۳-۳ فنون مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در روش پیمایش، از آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در روش بحث گروهی متمرکز، از تحلیل کیفی نتایج با تاکید بر شناسایی مضامینِ مصاحبه گروهی متمرکز یا F.G.D استفاده شده است.
۴-۳ جامعهآماری، حجمنمونه و شیوه نمونه گیری
جامعهآماری: جامعه آماری به مجموعه ای از افراد، اشیاء، اعداد و یا چیزهایی گفته می شود که حداقل در یک ویژگی مشترک باشند و محقق علاقمند است یافتههای پژوهش را به آنها تعمیم دهد(ازکیاء و دربانآستانه، ۱۳۸۲: ۲۴۴). جامعه آماری تحقیق را کلیه سرپرستهای خانوار ساکن شهرجدیدپرند(اسکان رسمی) و نسیمشهر(اسکان غیررسمی) تشکیل می دهند.
حجمنمونه: در روش پیمایش، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده می شود، بر اساس این فرمول حجم نمونه ای که از جامعه آماری تحقیق به دست آمد، برای اسکان رسمی (شهرجدیدپرند) ۱۹۶ سرپرستِ خانوار و برای اسکان غیررسمی(نسیمشهر) هم ۱۹۶ سرپرستِ خانوار میباشد. با توجه به مقتضییات تحقیق، میزان خطای قابل قبول در این پژوهش ۰۷/۰ در نظر گرفته شد و در سطح اطمینان ۹۰ % مورد بررسی قرار گرفت.
فرمول کوکران:
شیوه نمونه گیری: در روش پیمایش، از نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای[۷۷] که در زمرهی نمونه گیریهای تصادفی میباشد، استفاده شده است. نسیمشهر دارای ۵ ناحیه و شهرجدیدپرند دارای ۵ فاز مسکونی میباشد. با تقسیم ۱۹۶(حجم نمونه بدست آمده برای شهر نسیمشهر) بر ۵ ناحیه موجود در این شهر، در هر ناحیه باید حدود ۴۰ پرسشنامه تکمیل گردد. در ادامه هر ناحیه از شهر را به ۴ قسمت تقسیم نمودیم(بدین ترتیب شهر نسیمشهر به ۵ ناحیه و ۲۰ قسمت تقسیم شد) و در هریک از قسمت ها ۱۵- ۱۰ پرسشنامه تکمیل شد. با توجه به حجم نمونه، پُرکردن ۱۰ پرسشنامه کفایت میکرد ولی برای در نظر گرفتن احتمال پرت شدن پرسشنامه ها، تعداد آنها تا ۱۵ مورد نیز افزایش یافت و در نهایت ۱۰ پرسشنامه کامل پُر شده در هر یک از ۲۰ قسمتِ تعیین شده در ۵ ناحیه شهر نسیمشهر مبنای محاسبه قرار گرفت. (روند انجام شده در بالا برای شهرجدیدپرند نیز با توجه به وجود ۵ فاز مسکونی و حجم نمونه برابر با ۱۹۶، همانند شهر نسیمشهر انجام پذیرفت).
در روش بحث گروهی متمرکز، با توجه به اینکه این روش به عنوان یک شیوه تکمیلی پس از روش پیمایش انجام گرفته است، شرکت کنندگان بحث از میان پاسخگویان به پرسشنامه در روش پیمایش، انتخاب شدند. به این نحو که تعدادی از پاسخگویان به پرسشنامه که از رضایت کافی برای شرکت در بحث گروهی متمرکز نیز برخوردار بودند به جلسه بحث دعوت شده و بحث گروهی متمرکز با همکاری آنها انجام پذیرفت. در مجموع ۴ جلسه بحث گروهی متمرکز در نمونههای مورد مطالعه انجام پذیرفت: ۲ جلسه به تفکیک جنسیت با تعداد ۹ نفر زن و ۸ نفر مرد در شهرجدیدپرند و ۲ جلسه به تفکیک جنسیت با تعداد ۱۰ نفر زن و ۷ نفر مرد در نسیمشهر.
۵-۳ تعریف نظری متغیرهای تحقیق
۱-۵-۳ حس تعلق مکانی
براون و پرکینز(۱۹۹۲)، تعلق مکانی را شامل پیوندهای مثبت تجربه شدهای که طی زمان و گاه به صورت ناخودآگاه و بر اساس پیوندهای احساسی، شناختی و رفتاری بین اشخاص و یا گروه ها و محیط اجتماعی- کالبدی آنها شکل گرفته است، تعریف می کنند. به عقیده آنها اینگونه پیوندها چارچوب هویتی فرد و جامعه را به وجود می آورد(رضازاده،۲۳۸:۱۳۸۵). به بیان اسکنل و گیفورد(۲۰۱۰)، تعلق مکانی ابعاد سه گانه تعلق(عاطفی, شناختی و رفتاری) را دربرمیگیرد و سه بُعد ارائه شده به دلیل شمول تمامی معانی ارائه شده از تعلق مکانی می تواند در حوزه تحقیقات تجربی و تئوریک مورد استفاده قرار گیرد. آنها تاکید می کنند که رشد هر یک از این ابعاد سه گانه در نهایت محققان را به درک و رسیدن به تعریفی جامعتر از تعلق مکانی کمک خواهد کرد (Scannell & Gifford,2010:2).
بُعد عاطفی: رابطه مردم- مکان بیشک رابطهای احساسی با یک مکان خاص است. به اعتقاد توآن احساس جنبه بسیار مهمی است که به وسیله آن مردم به مکانهایشان معنا میبخشند (Casakin & Kreitler,2008:81). این نوع از جذبه مکان انگیزه حضور و گذراندن وقت در آن بوده و بر پیوندهای حسی فرد با یک مکان خاص تکیه دارد(Warzecha & Lima,2001:32).
بُعد شناختی: شناخت جزء دیگر تعلق مکانی است. خاطرات، اعتقادات، معانی و دانشی که افراد نسبت به مکانهای شاخص دارند، آن مکانها را برایشان مهم می کند. از طریق خاطرات، مردم برای مکانها معنا خلق کرده و آن را با تعریفی که از “خود” دارند مرتبط و با مکان زندگیشان پیوند برقرار می کنند. مکانی که قابلیت خاطره ساختن برای مردم را داشته باشد، باعث افزایش تعلق مکانی در مردم می شود(Scannell & Gifford,2010:3).
بُعد رفتاری: “توقعات انسانها از یک مکان، خود برآیند الگوی رفتاری است که در آن مکان متدوال است و بر رفتار فرد در آن مکان و در پیوند با دیگر الگوهای رفتاری آنجا تاثیر می گذارد". از سوی دیگر کانتر تفاوت میان انسانها را ناشی از تفاوت میان چگونگی تعامل آنان با محیطشان میداند(Canter,1971). “چگونگی رفتار، تحت تاثیر محیط تجربه شده است و هم به تجربه فرد در گذشته وابسته است و هم به محیط تجربه شده"(تریب به نقل از پاکزاد،۱۳۹:۱۳۸۸). از نظر هیدالگو و هرناندز، اولین مشخصهی رفتاری تعلق، تمایل به نزدیکی در موضوع تعلق (مکان) است (Hidalgo & Hernandez,2001:274) که منجر به اقامت طولانی مدت در فضا میگردد. تمایل شدید افراد در غربت برای برگشتن نیز ناشی از این خصیصه است(بشارت و دیگران،۱۳۸۵). در صورتی که افراد مجبور به ترک مکان گردند، مکانهایی را انتخاب مینمایند که بیشترین شباهت را به محدوده سابق زندگی آنان داشته باشد(Scannell & Gifford,2010:4).
از نظر لو و آلتمن نیز، حس تعلق مکانی از جنبه های روانشناسی و هویتی قابل تفسیر است، از منظر روانشناسی تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد با یک محیط یا یک فضای خاص اطلاق می شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکانی رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زندگی می کند. در واقع تعلق به مکان رابطه نمادین ایجاد شده توسط افراد به مکان است که معانی احساسی، عاطفی و فرهنگی مشترکی به یک فضای خاص میدهد. تعلق به مکان مبنایی برای درک فرد و گروه نسبت به محیط است و معمولاً در محیطی فرهنگی به وجود می آید. تعلق به مکان، چیزی بیش از تجربه عاطفی و شناختی بوده و باورهای فرهنگی مرتبطکننده افراد به مکان را نیز شامل می شود. بنابراین مهمترین معنای تعلق به مکان، در تجربه رابطه نمادین فرد، گروه و مکان نهفته است که می تواند ضمن فرهنگی بودن از دیگر منابع اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی نیز معنا گرفته و تقویت شود(Altman & Low,1992).
۲-۵-۳ سرمایهاجتماعی
نظریهپردازان مختلفی به مفهوم سرمایهاجتماعی پرداخته، تعریفی از این مفهوم را ارائه داده، شاخص های مختلفی را برای آن برشمردهاند و در حین پردازش این مفهوم به جرح و تعدیل دیدگاه های یکدیگر و بسط آن پرداختهاند. بوردیو بر شبکه ارتباطات و مشارکت(Bourdieu,1986)، پاتنام و فوکویاما بر شبکه های اجتماعی، اعتماد و هنجارها(Putnam,1995.Fukuyama,1999)، کلمن بر تعهدات و انتظارات، کانالهای ارتباطی، هنجارهای اجتماعی و اعتماد(Coleman,1998)، افه و فوش بر آگاهی و توجه، اعتماد و انجمنپذیری تاکید کرده اند(Offe & Fuches,2002:190).
با تکیه بر تعاریف گوناگون، تعریفی از سرمایهاجتماعی که ملهم از دیدگاه های نظریه پردازان است به عنوان مبنای کار ارائه میگردد. مفهوم سرمایه اجتماعی را به طور کلی میتوان روابط اجتماعی بین افراد دانست که از طریق تعهدات، ارتباطات اجتماعی، شبکه های عمیق تعاملی و فرایند اجتماعی شدن حاصل می شود و دربرگیرندهی شاخص های آگاهی و توجه، اعتماد، هنجارهای مشارکتی و شبکه های اجتماعی است که موجب ارتقای همکاری بین افراد به صورتی منسجم و با ثبات به منظور تامین هدفی مشترک می شود و آنان را به ایجاد کنش جمعی توانا میسازد.
۳-۵-۳ سرمایهفرهنگی
بوردیو اصطلاح سرمایهفرهنگی را برای اشاره به اطلاعات یا دانش درباره باورها و سنتهای فرهنگی و معیارهای رفتاری خاصی که کامیابی در زندگی را ارتقاء می دهند، به کار میبرد. “سرمایهفرهنگی، یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته میشوند"(فکوهی،۱۳۸۲:۳۰۰). به عقیده بوردیو، سرمایهفرهنگی به سه مقوله قابل تفکیک است:
- سرمایهفرهنگی تجسمیافته: این نوع از سرمایهفرهنگی به صورت تمایلات دیرپای ذهنی و بدنی افراد است که به مرور زمان در اثر تربیت و پرورش در وجود افراد درونی می شود، به جزء جدانشدنی وجود شخص یا عادتواره او تبدیل می شود و بر خلاف سایر اشکال سرمایه نمی توان آن را از شخص جدا کرد و فوراً به شخص دیگری منتقل نمود. به تعبیر بوردیو این سرمایه جزء کالبد شخص شده است و درونی شدن دلالت بر آن دارد که فرد خود با صرف زمان و تمرین آن را در کالبد خود جای داده است. از آنجا که سرمایهفرهنگی درونیشده در کالبد فرد جای میگیرد، نمی توان به آسانی آن را مانند یک کالا مبادله کرد(بوردیو،۱۴۲:۱۳۸۴- ۱۴۰).
- سرمایهفرهنگی عینیتیافته: این سرمایه از بدیهیترین و آشکارترین نوع سرمایهفرهنگی است و کالاهای فرهنگی و اشیاء مادی(کتاب، ماشین، ابزارآلات) را دربرمیگیرد(سمیعی،۱۲:۱۳۷۹). سرمایهفرهنگی که به شکل اشیاء مادی و رسانههایی چون نوشتهها، نقاشیها، بناهای تاریخی، ابزارها و… عینیت پیدا می کند، در حالت مادیت خود قابل انتقال است. برای مثال مجموعه ای از تابلوهای نقاشی را میتوان درست همانند سرمایهاقتصادی منتقل کرد(بوردیو،۱۴۳:۱۳۸۴).
- سرمایهفرهنگی نهادینهشده: به قوانین و مقررات نهادینهشده اطلاق می شود که برای دارنده آن پایگاه اجتماعی ایجاد می کند. لازمه سرمایهفرهنگی نهادی، قبل از هر چیز، وجود افراد با صلاحیت و مستعد در جهت کسب انواع مدرک تحصیلی و دانشگاهی است. از طرف دیگر، مستلزم وجود نهادهای رسمی است، که هم این مدارک تحصیلی را صادر و هم رسمیت بخشند. از ویژگیهای بارز این سرمایه، این است که به شکل پلی میان اقتصاد و فرهنگ عمل می کند و این توانایی را دارد که سرمایهفرهنگی را از طریق کاربرد آن به طرق معقول و رسمی به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل نماید(Bourdieu,1986:246).
۴-۵-۳ نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی
عناصر کالبدی از طریق ایجاد تمایز محیطی، ارتباط درون و بیرون در فضاها، نوع ساماندهی، چیدمان اجزاء کالبدی، همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان در مکان زمینه ساز حس تعلق افراد به مکان سکونتشان میشوند(جوان فروزنده و مطلبی،۳۳:۱۳۹۰). بنابراین وقتی از عوامل فضایی و کالبدی یک محله مسکونی بحث می شود؛ در واقع بحث ادراک و نگرش افراد نسبت به قابلیت و کیفیت مجموعه عناصر کالبدی در ارضای نیازها و خواسته ها میباشد و طبیعتاً باید نگرش و رضایت ساکنان در مورد دسترسی به امکانات، خدمات و تسهیلات؛ دسترسی به حمل و نقل عمومی؛ جذابیت منظر شهری و طبیعی؛ نظافت محله؛ روشنایی؛ وضعیت شبکه معابر و… مورد سنجش قرار گیرد (زنگنه و حسینآبادی،۱۳۹:۱۳۹۲. مظلومی،۱۴۵:۱۳۸۹).
۵-۵-۳ طول مدتِ سکونت(عامل زمان)
عامل زمان یا به عبارتی بهتر طول مدتِ سکونت در مکان، در افزایش دلبستگی و تعلق به مکان نقش دارد که بسیاری از محققان بر این امر صحه گذاشتهاند و تاثیرگذاری معنیدار مستقیمی از طول مدتِ سکونت در محیط را بر تمایل به ایجاد و بسط روابط اجتماعی و حس تعلق به مکان گزارش کرده اند(مظلومی،۱۴۶:۱۳۸۹). به عبارت دیگر، ارتباطات با محیطهای اجتماعی و کالبدی با افزایش طول اقامت، قویتر شده و رشد می کند، طول اقامت همچنین به عنوان یک عامل تعیینکننده برای شکل گیری و رشد شناسائی تعیین هویت و حس سازگاری و نزدیکی با مکان، دیده می شود (پاکزاد،۱۳۸۲: ۱۰۰- ۱۰۲).
۶-۵-۳ ویژگیهای فردی[۷۸]
ویژگیهای فردی ساکنان مکانی خاص می تواند بر حس تعلق مکانی اثرگذار باشد. افراد با ویژگیهای فردی متفاوت نظیر سن, جنسیت, وضعیت اشتغال, قومیت، شیوه تصرف واحد مسکونی و… نگاه متفاوتی به رابطهشان با مکان و محل زندگیشان دارند.
۶-۳ تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
۱-۶-۳ حس تعلق مکانی
برای حستعلقمکانی سه بُعد عاطفی(تعلقمکانی به عنوان احساس و عاطفه)، شناختی(تعلق مکانی به عنوان ادراک و شناخت)، رفتاری(تعلقمکانی به عنوان رفتار) را در نظر گرفتیم و برای سنجش این متغیر گویه های زیر در قالب طیف لیکرت طراحی شده اند.
جدول۱- ۳ تعریف عملیاتی متغیر حستعلقمکانی
ابعاد | گویه ها و سؤالات | آلفا |
عاطفی | ۱- وقتی برای مدتی از پرند/ نسیمشهر دور میشوم، دلم میخواهد زودتر برگردم. ۲- وقتی برای مدتی از پرند/ نسیمشهر دور میشوم، دلم برای همسایگان و اهل محل تنگ می شود. ۳- من زندگی در پرند/ نسیمشهر را دوست دارم. ۴- اگر فردی از اهالی پرند/ نسیمشهر در مسابقات علمی یا ورزشی مقامی کسب کند، احساس غرور و افتخار میکنم. |
۸۳۳/۰ ۸۴۹/۰ ۸۳۵/۰ ۸۵۳/۰ |
شناختی |