با اتصال جریان حرکتی مواد و جریان بازخوردی اطلاعات، ASC به قابلیت سازگاری و انعطافپذیری توجه دارد و قادر است تا سریعاً و به صورت اثربخش، به بازارهای در حال تغییر واکنش نشان دهد. در مجموع یک زنجیره تأمین برای دستیابی به چابکی، باید تعدادی از ویژگیهای متمایز را داشته باشد که در شکل ۲-۵ به آنها اشاره شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فرایند طراحی و تولید مدولار
پاسخگو و منعطف
ایجاد شایستگیهای محوری، محصولات سفارشی شده و با ارزش افزوده
بکارگیری فناوری اطلاعات
سرعت اثربخشی، هزینه و کیفیت، هماهنگی زنجیره تامین با جذابیتهای واقعی کسب و کار
شکل ۲-۵- چارچوب زنجیره تأمین چابک
(تکمیل شده توسط کریستوفر، ۲۰۰۰ و ون هوک، ۲۰۰۱)
براساس این شکل ارکان و توانمندسازیهای اصلی زنجیره تأمین چابک را به چهار دسته تقسیم میکنند:
۱- روابط همکارانه در شبکهها: این راهبرد زنجیره تأمین عبارت است توانایی جذب خریداران و تأمینکنندگان برای کار به صورت مشارکتی و توسعه مشترک محصولات و سیستمهای اطلاعاتی.
۲- یکپارچگی فرایند: یکپارچگی در فرایند بدین معنی است که زنجیره تأمین هستهای از شرکاست که به یک شبکه متصل میشوند و با انجام فعالیتهای مشخص، هدف خاصی را به طور مشترک دنبال میکنند.
۳- یکپارچگی اطلاعات: این مورد به عنوان زیربنای زنجیره تأمین، توانایی استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم دادهها میان خریداران و تأمینکنندگان و در نتیجه، ایجاد یک زنجیره تأمین مجازی مؤثر را دربر میگیرد. گفتنی است که زنجیره تأمین مجازی مبتنی بر اطلاعات است نه مبتنی بر موجودی انبار.
۴- حساسیت نسبت به مشتری: این مورد به عنوان اساس و محور زنجیره تأمین، توانایی ادارک، شناخت و پاسخگویی به نیازهای جاری مشتری و نیز تغییر و عدم اطمینان را شامل میشود. یک زنجیره تأمین چابک واقعی نسبت به بازار حساس و پاسخگو به مشتریان باشد. این بدان معنی است که زنجیره تأمین توان پیشبینی و پاسخگویی نیازهای مشتریان را داشته باشد و همچنین نسبت به تغییرات و شرایط عدم اطمینان منعطف نیز باشد.
همچنین علاوه بر مؤلفههای ذکر شده پاور و سوهال (۲۰۰۵) در مقالهای تحت عوامل کلیدی در موفقیت مدیریت زنجیره چابک اذعان داشتهاند که رهبری مشارکتی فناوریهای مبتنی بر کامپیوتر، مدیریت منابع، توانمندسازهای بهبود مستمر، ارتباط با تأمینکنندگان و استفاده از فناوری منجر به موفقیت زنجیره تأمین چابک میشود که این عوامل را از بررسی تجزیه و تحلیل در ۹۶۲ شرکت صنعتی دریافتهاند.
۲-۲-۳-۱- مدل مفهومی در جهت دستیابی به زنجیره تأمین چابک
توسعه همزمان و موازی در زمینههای چابکی و SCM مقدمهای برای ایجاد زنجیره تأمین چابک میباشد (کریستوفر،۲۰۰۰). به زعم اسماعیل و شریف (۲۰۰۵) چابکی در زنجیره تأمین توانایی اتحاد با شبکه (اعضاء) و پاسخگویی به محیط پویا جهت ارضاء نیازمندیهای متغیر مشتریان میباشد. در قیاس با تعریف عمومی چابکی، چابکی در زنجیره تأمین میتواند به طریقه زیر تعریف گردد (شارپ و همکاران، ۱۹۹۹):
«چابکی توانایی زنجیره تأمین به پاسخگویی سریع به تغییرات بازار و تقاضاهای مشتریان است.»
زنجیره تأمین را میتوان به سه بخش اساسی تقسیم کرد: منبعیابی، تولید و تحویل. تلفیق این بخش از زنجیره تأمین از یک طرف و سرعت و تحویل از طرف دیگر، مولد تعریف چابکی در زنجیره تأمین میشود. دامنهای که با آن شرکتی به زنجیره تأمین چابک دست مییابد از طریق نحوه شکلگیری بخشهای فیزیکی آن جهت داشتن سرعت و انعطافپذیری مشخص میشود. هر چه سطوح سرعت و مهمتر از همه، انعطافپذیری افزایش یابد، سطح چابکی زنجیره تأمین نیز بالا میرود(پورتر و همکاران، ۲۰۰۱).
لین و همکارانش در سال ۲۰۰۶ یک چارچوب مفهومی برای زنجیره تأمین طراحی نمودند (شکل ۲-۶) که بعدها بسیاری از تحقیقات به آن استناد نمودهاند. هدف نهایی در این مدل ارضای نیازهای مشتریان میباشد. بر اساس این مدل عامل اصلی چابکی، تغییر دگرگونی است. آشفتگی و عدم اطمینان در محیط کسب و کار از عوامل عمده ناکامی زنجیره تأمین شناخته شده است. شرکتهای مختلف با ویژگیهای مختلف و شرایط متفاوت، تغییرات خاص و متفاوتی را در نیازهای مشتریان، شاخصهای رقابتی، بازارها و نوآوری فناوری تجربه میکنند که ممکن است برای آنها بینظیر و منحصر به فرد باشد. هر چند در این میان ویژگیهای مشترکی وجود دارند که میتوانند برای تمامی شرکتها نتایج یکسانی داشته باشند. لذا سازمان میتواند مبتنی بر ارزشیابی محیط کاری (نیازهای مشتریان، رقبا، بازار و نوآوریها). سطح چابکی لازم برای زنجیره تأمین را معین کند. از آنجا که زنجیره تأمین چابک به تغییر، عدم اطمینان و عدم پیشبینیپذیری موجود در محیط کسب و کار پرداخته و واکنشها و عکسالعملهای مناسبی را در مقابل تغییرات انجام میدهد، به قابلیتهای متمایز و متنوعی نیاز دارد. این قابلیتها به چهار مؤلفه اصلی تقسیم میشوند:
پاسخگویی:[۳۷] به معنای توانایی تشخیص تغییرات و پاسخگویی، واکنش و پیش واکنش سریع به آنها.
شایستگی:[۳۸] به توانایی کسب اهداف و مقاصد سازمان دلالت میکند.
انعطافپذیری[۳۹]: انعطافپذیری درجهای است که با آن یک شرکت قادر است زمانی را برای تحویل کالا و محصولات مشخص سازد که میتوان آن را در سه حوزه منبعیابی، تولید و تحویل ارزیابی نمود.
سرعت:[۴۰] توانایی انجام یک فعالیت با بالاترین سرعت ممکن (در کمترین زمان).
لین و همکارانش در سال ۲۰۰۶ اذعان داشتند یک زنجیره تأمین چابک واقعی باید دارای چهار دسته از توانمندسازها به شرح ذیل باشد:
روابط همکارانه به عنوان استراتژی زنجیره تأمین
یکپارچگی فرایند به عنوان بنیان زنجیره تأمین
یکپارچگی اطلاعات به عنوان ساختار زیربنایی زنجیره تأمین
حساسیت بازار (مشتری) به عنوان مکانیسم زنجیره تأمین
توانمندسازهای چابکی که در بالا به آنها اشاره شد میتوانند قابلیتهای چابکی را بهبود بخشند تا زنجیره تأمین به اهداف نمایان خود برسد.
محرکهای چابکی (تغییرات موجود در محیط کسب و کار)
بازار
معیار رقابتی
نیازهای مشتریان
نوآوری در فناوری
عوامل اجتماعی
تعیین سطح چابکی مورد نیاز
قابلیتهای چابکی
پاسخگویی
شایستگی
انعطافپذیری
سرعت
اهداف زنجیره تامین چابک
ارج نهادن به مشتری از طریق:
هزینه
زمان
عملیات
ثبات و استحکام
ارکان و توانمندیهای چابکی
استراتژی ارتباطات همکارانه
اصل یکپارچگی در فرایند
یکپارچگی اطلاعات