منافع غیرمستقیم
منافع غیرمستقیم یا ثانوی طرح سرمایهگذاری به صورت ارزش افزوده به منافع مستقیم یا اولیه حاصل از طرح اضافه میشود. منافع غیرمستقیم، آن بخش از منافع میباشند که به طور غیرمستقیم در اثر اجرای طرح به دست میآیند. علاوه بر این، ارزیابی طرح باید اثرات طرح را بر روی نرخ سرمایهگذاری، نرخ رشد جمعیت، ایجاد تخصص و مهارت و تربیت مدیران اجرایی در نظر بگیرد.
منافع ملموس و ناملموس
منافع ملموس یک طرح منافعی هستند که میتوان به کمک روابط پولی و در شکل پولی آنها را محاسبه کرد و منافع ناملموس به منافعی گفته میشود که نمیتوان آنها را با پول اندازهگیری کرد(اسکونژاد، ۱۳۸۰).
۲-۲-۷- هزینه های طرح
هزینههای طرح به هزینههایی گفته میشود که تمام ارزش مواد اولیه و منابع مصرف شده در احداث طرح، حفظ و نگهداری و هزینههای اجرایی را در برمیگیرد. در ادبیات ارزیابی طرحها، هزینه تحت سرفصلهای مختلفی آمده است که در مجموع میتوان آنها را به صورت زیر طبقهبندی کرد(قره باغیان، ۱۳۷۱):
هزینههای مستقیم یا اولیه
هزینههای اولیه به هزینههایی گفته میشود که در مرحله ساخت طرح و قبل از شروع دوران بهرهبرداری مصرف میشوند. مثل حقالزحمه مهندسان مشاور، مطالعات اولیه خرید زمین، تهیه نقشهها، ساختمان سازی، خرید تجهیزات و تأسیسات و هزینه نصب ماشینآلات و غیره. هزینههای مستقیم معمولاً در کشورهای در حال توسعه و در کشور ما، هم به صورت واحد پول داخلی و هم به صورت ارزی وجود دارند. همچنین بهره دوران احداث جزو هزینههای اولیه طرح است که معمولاً پرداخت به دوران بهرهبرداری نیز موکول میشود.
هزینههای غیرمستقیم یا ثانوی
هزینههایی هستند که در خارج از طرح ایجاد میشوند. این هزینهها باید در تحلیل اقتصادی منظور شوند تا بتوان آنها را به سرمایهگذاری مربوط ساخت.
هزینه فرصت از دست رفته
هزینه فرصت از دست رفته یک کالا، عبارت است از مقدار کالای دیگری که باید از آن صرفنظر کرد تا عوامل تولید و منابع کافی برای تولید یک واحد اضافی از کالای اول در اختیار باشد. در ارزیابی طرحها جهت تحلیل مالی، هزینه فرصت از دست رفته یک نهاده خریداری شده همیشه برابر با قیمت بازاری آن خواهد بود. اما در تحلیل اقتصادی برابر با ارزش تولید نهایی آن در بهترین مورد کاربرد در خارج از طرح (وقتی که یک محصول واسطه است) یا برابر ارزش کاربردی آن (وقتی که یک محصول نهایی است) میباشد(قره باغیان، ۱۳۷۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هزینههای وابسته
هزینههای وابسته که به آنها هزینههای همراه یا کمکی نیز میگویند، هزینههایی هستند که باید خرج شوند تا کالاها و خدمات را به شکل نهایی و قابل مصرف درآورند و در اختیار مصرف کنندگان نهایی قرار دهند. مثلاً در یک طرح آبیاری هزینههای مربوط به بذر و کود، هزینههای وابسته به شمار میآیند.
هزینههای پیشبینی نشده
معمولاً دربرآورد هزینههای طرح فرض میشود که تغییر نسبی در قیمتها بوجود نخواهد آمد و در طول دوره سرمایهگذاری میزان تورم صفر خواهد بود. اما برآورد هزینههای اولیه طرح تنها براساس این فرضیات واقع بینانه نخواهد بود. هزینههای پیشبینی نشده را میتوان به دو بخش تقسیم کرد (قره باغیان، ۱۳۷۱):
-
- هزینههای پیشبینی نشده جهت جبران تغییرات شرایط فیزیکی
-
- هزینههای پیشبینی نشده جهت جبران تغییرات سیستم قیمتها
۲-۱-۸- معیارهای انتخاب یا رد پروژهها در تحلیل هزینه ـ فایده[۱۳]
در تحلیل هزینه ـ فایده پروژهها میبایست مبنایی برای قبول یا رد پروژه و انتخاب آن از میان پروژههای دیگر تعیین شود. روشها و معیارهای ارزیابی مختلف که صرفاً ابزار تصمیمگیری هستند دارای مزایا و معایب گوناگونی میباشند. در یک طبقهبندی کلی میتوان معیارهای ارزیابی را به دو دسته معیارهای غیرتنزیلی و تنزیلی تقسیمبندی نمود(خلیلی عراقی، ۱۳۸۴):
۱- معیارهای غیرتنزیلی:
کاربرد این معیارها عمدتاً ساده است و به دلیل اینکه جریان دریافتها و پرداختها را به صورت تنزیل نشده در نظر میگیرند، در طرحهایی با عمر یکساله نتایج صحیحتری ارائه میدهند. روش های غیرتنزیلی به کار رفته در این پروژه ها عبارتند از :
-
- نرخ بازده متوسط
-
- دوره برگشت سرمایه
۲- معیارهای تنزیلی
به وسیله معیارهای تنزیلی میتوان طرح هایی را که دارای عمر و طول بهرهدهی متفاوتی هستند ارزیابی نمود. به عبارت دیگر در این معیارها سودآوری طرح مبتنی بر عملیات طی عمر طرح است و تمامی دریافت ها و پرداخت های انجام شده در طی طرح به زمان حال برگردانده میشوندکه عبارتند از :
-
- ارزش فعلی خالص
-
- نرخ بازده داخلی
-
- نسبت فایده به هزینه
در ادامه به شرح هریک از معیارها میپردازیم، اما پیش از آن تعاریف زیر نیز ارائه میگردد:
* بهره:بهره هزینه استفاده از سرمایه است. هر چه میزان نرخ بهره بیشتر باشد هزینه بیشتری جهت استفاده از سرمایه پرداخت خواهد شد.
* ارزش زمانی پول:«پول، پول میسازد». جملهای است که به حقیقت نزدیک است. اگر شخصی مبلغی را امروز در بانک پسانداز یا در کارخانهای که به سوددهی آن اطمینان دارد سرمایهگذاری نماید، در مدتی معین به مبلغ اولیه او مبلغی اضافه خواهد شد. این مبلغ اضافی که بر اثر وجود نرخ بهره (یا نرخ بازگشت سرمایه) ایجاد میشود، میتواند مفهوم ارزش زمانی پول را توصیف کند (مجیدیان، ۱۳۷۷).
* تعادل :ارزش زمانی پول و نرخ بهره با هم اصل تعادل را به وجود میآورند و آن عبارت از تساوی ارزش مقادیر مختلف پولی در زمان های مختلف از نظر اقتصادی است؛ مثلاً اگر نرخ بهره را ۶% فرض نماییم در این صورت ۱۰۰ واحد پولی امروز معادل ۱۰۶ واحد پولی در سال آینده خواهد بود. (اسکونژاد، ۱۳۸۰)
۲-۱-۹- روش نرخ بازده متوسط (ARR)[14]
نرخ بازده متوسط را معمولا نرخ بازده سرمایه (ROI)[15] نیز مینامند. در این روش براساس شیوهای که حسابداران نسبت سود خالص را به سرمایه محاسبه میکنند، نرخ بازده سرمایهگذاری تعیین میشود. گاه سود خالص سالهای نخستین بهرهبرداری و گاه سود خالص طرح در یک سال عادی بهرهبرداری (استفاده از ظرفیت کامل طرح) به عنوان سود موردنظر برای برآورد بازده سرمایهگذاری، مورد استفاده قرار میگیرد. بهتر است میانگین سود خالص طرح در طول عمر آن و یا حداقل میانگین سود ۵ تا ۱۰ سال نخستین سالهای بهرهبرداری به عنوان شاخص سود سالانه طرح در نظر گرفته شود، زیرا سود سالهای نخستین طرح که هنوز از ظرفیت کامل آن بهره برداری نشده است، نمیتواند نشاندهنده سود سالهای بعدی باشد. با بهره گرفتن از رابطه ذیل میتوان نرخ بازده متوسط را حساب نمود(اسکونؤاد، ۱۳۸۰).
ARR=ANP/I
ARR= نرخ بازده متوسط
ANP[16] = متوسط سود خالص سالیانه
I = سرمایهگذاری کل (ثابت + در گردش)
در این روش معیار قضاوت، ARRبدست آمده میباشد. در بین طرحهای مختلف آن طرحی که ARRآن بزرگتراست، مطلوبتر میباشد. در یک طرح اگرARR از حداقل قابل قبول مورد نظر سرمایهگذار بزرگتر باشد، آن طرح پذیرفته میشود. مزایای این روش عبارت است از :
-
- این یک روش تقریبی است.
-
- این روش سود را به مفهوم حسابداری در نظر می گیرد نه اقتصادی
-
- این عامل برای زمان، ارزش پولی قائل نمی شود.
روش نرخ بازده متوسط روش مفیدی برای ارزیابی سریع طرحهای سرمایهگذاری بخصوص برای طرحهایی که دارای عمر اقتصادی کوتاه هستند، به شمار میرود. (اسکونژاد، ۱۳۸۰)
۲-۱-۱۰- دوره برگشت سرمایه[۱۷]