از طرفی این نکته قابل تامل است که سبب چیست که این فرزند نیکو نهاد ، در هیچ یک از آثار وی نام پدری چون رضا عباسی را که شهره خاص و عام بوده و عالی ترین اتکا شهرت و غرور برای فرزندش نیز محسوب می شده کوچکترین یادی نکرده و نسبت خود را باوی ذکر نکرده است و حتی در اثر ی که این هنرمنداز روی کارهای رضا عباسی کپی کرده ، نام استاد مزبور را با لفظ ساده ای در عبارت ( مغفرت پناهی آقا رضا ) ذکر کرده و نسبت پدری و فرزندی را که اگر حقیقت می داشت و بهترین محل برای ارائه آن بود فراموش کرده است . با این مختصر می شود پذیرفت ، شفیع عباسی هیچگونه نسبت سببی و نسبی با رضای عباسی نداشته و در نسبت شاگردی و استادی و مرید و مرادی ارادت خالصانه داشته و از محضر پر بار استاد مستفیض می گشته است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این هنر مند عاشق طبیعت و زیبایی های افسانه ای آن بود و در بیشترین آثار خود از حلاوت گل ها و پرندگان بتردستی تمام هنر ها آفریده و به نازک قلمی و قدرت تمام از عهده بر آمده و با رنگ های چشم نواز و پر آذین جلوه گر ساخته است .(تصویر۳-۴) در چند اثر استادانه که از چهره های گوناگون و مجالس مختلف چهره پردازی کرده ، مبین استادی و قدرت نقاش است که بیننده را به تحسین وا می دارد . از ارقام ذیل آثارش معلوم می گردد محمد شفیع در خط نسخ و رقاع و نستعلیق نیز استادی شیرین قلم و پر قدرت بوده است . و به روایات مختلف گویا او به هند رفته و در حدود سال ۱۰۸۵ هـ . ق . در شهر آگره فوت کرده است . شفیع عباسی یک پسر هنرمند به نام محمد تقی داشت که در یک اثر به جا مانده اش صراحتا خود را فرزند نقاشی معرفی کرده و چنین رقم زده است . (محمد تقی بن شفیع عباسی ۱۰۵۶)[۱۸]
تصویر۳-۴-نمونه اثرشفیع عباسیکتاب آقالطفعلی صورتگرشیرازی،سازمان میراث فرهنگی
محمد زمان
نقاشانی که به شیوه ی گل و مرغ نقاشی می کردند، نقاشی گل و مرغ را ابداعش منتسب می دهند به “محمد زمان” که آثارش به طور ثابت از کیفیت عالی برخوردار بوده است . آقای کریم زاده تبریزی در کتاب خود این گفته را که"محمد زمان"نگار گر دوره صفوی به ایتالیارفته و مسیحی شده و مترجم کتاب تاریخ چین است مردود می داند و ضمن توضیحاتی مفصل در رد این نظریات با توجه به آثار موجود اشاره می کند که پنج نگار گر با نام محمد زمان و سجع و رقم و یا صاحب الزمان وجود دارد .
تصویر۳-۵-دسته گلی ازیاسمن،اثررقم دارمحمدزمان،برگرفته ازکتاب آقالطفعلی صورتگر،سازمان میراث فرهنگی کشور
محمد زمان اول
پسر حاجی یوسف قمی که بنا برآثارموجود از سال ۱۰۷۰تا ۱۱۱۱ هجری قمری در خدمت سه پادشاه صفوی یعنی شاه عباس دوم ، شاه سلیمان وشاهدسلطان حسین فعالیت هنری داشته است .
محمد زمان دوم
به غیر از محمد زمان اول نقاش معروف دوران صفوی است که با سجع ( یا صاحب الزمان ) خود را شناسانده و در اغلب آثار خود ، از آن سجع استفاده برده است . این هنرمند نیز ، به عیار انتخاب سجع « یا صاحب الزمان » گویا نامش محمد یا محمد زمان یا محمد مهدی و یا تنها زمان بوده ، که به حرمت نام شریف حضرت مهدی قائم علیه السلام ، از سجع « یا صاحب الزمان » امداد جسته و از کمک غیبی وی طلب معاضدت کرده است ، بدین جهت ما نیز او را محمد زمان دوم و یا « صاحب الزمان دوم » انتخاب کرده و در محل خود ، بدین نام معرفی کرده ایم .
آثار این استاد بین سنوات ۱۱۲۶ تا ۱۱۳۵ هـ . ق . اجرا شده و همچنین چند اثر بی رقم دیگری که به احتمال زیاد از کار های این هنرمند می باشند ، مبین این نکته است که این نقاش به مدت بیست سال و اندی فعالیت های هنری داشته که متأسفانه آثار رقم دار دیگرش به دست ما نرسیده است .
تصاویر این نقاش بسیار شیرین و با امتیاز بوده و در ترسیم گل و مرغ و تذهیب و تشعیر و انتخاب رنگ ها و در بعضی موارد ارائه مجالس شیوا ، سلیقه استادانه ای داشته است .
این هنرمند اغلب آثار خود را گل و مرغی انجام می داد و سعی می کرد دنباله رو ، شیوه گل سازی محمد زمان اول باشد ،ولی در ارائه طرح و انتخاب رنگ ها ، شیوه بخصوصی داشت و همین اختلافات چشم گیر است که کارهای وی را با استاد محمد زمان مشخص می سازد و ضعف وی را عریان می نماید .(تصویر۳-۶)
عمده کارهای این هنرمند ، جلد های گل و مرغی است که هم بستر نسخه های ذیقیمت شده و همچنین قاب آیئنه های ظریف هشت ضلعی می باشند که آن زمان ها باب روز بوده و بیشترین آثار این نقاش را تشکیل می دهند .
عمده ارقام این هنرمند ، به خط نسخ و رقاعی مخصوصی بود که به هیچ وجه با ارقام سایر نقاشان هم نام و هم سجع خود مطابقت نداشت .
محمد زمان دوم ، تذهیب و حل کاری و تشعیر و سایر آرایش طلا کاری را استادانه می ساخت و مخصوصا در آرایش و پیرایش البسه نفرات ، دست با حلاوت داشت .
این هنرمند در گل و بوته سازی که عمده آثار وی را تشکیل می داد ، نقاشی توانا بود و در تصویر سازی و مجلس آرایی نیز قلم شیرینی داشت . (تصویر۳-۷)اسب ها را متناسب و موزن می کشید و با سایه های پرداز ،حالت طبیعی به آن ها می داد . در ارائه و پیرایش البسته ،وسواس داشت و آن ها را چشم نواز و مزین عمل می آورد . در رویه قلمدانی که در ویکتوریا آلبرت لندن دیده می شود ، گویا این هنرمند از مدل های مذهبی مسیحی سود می جسته ، کما اینکه تصویر حضرت مریم و یوسف نجار را به تردستی عمل آورده و شبیه نقاشان اروپایی به سامان رسانده است . به طور کلی می شود گفت که این استاد ، در کار های روغنی « قلمدان و جلد سازی » و آبرنگ ، دست دلفریب و متینی داشته ولی عمده کارهای وی جلد سازی ، با نقش گل ها بوده است .
از آثار بی تاریخ این هنرمند که رقم یا صاحب الزمان را به خط رقاعی درج کرده و در شیوه همین قاب آیینه نقش کرده است ، دو جلد قرآن کریم که هر دوی آن ها ، به شیوه گل و مرغی انجام یافته و در حد خود ستودنی اند .
تصویر۳-۶-نقاشی جلدلاکی،محمدزمان(دوم)،قرن۱۳،ه،ق،برگرفته ازکتاب جهانگیرشهدادی
تصویر۳-۷-نقاشی گل وپرنده،جلدلاکی،محمدزمان(دوم)،قرن ۱۳ه.ق،برگرفته ازکتاب منتخب آثارنقاشی های لاکی-موزه عباسی
۳-۳-ویژگی های زیباشناختی مکتب افشاریه
در جو نا آرام زمان نادر شاه نقاشی درباری از تحول باز ماند و فقط نقاشی های دیواری بزرگ مقیاس که احتمالا″ رابط میان نمونه های اواخر قرن یازدهم / هفدهم و اواخر قرن دوازدهم /هجدهم در سبک زند و شامل چند پرتره از نادر شاه هستند ، موجود است . گاه گفته می شود که هنر ها در آشفتگی های سیاسی نمو می یابند و البته این امر در مورد دوره تیموری صادق است ؛ اما قرن دوازدهم / هجدهم یکی از آشفته ترین دوره های سیاسی –تاریخی ایران ، دست کم در نقاشی است و شاید عقیم ترین و غیر خلاقانه ترین زمانهاست که شاهد خرد شدن سبک بومی در طوفان اندیشه ها و اصول اروپایی بود .
از مهم ترین ویژگی های نقاشی ایران در قرن دوازدهم /هجدهم ، زوال و کاهش تذهیب کتب است . هنرمندان به جای تذهیب کتاب ، هنر خود را صرف نقاشی رنگ روغن و هر چه بیشتر تزیین اشیاء کوچک ( قلمدان ، آیینه دان ، صندوقچه و لفاف و جلد کتاب ) با خمیر کاغذ لاکی یا چوبی می کردند . در دوره افشاریه ، شیوه درباری صفویه و عوامل اروپایی و مغولی آن از طریق روابط شاگر د و استادی تشخیص داده می شود . به طور کلی ویژگی های اروپایی نسخه مصور این دو ره ، همچون سایه اندازی رنگ ، برجسته نمایی ، جامه سازی و ژرف نمایی ، همه سطحی است و ادراک تصویری و مضمون کار به طور خطا ناپذیری ماهیت ایرانی خود را محفوظ داشته است .
بیشتر نقاشی این دوره در قالب مرقع می باشد ؛ مجموعه ای از نقاشی و خوشنویسی که گاهی اوقات در قالب های پر شکوه و بعضی اوقات در قالب های کسل کننده ظاهر می شود . نقاشی دوره افشاریه ، تأثیر شیوه نقاشی اروپایی را تصدیق کرد ، ضمن اینکه قوانین و اصول نقاشان نسل گذشته را حفظ نمود و تنها تفاوت موجود ، تغییرات در جزئیات لباس است . در ضمن ، نارضایتی و خیزش مردم در زمینه هنر ها در تلاش برای ایجاد نوعی سبک نسبتا رئالیستی متجلی شد ، گو اینکه در گیر قرار داد های بی روح و سر آکادمیک بود . برخی از عناصر جدید رئالیسم (واقع گرایی ) مردمی و عامیانه در چهره نگاری های متعدد نادر شاه آشکار است . [۱۹]
۳-۳-۱هنرمندان دوره افشاریه
علی اشرف
ظهور هنری « علی اشرف » از اواسط قرن دوازدهم هجری است ، یعنی در حدود ۱۱۴۰ و ۱۱۵۰ هجری .
بنابراین باید تولد او را در حدود سال ۱۱۲۰ هجری احتمال داد . علی اشرف در نقاشی گل و بلبل سازی و صورت سازی استادی ماهرو زبردست مسلم بود . علی اشرف آثارش را با سجع « زبعد محمد ، علی اشرف است » رقم می زد و بنابراین احتمال دارد او شاگرد محمد زمان یا محمد علی بوده باشد .(تصویر۳-۸) بیشتر آثار وی به سال های ۱۱۴۷-۱۱۷۳ق . /۱۷۳۴ -۱۷۵۹ م . تعلق
تصویر(۳-۸)سجع یاامضای علی اشرف،ازکتاب کارهای لاکی،ناصرخلیلی
دارد .علی اشرف عمدتا″ به موضوع گل و مرغ می پرداخت . از ویژگی های کارش این بود که انبوه گل های ریز و رنگارنگ را با اسلوب پرداز بر زمینه تیره نقاشی می کرد . در زمینه نقاشی های زیر لاکی ، در اواسط قرن دوازدهم / هجدهم ، آیینه دان ها و صندوقچه های زیبا و دلنشینی از صادق و علی اشرف در دست است . به طور کلی علی اشرف منحصرا در عرصه نقاشی زیر لاکی فعالیت می کرد .(تصویر۳-۹)
تصویر(۳-۹)قلمدان،نقاشی لاکی،علی اشرف،۱۱۵۲ه.ق،برگرفته ازکتاب کارهای لاکی،ناصرخلیلی
او به انضمام آنکه شاگردان بسیاری داشت ، ذوق هنری خویش رابه برادر و پسرش نیز،انتقال داد از میان شاگردانش می توان به محمد هادی و آقا باقر و آقا صادق اشاره کرد که هر سه استادانی نامدار شدند .علی اشرف برای احمد خان دنبلی کار می کرد که فرماندار قدرتمندی در منطقه سلماس در شمال غربی ایران بود .
چنانکه"آقا صادق ” در بیشتر آثار خود چنین رقم زده است « صادق از لطف علی اشرف شده » است . بوده است . چنانکه نوشته اند،اللهوردی نقاش ،برادر او می باشد از “علی اشرف” آثار گرانبهایی دیده می شود و با آنکه دست مرور زمان بیشتر آثار او را ازمیان برده با این وصف نقاشی های او بیشتر از اکثر نقاشان معاصرش دیده را روشن می سازد .
علی اشرف تا پایان قرن ۱۲ هجری می زیسته و وفاتش که به درستی معلوم نیست در همین زمان اتفاق افتاده است .
علی اشرف را می توان بزرگترین گل و مرغ کار ایران نامید کارهای او تماما ایرانی است در کارهای او اوج عرفان و شعر ایرانی را می توان دید . او در حالی که در کارش گلها و پرندگان را طبیعی کار می کرد ولی گل آرائی او ایرانی بوده و به صورتیکه حتی از یک شاخه چندین گل متنوع در می آمد . شیوه او به صورتی بود که کل کار را با گل ها و پرندگان مختلف کار می کرد و او ریز ترین و دقیق ترین پرداز ها را در کارش میزد و در پرداز کارهایش هیچ همتایی نداشته است . استفاده از گلهای مختلف و به جا در کل کار و استفاده درست از رنگ ها و زمینه سازی های مناسب و تذهیب و جدول کشی مناسب اطراف کار و عوامل هنری گل آرایی و غیره از شیوه های مخصوص او بوده است . او هیچ نکته ای را فراموش نمی کرد .پرندگان در کارهای او معمولا در حال جست و خیر بوده است ، او فندق را در اوج حالت و با پردازی پر حلاوت کار می کرد ، نمونه کار آورده از او قاب آئینه زیباست که اوج کار گل و مرغ او را نشان می دهد .
۳-۴-ویژگی های زیبا شناختی نگار گری در دوره زندیه ، شیراز
هنرمندان عهد زندیه با تأکید مضاعف و مورد نظرشان بر سه بعد در صدد بر آمدند تا ترکیب بندی اثر را با وارد کردن عناصر عارضی تزئینی نظیر دسته ای از گلهای دل انگیز و رنگارنگ بر روی ردای پیکرده ها ، پارچه ها ، پرده ها ، چهار چوب ها و کف اتاق ها تا حدودی روشن و دلچسب سازند .[۲۰]
نقاشی زیر لاکی عهد زندیان به لحاظ سبک با نقاشی رنگ روغنی و دیوارنگاری آن زمان پیوند داشت ؛ درست همان گونه که نگار گری و دیوار نگاری سده یازدهم با یکدیگر مرتبط بود . در شیوه فارسی زیر لاکی ، مواد اصلی با لایه نازکی از گچ زیبا یا بتونه گچی پوشانده می شد و سپس تزیین روی آن نقش می بست و بعد کل آن با پوشش جلای طلایی ، نقاشی لاکی می شدهوروی این کاررنگمایه های نقاشی را غنی و پخته می کرد . [۲۱]
به طور کلی صحافی های نقاشی شده و جلادار و جعبه ها و قلمدان ها تغییر و توسعه هنر نقاشی مینیاتور سنتی است و جلوه گاه یا ظرفی مهم را در اغلب نقاشی های این دوره فراهم می کند .[۲۲]
طراحی های آن دوره یا دارای پیکره (افسانه ای ، مذهبی و روستایی ) یا تک چهره های نیم تنه ای و یا انواع مضامین گل و بلبل بود که در آن پرندگان اغلب با جلوه ای مسطح و بی جنب و جوش در لا به لای گل ها تصویر می شدند . در این دوره سبک خلاقی را که هنرمندان درباری اواخر صفویه در اصفهان معرفی کردند و عبارت بود از آمیزه ای نه همیشه موفق اما زیبا،از سنت اروپایی پس از رنسانس و برداشت های مغولی از آن و ارزش های سنتی ایران ، هنوز هم سبک غالب در قرن دوازدهم / هجدهم محسوب می شد . این سبک را فرزندان و نوه های این مبتکران – حتی تحت حمایت کاهش یافته سلطنتی یا غیر سلطنتی در شماری از مراکز ایالتی –پیگیری کردند .
شیراز در دوره زندیه شاهد گرایش به تلفیق و ترکیب قالب های صفوی ، سبک اساسا چهره نگاری درباری اروپایی ، و ذوق و سلیقه عامیانه بود ؛ نتیجه این تلفیق خامدستانه و خشن بود .[۲۳]
۳-۴-۱-آثار نگار گری دوره زندیه
در این دوره بیشتر فعالیت نگار گران در زمینه قلمدان نگاری بوده است .
۳-۴-۲-گل و مرغ دوره زندیه
هنر گل و مرغ به شکوفایی رسیده بود در این دوران نقوش به زیبایی پرداز و بسیار پر طراوت کار می شد در این دوران نقوش کاملا ایرانی بروی کار می آمد و از پرندگان هندی و چینی کمتر استفاده می شد . لازم به توضیح است بعلت تعداد زیاد هنرمندان گل و مرغ کار و کپی برداری کارهای اساتید در این دوران کار هنرمندان به سختی قابل شناسایی است ، به هر ترتیب نقوش در این دوران به صورت پرداز ریز و گل آرائی به صورت ایرانی بود ، یعنی یک صحنه با گل های مختلف کار می شد به صورتیکه شاید در طبیعت یافت نمی شد . این گل ها و پرندگان به صورت طبیعی ولی به صورت رمز گونه و نمادین در نقش و نگاره ها می آمد در این دوران کار ها بیشتر به صورت لاکی است و هنرمندان جلد کتاب ها از جمله قرآن یا قلمدان یا قاب آئینه یا کار هائیکه در معماری کار برد دارد را کار می کردند از کار های متداول نقاشی پشت شیشه و نقاشی دیواری و کاشی هفت رنگ با نقوش گل و پرنده که در این دوران به تجلی رسیده است .[۲۴]