاری را تامین می کند.
-
- بر اساس مفاهیم اجتماعی صورت می گیرد.
-
- فرصتی را برای ارضای امیال کارکنان جهت شناخت، پیشرفت وترقی به وجود می آورد.
مراحل اصلی پیشرفت شغلی یک شخص از دید گاه وان مانین و شاین
مراحل اصلی پیشرفت شغلی از دیدگاه وان مانین و شاین بشرح زیر است:
مرحله اکتشاف و بررسی: یک سری تصورات حرفه ای از طریق رسانه های گروهی، کتابها، فیلمها، نصایح و مثالهای والدین و مدرسان برای هر شخص ایجاد می شود که فرد می تواند ضعف ها و قوت های خود را ارزیابی کند و مسیر تحصیلی خود را از طریق دبیرستان و دانشگاه انتخاب نماید. سپس توانایی های کارش راامتحان و شغل واقعی خود را انتخاب می کند.
مرحله ایجاد: این مرحله بر اساس یک سری اقدامات توسط فرد محقق می شود مانند: جستجوی مشاغل جهت استخدام شدن، انتخاب وتوجیه، به کار گماری در اولین شغل، غیر یکنواختی و انتقال و یا ارتقاء، تصدی شغل.
مرحله نگهداری: این مرحله شامل موارد زیر است:
-
- مسیر شغلی میانی: در این مرحله بدلیل واگذاری کار مهم تر به شخص، احساس رشد شخصی وامنیت شغلی در فرد ایجاد می شود. این دوره حداکثر ارزش وبهره وری را برای سازمان موجب می شود.
-
- مسیر شغلی پایانی: در این مرحله مشاغل قضاوتی- دیدگاهی وسایر مشاغل که اطلاعات غنی می خواهد، تعیین می شود که توسط خود فرد انجام می گیرد. برای ورود به این مرحله، شخص بایستی از وضعیت بحران های میانسالی رهایی یابد و میزان پیشرفت خود را با میزان دستیابی به اهداف مقایسه کند.
مرحله رکود و اواخر مسیر شغلی: این مرحله با برنامه ریزی برای باز نشستگی آغاز می شود، افراد یاد می گیرند که نقش های کمی را بپذیرند و مقتضیات جدیدی را برای خانواده، دوستان وجامعه (سازمان) اتخاذ کنند(قلی پور، ۱۳۹۰).
موفقیت مسیر پیشرفت شغلی
به طور سنتی به کسانی که حقوق خوبی میگیرند، پست بالا یی دارند، انگیزش وتشخیص بالایی دارند وپیشرفت می کنند، می گوییم که در شغلشان موفق اند. هال و صاحبنظران دیگر توسعه مسیر شغلی اعتقادشان بر اینست که تعدادی از کارکنان حرفه ای و مدیران، مسیر های شغلی متفاوتی را برای خود در پیش می گیرند. اصل این نوع تفکر جدیدتر به خودانتخابی و آزادی شخصی و تصور شخصی در مورد موفقیت بر می گردد. دکتر سید جوادین این نوع جهت گیری مسیر شغلی را “کاملا"شخصی” نامیده است که چار چوب آن درباره ” رضایت از مسیر شغلی” به صورت زیر است(رابینز، ۱۳۹۱):
-
- تلاش افراد در جهت کنترل بهبود مسیر پیشرفت شغلی
-
- تلقی آزادی، رشد و خود انتخابی به عنوان ارزش های شخصی مهم
-
- تلاش افراد در جهت موازنه بین شغل، سازمان، خانواده، دوستان وتفریح
- تعریف موفقیت به صورت شخصی