۴) (۳-۴)
در تمام مدلهای فوق F برابر مخارج خوراکی خانوارهای هر دهک و I برابر مخارج کل هر دهک میباشد. ϑ ,θ ,μ,ε نیز جملات پسماند مدل هستند. این مدلها به روشOLS تخمین زدهشده و بهترین مدل انتخاب و ضریب انگل محاسبه گردید. سپس مخارج خوراکی خانوار در معکوس ضریب انگل ضرب میشود. حاصل این محاسبه معادل با خط فقر درآمدی خواهد بود.
۳-۵-۵٫ تعیین خط فقر بر پایه معکوس ضریب انگل فقرا
محاسبه خط فقر بر اساس معکوس ضریب انگل خط فقر را بیشازاندازه تعیین می کند ، زیرا کلیه گروه های درآمدی را در محاسبه ضریب انگل لحاظ میکند. برای رفع این مشکل در محاسبه ضریب انگل پیشنهاد میشود که از مخارج گروه های فقیر استفاده شود . اما به کاربردن این پیشنهاد مستلزم تعیین فقرا از قبل میباشد و درواقع باید به ترتیبی فقیرها را شناسایی کنیم ، درصورتیکه هدف تعیین خط فقر و سپس شناسایی فقیرها میباشد. برای رفع این مشکل، مخارج دهک اول درآمدی را بهعنوان شاخصی از مخارج فقیرها در نظر میگیریم. کاربرد روش اخیر موجب تخمین پائینی از خط فقر نسبی برحسب معیار معکوس ضریب انگل میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۶٫ معرفی برخی از شاخص های فقر
برای درک بهتر اندازه فقر در هر جامعه ، شاخص هایی داریم که شناختی از وضعیت فقر ارائه میدهند. میزان نابرابری درآمد بین افراد فقیر، متوسط درآمد افراد فقیر، اندازه خط فقر، تعداد کل فقیران تعداد کل افراد جامعه مؤلفههایی هستند که بر میزان فقر تأثیر دارند . در این قسمت به برخی از شاخص های فقر اشارهای خواهیم داشت.
۳-۶-۱٫ شاخص نسبت افراد فقیر
این شاخص بهصورت نسبت تعداد افراد فقیر به تعداد کل افراد جامعه تعریفشده است.
۰<H<1 (3-5)
که در آن: q تعداد افراد فقیر و n تعداد کل افراد جامعه است. اندازه این شاخص بین صفر (حالتی که هیچ فقیری در جامعه وجود ندارد) و یک (حالتی که درآمد کلیه افراد جامعه کمتر از درآمد متناظر با خط فقر باشد) تغییر میکند. کاربرد این شاخص به دلیل برخی مشکلات آن با محدودیت مواجه است . ازجمله اینکه نسبت به انتقال درآمد بین فقیرها و حتی بین فقیرها وغیرفقیرها حساس نمیباشد. بهعلاوه این شاخص نسبت به کاهش درآمد فقرا نیز حساس نمیباشد (بانک جهانی،۲۰۰۵).
۳-۶-۲٫ شاخص نسبت شکاف درآمدی
این شاخص، نسبت میانگین شکاف درآمدی افراد فقیر به خط فقر است.
(۳-۶)
که در آن : I شاخص نسبت شکاف درآمدی
: متوسط درآمد افراد فقیر
: z خط فقر
:شکاف فقر
چنانچه دو شاخص مذکور با همدیگر بهکاربرده شوند، میتوانند تصویر نسبتاً” بهتری از فقر را ارائه دهند(همان).
۳-۶-۳٫ شاخص فقر سن
سن شاخص فقر را بهصورت زیر ارائه کرد:
(۳-۷)
که در آن:
: وزن شکاف فقر ، امین فرد فقیر
: Aجزء ثابت نرمال شده که به بستگی دارد .وی سپس دو اصل موضوعه را پیشنهاد نمود و درنهایت شکل دیگری از شاخص pرا ارائه کرد.
(۳-۸)
که در آن:
:H درصد فقیرها،I شکاف نسبی درآمد (شکاف فقر) و: G ضریب جینی توزیع درآمد بین فقیرها میباشد.
برای محاسبه شاخص فقر سن ابتدا باید سه شاخص G و I،H محاسبه شود و محاسبه هر یک از سه شاخص اخیرالذکر مستلزم در اختیار داشتن خط فقر میباشد (همان).
۳-۶-۴٫ شاخص فقر فاستر، گریر و توربک
دسته دیگری از شاخص های فقر که در سالهای اخیر کاربرد زیادی پیداکرده است توسط فاستر، گریر و توربک پیشنهادشدهاند. این سه محقق روش خود را برای ارائه شاخص فقر بر این باورمی گذارند که تجربه پذیری از ویژگیهای مهم یک شاخص فقر مطلوب است. این گروه از شاخص ها که با علامت FGT نمایش داده میشوند (بیانگر آن هستند که میزان فقر حاصل از بررسی زیرگروههای مختلف جمعیت را میتوان باهم جمع کرد و به میزان واحدی از فقر کل جمعیت دستیافت. فاستر و همکاران وی شاخص فقر خود را بهصورت زیر ارائه میدهند.
(۳-۹)
که در آن:
شاخص فقر فاستر، گریر و توربک
کل جمعیت
خط فقر
مجذور مخارج فرد
این شاخص میزان فقر در جامعه را بهصورت مجموع موزون (و نرمال شده) شکاف فقر افراد فقیر در نظر میگیرد که ضریب وزنی هر شکاف فقر همان شکاف فقر است. درنتیجه میزان محرومیت هر فرد فقیر، تابعی از میزان شکاف فقر او است (همان).
۳-۷٫ اندازهگیری فقر چندبعدی
در ادامه کار سن (۱۹۷۶)، اندازهگیری فقر بهعنوان یک فرایند دومرحلهای، شامل هر یک از دو مرحلهی شناسایی و تجمیع در نظر گرفتهشده است. شناسایی با این پرسش که فقیر کیست مواجه می شود؛ و این مستلزم مفهوم خط فقر است که به استناد آن افراد زیر یک خط فقر بهعنوان فقیر شناسایی میشوند. اتخاذ رویکرد چندبعدی عمدتاً در پاسخ به استدلالهایی است مبنی بر اینکه درآمد بهتنهایی نمیتواند ملاکی برای شناسایی فقرا باشد؛ و اینکه ابعاد دیگری وجود دارد که مرتبط با رفاه افراد میباشد (بنت و سینگ، ۲۰۱۰). پس از بحث شناسایی که مستلزم شناخت خط فقر است به تجمیع پرداخته می شود. یافتن خط فقر و مشخص نمودن تعداد فقرا در جامعه بهتنهایی کافی نیست، زیرا به ازای خط فقر و تعداد فقرا در جامعه، شدت فقر می تواند متفاوت باشد دلیل این امر این است که مؤلفه هایی مانند میزان نابرابری در توزیع درآمد بین فقرا، متوسط درآمد آنها و فاصله درآمدشان تا خط فقر بر میزان شدت فقر تأثیرگذار هستند و تغییر در هر یک می تواند باعث تغییر در میزان شدت فقر گردد؛ بنابراین نیاز به تابع تجمیع کنندهای داریم که شاخصی از فقر کل جمعیت بدهد؛ که در قالب تابع اندازهگیری فقر، میزان فقر آحاد مختلف را با یکدیگر جمع می کند و بهصورت یک عدد بیان می کند. در رویکرد فقر چندبعدی، دو رویکرد سنتی جهت شناسایی فقر وجود دارد. این دو رویکرد حالت افراطی و تفریطی دارند؛ اما رویکرد سومی نیز برای اولین بار در نظریه اطلاعات مطرح می شود که وضعیتی میانی را شامل می شود. در این قسمت به ارزیابی این سه رویکرد میپردازیم.
۳-۷-۱٫ رویکرد اجماعی
رویکرد اجماعی یک رویکرد تفریطی در اندازهگیری فقر چندبعدی است که بر اساس آن، اگر فرد دریکی از ویژگیهای موردبررسی، فقیر باشد بهطورکلی فقیر در نظر گرفته می شود. این رویکرد در نظریه اطلاعات از طریق اصل موضوعه تمرکز قوی بر فقر بیان می شود. این رویکرد در سال ۱۹۹۷ توسط چاکراوارتی و بورگیگنون ارائه شد. در مطالعات نظری و کاربردی فقر چندبعدی، رویکرد اجماعی بسیار موردتوجه قرارگرفته است بهویژه اینکه تسیو (۲۰۰۲) و بورگینگون (۲۰۰۳) و آلکایر (۲۰۰۷) از این رویکرد در سنجشهایشان استفاده کردند.
اما این رویکرد خالی از اشکال نیست. بدیهی است با این ضابطه، وقتی تعداد ویژگیهای موردبررسی افزایش مییابد و در این صورت این مجموعه می تواند شامل افرادی هم باشد که در عمل از چند بعد فقیر نیستند (آلکایر، ۲۰۰۰۷).
۳-۷-۲٫ رویکرد اشتراکی
رویکرد اشتراکی یک حالت افراطی در اندازهگیری فقر چندبعدی است که فقر چندبعدی را منوط به این میداند که فرد در تمامی ویژگیهای موردبررسی فقیر باشد. بهطور مثال، اگر ویژگیهای امید به زندگی و درآمد در نظر گرفته می شود، فقط افرادی دچار فقر چندبعدی هستند که همزمان هم زیرخط فقر درآمدی قرار داشته باشند و هم زیرخط فقر امید به زندگی (تسیو، ۲۰۰۲).
اینیک ضابطه شناسایی افراطی است زیرا بر اساس این رویکرد وقتی تعداد ابعاد موردبررسی افزایش مییابد مجموعه فقرا کاهش مییابند و بنابراین ممکن است افرادی که در حقیقت در چند بعد مهم محروم هستند را کنار بگذارند (آلکایر، ۲۰۰۷).
۳-۷-۳٫ رویکرد تمرکز ضعیف بر فقر
این رویکرد برای اولین بار در نظریه اطلاعات توسط معصومی (۲۰۰۶) ارائه شد. در این رویکرد یک موقعیت میانه پذیرفته می شود که جانشینی بین ویژگیهای موردبررسی، حتی اگر برخی از آنها، بالاتر از آستانه باشند امکانپذیر است. این دید میانه را میتوان بهعنوان یک اصل موضوعهی تمرکز ضعیف بر فقر بیان کرد. که کمبود ویژگی که پایینتر از آستانه فقر است را جبران می کند؛ بنابراین افراد نباید حتماً در همه ویژگیها زیر آستانه فقر قرار داشته باشند تا بهعنوان فقیر شناخته شوند. رویکرد تمرکز ضعیف بر فقر چندبعدی دارای قابلیت های بسیار بالاست (معصومی، ۲۰۰۶)
۳-۸٫ تحلیلهای تجمیع توابع و سنجشهای فقر، مبتنی بر اطلاعات
در رویکرد نظریه اطلاعات برای اولین بار رویکرد تمرکز ضعیف بر فقر مطرح شد. در این رویکرد شاخص اندازهگیری فقر به میزان دارا بودن فرد از هر ویژگی که در آن فقیر نیست نیز مرتبط می شود. ابتدا به چگونگی تعیین خط فقر تجمیع شده میپردازیم. اگر خط فقر در ویژگی باشد، نرخ جانشینی ویژگیها و وزنهایی باشد که به ویژگیهای موردبررسی فقر بر اساس اهمیت آنها میدهیم، خط فقر تجمیع شده است که بهصورت زیر محاسبه می شود:
(۴-۱) θ , =