به نظر میرسد برای هر شهر تصویر و سیمایی کلی موجود باشد که با تصویری که اشخاص مختلف دیگر از آن در ذهن دارند کاملا مطابقت نکند یا شاید بتوان گفت چندین “تصویر کلی” از هر شهر موجود است که هر کدام آنها در ذهن شمار زیادی از ساکنین آن به وجود آمده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در نقشههای شناختی، پایگاه های اجتماعی ـ اقتصادی افراد و گروه ها، نقش عمدهای دارند. زیرا، شیوه زندگی طبقات مختلف جامعه در بخشهای مختلف شهر و محیط زندگی، تفاوتهای زیادی با هم پیدا میکنند. در نتیجه، تصویر ذهنی متفاوتی از شهر و محیط زندگی ارائه میدهند. طبقات پر درآمد با پایگاه های اجتماعی ـ اقتصادی بالاتر در مقایسه با طبقات کم درآمد، تصویر ذهنی کاملتری از شهر و محیط زندگی دارند.
به طور کلی در شکلگیری تصویر ذهنی و نقشههای شناختی، پایگاه های اجتماعی ـ اقتصادی، عامل ترس، رنجها، امیدها، سن، جنس، شغل، تخصص یابی، میزان تحصیلات، شکلگیری شهر و خیابانها، عوارضطبیعی، شرایط فیزیکی و اجتماعی محله، زیباییها و آلودگیهای محیطی تاثیرگذار میباشند (شکویی، ۱۳۸۸: ۱۲۹).
لینچ پنج عامل عمده از سیمای شهر را در تهیه نقشه شناختی به کار میگیرد که عبارتند از:
۱ـ مسیرها: که در آنها تحرکهای شهری صورت میگیرد. نظیر خیابانها، خطوط آهن و پیادهروها که برای بیشتر مردم از عوامل مسلط شهری به شمار میرود.
۲ـ کنارهها: در جهت تحرکهای شهری چندان مورد استفاده قرار نمیگیرند. اما مرز میان بخشهای مختلف چشم اندازهای شهری را تشکیل میدهند. در واقع از عوامل جانبی شهر میباشند.
۳ـ مناطق داخلی شهرها: دارای خصیصههای معین و ویژهای میباشند که به صورت حوزههای متمایز کننده فضای شهری در میآیند.
۴ـ گرهها یا نقاط استراتژیک: شهرها که نتیجه برخورد خیابانها و امکانات حمل و نقل شهری میباشند. در موارد بسیار، به صورت فعالترین نقاط اجتماعی ـ اقتصادی شهرها ایفای نقش میکنند.
۵ـ علایم بر جسته یا سمبلیک که به هنگام آمد و شد به جهت یابی فرد کمک میکند مثل تپهها، گنبدهای طلایی، علائم بزرگ نئونی و … (لینچ، ۱۳۸۷: ۹۴-۸۹).
نظام ارزشی
صورت ذهنی
تصمیم
رفتار
جهان واقعی
اطلاعات
ادراک کنندگان
کاوش
محیط شخص
نمودار (۲-۷): شکلواره ادراکی از نقشه شناختی از راجر دوانز
۲-۸- نتیجهگیری
بررسی دیدگاه های مطرح در این بخش چند نکته مهم را گوشزد میکند:
نخست، با توجه به اینکه در دیدگاه سیاستگذاران سطوح مخاطبان مختلف و عقاید متخصصان معیار اصلی ارزیابی کیفیت محیطی است، ممکن است گستره توافق بر سر کیفیت محیطی بین متخصصان و ساکنان نسبتا پایین باشد. دوم، یکی از آسیبهایی که به ارزیابی کیفیت محیط از طریق اندازهگیریهای مخاطب محور وارد میشود، به دلیل وجود رابطه ضعیف بین سطوح مخاطبان و ناراحتی و آزردگی ناشی از فاکتورهای محیطی است.
نتایج دیدگاه تحقیقات تجربی نشان داد که:
نخست، مقیاس مطالعاتی اغلب مطالعات مذکور خیلی کوچک است. بدین معنی که اغلب شرایط محیط سکونت (واحد مسکونی و گاه محله) را مورد ارزیابی قرار میدهند. دوم، در بیشتر این مطالعات مجموعهای از شاخصها از قبل به وسیله محققان انتخاب و برگزیده شدهاند و بنابراین مهم است که تمام شاخصهای سکونتی که احتمالا کیفیت محیطی ادراکی را تحت تاثیر قرار دهد، دخیل شود. سوم، مطالعات صورت گرفته در راستای دیدگاه تحقیقات تجربی یک سری مطالعات پراکنده هستند که توسط محققان در نقاط مختلف انجام شده است و روش آماری مشخصی در این گونه مطالعات وجود ندارد. به عبارت دیگر برخی از مطالعات صورت گرفته در این دیدگاه با روش های توصیفی و برخی دیگر با روش های آماری انجام شده است. همچنین تعریف و ساختاربندی شاخصها در یک ساختار سلسله مراتبی اصلی مهمی است. در حالی که در این مطالعات ساختار چند شاخصه مفهوم کیفیت محیط به صورت یک مفهوم عرضی و خطی مورد توجه بوده است و در بعضی از این مطالعات تنها شاخصهای سکونتی مورد آزمایش قرار گرفتهاند. به طور کلی این دیدگاه بر شاخصهای عینی تاکید دارد.
بر خلاف دیدگاه تحقیقات تجربی، در دیدگاه شناختی ـ روانشناسی شاخصهای عینی و ذهنی همزمان مورد بررسی قرار میگیرند. این دیدگاه بر اساس یک روش آماری انجام شده و مقیاس آن درک و برداشت مردم از کیفیت محیط زندگی خویش میباشد. این دیدگاه از یک طرف اثرات متقابل محیط و انسان را بر روی هم نشان میدهد و از سوی دیگر عوامل دخیل در ارتباط مثبت و منفی را آشکار میسازدکه بر میزان رضایتمندی و آزردگی خاطر افراد از محیط زندگی خود تاثیر میگذارد. رضایتمندی مقیاس معمول برای کیفیت محیط ادراکی است. البته این ملاحظات در دیدگاه تحقیقات تجربی نیز مشاهده میشود زیرا بیشتر تحقیقاتی را مد نظر دارد که در مقیاس رضایتمندی و میزان ناراحتی و آزردگی خاطر از عوامل محیطی تعریف شدهاند. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در جهت تبدیل موضوعات کیفی مانند کیفیت محیط به موضوعات کمی جهت تجزیه و تحلیل بهتر و استفاده از روش های آماری مناسب ضرورت استفاده از مدلهای سلسله مراتبی کاملا مشهود است و از میان دیدگاه های عنوان شده در این تحقیق دیدگاه شناختی ـ روانشناسی به خوبی از ماهیت سلسله مراتبی مفهوم کیفیت محیطی نیز حمایت میکند.
در تحقیق حاضر رضایت از محیط مسکونی شهری و آزردگی خاطر(عدم رضایت) از عوامل محیطی به عنوان مقیاسی از کیفیت محیطی ادراکی مورد استفاده و استناد قرار گرفته است. به عبارت دیگر در این تحقیق اثراتی مطالعه شدهاند که عکسالعملهای شناختی[۳۷] و عاطفی[۳۸] ساکنان است. عکسالعملهایی که توسط محیطهای گوناگون و ارزشهای محیطی به ذهن مخاطب وارد میشود. عکسالعملهای شناختی و عاطفی مذکور مقادیر رضایتمندی و میزان ناراحتی و آزردگی خاطر ادراکی ساکنان است که به وسیله شرایط غالب محیط تجربه شده است.
در این راستا و در قدم اول پس از بررسی رویکردهای موجود در زمینه رضایتمندی سکونتی، رویکرد عاطفی با توجه به اینکه هدف تحقیق را پوشش میدهد مورد نظر قرار گرفت. در قدم بعد با بررسی دیدگاه های موجود در زمینه کیفیت محیط شهری “دیدگاه شناختی ـ روانشناسی” به علت همخوانی با هدف تحقیق و همچنین با رویکرد عاطفی از یک سو و برتریهای این دیدگاه نسبت به سایر دیدگاه ها از جمله، در نظر گرفتن شاخصهای عینی و ذهنی به طور همزمان، حمایت از ساختار سلسله مراتبی مفهوم کیفیت محیط شهری و مقیاس قرار دادن برداشت مردم از کیفیت محیطی که در آن زندگی میکنند به عنوان دیدگاه منتخب تحقیق در نظر گرفته شد و کیفیت محیط شهری منطقه پنج شهرداری کرمانشاه در قالب دیدگاه شناختی ـ روانشناسی مورد سنجش قرار گرفت.
۲-۸-۱- تعیین شاخصها و زیرشاخصهای سازنده در سطوح مختلف
مدل نظری کیفیت محیط (سکونتی) شهری ارائه شده در این قسمت براساس چهارچوب نظری دیدگاه شناختی ـ روانشناسی و با توجه به میزان رضایتمندی از محیط و میزان آزردگی خاطر (عدم رضایت)، بنا شده است. این مدل با بهره گرفتن از مطالعات تجربی مختلف در سطح جهان و ایران براساس شاخصها و زیرشاخصهای سازنده و متغیرها در چهار سطح به شرح زیر طراحی شده است.
سطح اول:
کیفیت محیط شهری محلههای مورد مطالعه.
سطح دوم:
۱)محیط شهری. ۲)محیط سکونتی
سطح سوم:
۱) ویژگیهای کالبدی ـ فضایی، ویژگیهای کارکردی، ویژگیهای محتوایی (اجتماعی، فرهنگی، محیطی)، در سطح محیط شهری
۲)اندازه و تسهیلات واحد مسکونی، هزینههای واحد مسکونی، تسهیلات بیرونی، محیط داخلی در سطح محیط مسکونی
سطح چهارم:
۱) در سطح ویژگیهای کالبدی:۱٫ فضاها و بناها ۲٫ دسترسی و حمل و نقل ۳٫ فضاهای سبز و عمومی.
۲) در سطح ویژگیهای کارکردی: ۱٫ خدمات رفاه اجتماعی ۲٫ خدمات تفریحی ۳٫ خدمات تجاری ۴٫ خدمات بهداشتی.
۳) در سطح ویژگیهای محتوایی(اجتماعی ـ فرهنگی و محیطی): ۱٫ بهداشت محیطی ۲٫ امنیت و روابط اجتماعی.
۴) در سطح کیفیت محیط سکونتی: ۱٫ابعاد و تسهیلات واحد مسکونی ۲٫ هزینههای واحد مسکونی۳٫ تسهیلات بیرونی واحد مسکونی ۴٫ متغیرهای محیط داخلی واحد مسکونی
سطح پنجم:
۱) در سطح فضاها و بناها: ۱٫ ریزدانگی بناها ۲٫ اندازه ساختمانها ۳٫ تراکم ساختمانها ۴٫ زیبایی شناسی بناها.
۲) در سطح سازمان دسترسی و راه ها: ۱٫ مسیرهای حمل و نقل اصلی ۲٫ دسترسی به محل کار ۳٫ دسترسی به پارکینگ ۴٫ دسترسی به خدمات اساسی.
۳)در سطح فضاهای سبز عمومی و سبز: ۱٫ پارکها و بوستانها ۲٫ مراکز محله ۳٫ مراکز گردهمایی ۴٫ مراکز خرید
۴) در سطح خدمات رفاه اجتماعی: ۱٫ امکانات آموزشی ۲٫ خدمات مراقبت اجتماعی ۳٫ مراکز اجتماعی ۴٫ زیبایی شناسی بناها
۵) در سطح خدمات تفریحی: ۱٫ خدمات و امکانات ورزشی ۲٫ خدمات اوقات فراغت.
۶) در سطح خدمات تجاری: ۱٫ مراکز خرید ۲٫ مغازهها ۳٫ خرید مایحتاج روزانه.
۷) در سطح خدمات بهداشتی: ۱٫ تسهیلات بهداشتی ۲٫ بیمارستانها ۳٫ مراکز تخصصی پزشکی.