۳) برنامه آموزش فناوری در فرانسه. آموزش فناوری در کشور فرانسه یک درس اجباری برای چهار سال متوسطه(سنین ۱۱-۱۵) است و یک برنامه آموزش دقیق برای چهار پایه که شامل پایه شش(۱۱-۱۲ سال، پایه سازگاری)، پایه پنج(۱۲-۱۳ سال، پایه مرکزی اول)، پایه چهارم(۱۳-۱۴ سال، پایه مرکزی دوم) و پایه سه(۱۴-۱۵ سال، پایه تعیین موقعیت) در نظر گرفته شده است. هدف آموزش فناوری روشن سازی روابط متقابل بین کار، محصول ها، نیازهای انسان و اثرات فناوری در جامعه و فرهنگ است. به هنگام آموزش فناوری دانش آموزان باید شرایط یادگیری فناوری و قابلیت اجرای مهارت های لازم را داشته باشند. بنابراین آموزش فناوری به دانش آموزان فرصت های زیر را می دهد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آشنایی، کاربرد و اجرا سیستم های فنی
یادگیری استفاده درست از زبان
آشنایی با روش های فناورانه ای که از انواع راه حل برای حل یک مشکل استفاده می کنند
یادگیری چگونگی استفاده از تخصص در موقعیت های مختلف برای حل یک مشکل
کاربرد تجهیزات و سیستم های کنترل با پیروی از اقدامات امنیتی و قوانین
مشاهده پیشرفت، ابزارهای مختلف تولید و راه حل های مختلف فنی برای مشکلات فنی مشابه
مشاهده و ایجاد ارتباط بین مدارس و موسسه های دیگر
شرکت در جهان فناوری بدون ممنوعیت ها
در دروس مدارس ابتدایی سیستم های ساده، طرح های الکتریکی، تولید انرژی و تولید به طور کلی مورد بررسی قرار می گیرند و دانش آموزان پروژه های کوچکی را با بهره گرفتن از رایانه انجام می دهند و در مدارس متوسطه دروسی مانند؛ تولید، بازاریابی، تحلیل و تولید حرفه ای گنجانده شده است. آموزش فناوری توسط معلمان به دانش آموزان تدریس می شود و همچنین آموزش فناوری باید از ابتدایی به متوسطه بدون هیچ گونه شکافی ادامه یابد.
۴) برنامه درسی آموزش فناوری در هلند. برنامه عملی فناوری در کشور هلند در سال ۱۹۹۳-۱۹۹۷ برای مدارس ابتدایی(دانش آموزان ۴ الی ۱۲ ساله) اجرا شد. هدف این برنامه جلب توجه به فناوری توسط وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ و علوم و اقتصاد در داخل و خارج مدارس ابتدایی بود. در هلند همه دانش آموزان تا سن ۱۵ یا ۱۶ سال به مدرسه جامع Basisvorming،” می روند. حداقل ۱۵ رشته در کشور هلند وجود دارد که یکی از آن ها فناوری است. پنج هدف کلی برای دست یابی به همه رشته ها وجود دارد که عبارتند از:
کار با موضوع های میان رشته ای
یادگیری برای انجام طرح و تکلیف
یادگیری برای یادگیری
یادگیری برقراری ارتباط
یادگیری برای تامل در فرایند یادگیری و یادگیری های بعدی
در کشور هلند فناوری از سه دیدگاه مختلف قابل بررسی است:
فناوری و جامعه
محصول ها و سیستم های فنی
طراحی و ساخت محصول ها
هدف کلی از آموزش فناوری فعال کردن دانش آموزان برای اینکه:
درک درست فرهنگ و ابعاد فناوری و داشتن عملکرد درست در جامعه و توسعه توانایی های فنی
اکتساب دانش و درک اساسی فناوری و برقراری رابطه تنگاتنگ با علوم طبیعی و جامعه
درگیری فعالانه در برنامه های کاربردی فناوری
یادگیری طراحی و توسعه راه حل برای رفع نیازهای انسان
فرصت برای کشف توانایی ها و منافع خود در فناوری
هدف ویژه آموزش فناوری درک ارتباط بین فناوری و جامعه، محصول ها و سیستم های فنی، طراحی و ساخت محصول ها است. برنامه درسی آموزش فناوری در هلند باید فرصت های برابر را برای دانش آموزان پسر و دختر فراهم کند( دویریس[۶۱]٬ ۱۹۹۹).
۵) برنامه درسی آموزش فناوری در سوئد. در کشور سوئد، معادل آموزش فناوری اصطلاح «تکنیک» وجود دارد. با توجه به برنامه درسی ملی در سال ۱۹۹۴، آموزش فناوری با هدف توسعه درک درست دانش آموزان از ماهیت فناوری، به ویژه درک درست از تأثیر فناوری در تولید، جامعه، محیط و شرایط زندگی به وجود آمده است. تخصص فنی در این کشور پیش شرط لازم برای کنترل و استفاده از فناوری می باشد و از دانش آموزان انتظار می رود تا به شایستگی های فنی لازم دست یابند. دانش آموزان استفاده از تکنیک های مختلف را درک می کنند و اثرات آن ها را بر محیط ارزیابی می کنند و انتظار میرود دانش آموزان ملاحظات اخلاقی را نیز درنظر بگیرند.
اهداف اصلی مطالعه آموزش فناوری در سوئد عبارتند از:
بررسی تاریخ و توسعه فرهنگ فنی، و اثرات تکنیک ها بر مردم، جامعه و طبیعت
توسعه آگاهی از تکنیک ها در جهان اطراف دانش آموزان
تامل و ارزیابی اثرات انتخاب تکنیک های مختلف بر انسان، جامعه و طبیعت
به روز رسانی دانش فنی و استفاده از تکنیک ها برای موقعیت های عملی
علاقه مثبت در تکنیک و اعتماد به نفس نسبت به توانایی های خود برای حل مشکلات فنی
رسیدن به این اهداف مبنایی برای انتخاب در مورد فرصت های شغلی و آموزش بیشتر فراهم میکند. روش آموزش اولیه بر کار عملی و اکتشاف است و دانش آموزان در انجام آزمایش و مشاهده نتایج، برنامه ریزی، ساخت و ارزیابی در گیر هستند. سند برنامه درسی نشان می دهد که فرهنگ فنی از طریق کار عملی به دست می آید و توسعه فناوری کنونی بیشتر بر اساس تحقیقات علمی و توسعه نظامند گذشته به وجود آمده است و این نکته در برنامه درسی مدرسه منعکس شده است((راسینن[۶۲]، ۲۰۰۳).
۶) برنامه درسی آموزش فناوری در ایالات متحده. در ایالات متحده، استانداردهای ملی برای موضوعهای مختلف نظیر؛ زبان انگلیس، هنر، جغرافیا، موسیقی، مطالعات اجتماعی، ریاضیات و آموزش فناوری تدوین شده است. در سال ۱۹۹۶ بیانیه ها و سیاست های اولیه به نام «فناوری برای همه آمریکایی ها» که منطق و ساختار مطالعات فناوری را مشخص کرده بود، منتشر شد(انجمن بین المللی آموزش فناوری٬ ۲۰۰۳).
منطق اصلی برای آموزش فناوری در ایالات متحده این است که هر فرد باید با سواد فناورانه باشد و در نتیجه قادر به کاربرد، مدیریت و در ک و ارزیابی فناوری باشد. فناوری به عنوان نوآوری انسان در عمل تعریف شده است(انجمن بین المللی آموزش فناوری٬ ۱۹۹۶).
اهداف اجرایی برنامه درسی آموزش فناوری عبارتند از:
فناوری باید به عنوان یکی از موضوعات اصلی از مهد کودک تا دبیرستان و حتی فراتر از آن در نظر گرفته شود.
آموزش فناوری می تواند با دیگر موضوعات به خصوص علوم و ریاضی ادغام شود.
فناوری باید در همه سطوح برای دختران و پسران اجباری باشد.
شرایط محلی، اهداف افراد، اهداف شغلی، و توانایی باید بر توسعه برنامه درسی برای سواد فناورانه تأثیر بگذارد.
هدف نهایی تحقق سواد فناورانه برای همه است(انجمن بین المللی آموزش فناوری٬ ۲۰۰۷).
با توجه به برنامه های درسی آموزش فناوری از شش کشور مورد مطالعه، فن آوری باید توسط دختران و پسران مورد مطالعه قرار بگیرد. در تمام برنامه های درسی به اثرات فناوری در جامعه تاکید شده، و سوئد به ویژه بر تاریخ فناوری تاکید کرده است. فرانسه تنها کشوری است که به طور مستقیم به رابطه بین فناوری و محیط اشاره کرده است. در همه کشورها، بر یادگیری چگونگی برای برنامه ریزی، تولید، و ارزیابی تاکید شده است. استرالیا به اهمیت یادگیری مادام العمر و یادگیری مهارت های نوآورانه تمرکز کرده است(راسینن، ۲۰۰۳).
۲-۵ سواد فناورانه و فاصله نسلی
جامعه متشکل از گروه هایی از افراد و نسل هایی است که در تعامل با یکدیگر حیات اجتماعی را شکل می دهند. نسل در حوزه جمعیت شناسی چنان که در دایره المعارف علوم اجتماعی آمده است، به گروهی از افراد اطلاق می شود که مرحله ای از حیات را یکدیگر آغاز کرده یا پایان داده باشند. گروهی که در یک زمان فارغ التحصیل می شوند، گروهی که در یک زمان بالنسبه نزدیک به هم دنیا آمده یا ازدواج کرده اند(ساروخانی٬ ۱۳۷۰). هماهنگی و درک متقابل میان دو نسل عاملی بنیادی در کیفیت همزیستی اجتماعی و آرامش روانی جامعه محسوب می شود.
به عقیده روان شناسان بین بینش ها، منش ها، و خواسته های دو نسل، تفاوت وجود دارد. به طور طبیعی، هیچ نسلی آینه تمام نمای آرمان های نسل قبل و انعکاس دهنده خصلت ها و منش های آن نیست. هر نسلی، شرایط و خصوصیات روانی- اجتماعی خاص خود را با جنبه های مثبت و منفی دارد. تحول و صنعتی شدن، اقتضا می کند که نسل جدید، در منش، ویژگی ها و بینش، تابلوی تمام نمای نسل قبل نباشد. به خصوص با توجه به سرعت تحولات در تمام عرصه های زندگی بشری تفاوت نسل ها بیش از گذشته احساس می شود(حریری و زمانی، ۱۳۹۱).
نظریه پردازانی همچون بنگستون[۶۳]، به طور خاص به شکاف نسل ها، به عنوان یکی از شکاف های جاری و ساری در جوامع مدرن می پردازند. وی در بحث شکاف نسل ها، سه دیدگاه را از هم تمییز میدهد: اول: کسانی که معتقد به « شکاف عمیق »هستند؛ دوم، کسانی که شکاف نسلی را یک توهم و خیال می دانند که توسط وسایل ارتباط جمعی تحمیل شده است؛ و سوم، افرادی که به پیوستگی و تفاضل گزینشی بین نسل ها معتقدند؛ به این معنا که سعی دارند با تفکیک موضوعات مختلف از هم، در مورد هر بخش جداگانه داوری کرده و میزان گسست یا پیوستگی را بررسی کنند.
در دیدگاه نخست، عقیده بر آن است که شکاف بین جوانان و بزرگسالان نسبتاً شایع و گسترده است. طرفداران این عقیده، فرهنگ جوانان را از نقطه نظر پذیرش ارزش های غالب و مسلط، مختلف و حتی متضاد با فرهنگ مسلط بزرگسالان می دانند. به عنوان مثال، مارگارت مید[۶۴] معتقد است، الگوی فرهنگی جدیدی ظاهر شده که در آن، الگو و مدل جوانان افراد معاصر هستند. در این دیدگاه، این مفروض تجربه ناشده نهفته است که تضاد بین نسل ها ناشی از قبول ارزش های مختلف است که در نهایت، به تضاد رفتاری منجر می شود.
در دیدگاه دوم، متفکرانی همچون ریس، لویل، لیپست و آدلن بر این موضوع تأکید دارند که ارزشهای جوانان اختلاف شدیدی با ارزش های بزرگسالان ندارد، در حالی که ممکن است از لحاظ اجتماعی جدا باشند، ولی شکاف بین آنان اساساً ارتباطی با قبول ارزش های مختلف ندارد، بلکه جدایی بیش تر در زمینه قابلیت کاربرد موقعیتی، توصیه های هنجاری برای محقق کردن ارزش های مورد قبول یکسان و مشابه است، نه مربوط به قبول ارزش های مختلف.
طرفداران دیدگاه تفاضل گزینشی و پیوستگی، معتقدند که تفاضل اندکی بین نسل ها در مورد ارزشها وجود دارد. در عین حال، طرفداران این دیدگاه با فرضیه دیدگاه دوم موافق هستند و معتقدند که ارزش های مورد قبول یکسان و مشابه می توانند در قالب الگوهای رفتاری مختلفی خود را نشان دهند. ولی به گفته بنگستون، این دیدگاه مشخص نمی کند که این تفاوت ها کدام هستند، چگونه به وجود می آیند و در آینده عواقب وجود چنین تفاوت هایی چه می تواند باشد(تاجیک، ۱۳۸۶: ۳۵-۳۶).
مورفی[۶۵]، از منظری متفاوت به بحث در شکاف نسل ها می پردازد و معتقد است در صورتیکه تغییرات اجتماعی شرایط خاص را حائز نباشد، اضطراب آور و مخرب خواهد بود . این شرایط عبارتند از:
۱- زمانی که سرعت تسریع می شود، به ویژه زمانی که ابعاد مختلف تغییر در طول زندگی یک نسل اتفاق می افتد.
۲- زمانی که تغییر مستلزم جهت گیری مجدد در خصوص ارزش ها و فرضیه های اساسی است.
۳- زمانی که آمادگی، موازین تربیتی و آموزش رسمی در مهارت ها و فنون لازم جهت وارد شدن به امور جدید صورت نگرفته است(شیخی، ۱۳۸۱).
از نظر علمی، فاصله دیجیتالی دارای سه بعد می باشد: شکاف در دسترسی به فن آوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات، و برنامه های کاربردی فن آوری اطلاعات و ارتباطات. عوامل متعددی در ایجاد شکاف نسلی موثرند. از جمله متغیرهای جنسیت، موقعیت جغرافیایی، درآمد، تحصیلات، شغل، قومیت، هوش، شخصیت، سلامتی و توانایی) و دسترسی اولیه به سرمایه زمانی، مادی، ذهنی، اجتماعی و فرهنگی) می توان نام برد( یوسفی سعید آبادی و محسنی، ۱۳۹۱). آنی، آچندا و آتسیه [۶۶](۲۰۰۷) یکی از جنبه های فاصله نسلی را عامل سن دانسته اند. به این ترتیب که در افراد مسن تر، دانش و علاقه مندی به رایانه، کمتر از جوان ترهاست. پژوهش فلاناگین و متزجر[۶۷](۲۰۰۱) نیز نشان داد که افراد مسن کم ترین میزان پذیرش و استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات را دارند و بخش قابل ملاحظه ای از آنها به کلی از جامعه اطلاعاتی کنار گذاشته شده اند. وایت و ویدرال[۶۸](۲۰۰۰) بیان می کنند که در افراد مسن تر، دانش و علاقه مندی به رایانه کمتر از جوان تر هاست. برخی پژوهش ها بیانگر آن است که یک تفاوت نسلی بین افراد جوان و افراد مسن تر در استفاده از صفحات وب وجود دارد، هم چنین افراد جوان نسبت به همتایان قدیمی تر بسیار آسان تر می توانند، به صورت آنلاین ارتباط برقرار نمایند(یوسفی سعید آبادی و محسنی، ۱۳۹۱).
در مجموع، به نظر می رسد فناوری های ارتباطی جدید در بین نسل ها به میزان متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد، چنان که بنا بر گزارش اداره بازرگانی ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ افراد بالای ۵۰ سال کمترین استفاده را از اینترنت در مقایسه با سایر گروه های سنی داشته اند(کلودنسکی، کرانول و روود[۶۹]، ۲۰۰۲). به گزارش جکسون[۷۰] در سال ۲۰۱۰ بعد از گذشت یک دهه استفاده، رسانه های جدید از انحصار جوانان خارج شده و استفاده میانسالان ۵۰ تا ۶۵ سال از اینترنت رشد بی سابقه ای داشته است. شیفتگی نسل جوان به مظاهر فناوری و استفاده گسترده آنها از این فناوری ها کم و بیش در همه جوامع به نحو محسوسی مشاهده می شود. دسترسی گسترده به فناوری، امروزه به عنوان تفاوت اساسی نسل جوان امروز با نسل ۲۰ سال گذشته قلمداد می شود (حریری و زمانی، ۱۳۹۱). با این حال، جوانان از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در سطحی بالاتر و به شیوه ای متفاوت از نسل پیشین استفاده میکنند(جانکو و کاتون[۷۱]۲۰۱۱).