سومانث
۱۹۷۹
نسبت بازده ملموس به نهادههای ملموس
همان گونه که از تعاریف فوق مستفاد میشود، قالبها و مجورهای اصلی تعاریف به هم شبیه و نزدیک هستند و مهمترین عاملی که در کلیه تعاریف وجود دارد، تعیین نسبت آنچه برای تولید به کار رفته به آنچه از فرایند تولید به دست آمده است. در عین حال، در بهره وری کانون اصلی توجه، نیروی انسانی است و کلیه تلاشها بر بهبود بهره وری نیروی انسانی تمرکز داردجریان تکامل مفهوم بهره وری در اقتصاد نیز این نکته را نشان میدهد. بر این اساس، واژهی بهره وری نیروی انسانی مطرح شد. با تعریفی از سومانث این بخش را به پایان میبریم. وی تعاریف گروه های مختلف از بهره وری نیروی انسانی را به شرح زیر مطرح میکند (الوانی و احمدی، ۱۳۸۰):
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مهندسان: انجام دادن بیشترین کار با کمترین هزینه
دانشمندان: انجام دادن کار خردمندانه و آگاهانه
مدیران: دستیابی به همه چیز با هم توام با عملکرد موثر
فیلسوفان: دانستن اینکه بهترین کار انجام شده است
مدیران مالی: سود بیشتر.
دیدگاه های مختلف در مورد بهره وری
به طور کلی سه دیدگاه مختلف در مورد بهره وری وجود دارد که در این بخش به آنها میپردازیم (الوانی و احمدی، ۱۳۸۰).
بهره وری از دیدگاه سیستمی
بهره وری از دیدگاه سیستمی، ماهیت پیچیدهای دارد و در کل سیستم مطرح میگردد. در این دیدگاه بهره وری عبارت است از:
نسبت مجموعه خروجی های یک سیستم به ورودیهای آن.
این تعریف در سیستمهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و صنعت کاربرد دارد. صورت کسر یا خروجی های سیستم و همچنین مخرج کسر یا ورودیهای سیستم میتواند به شکل فیزیکی (حجم محصول، تعداد افراد فارغالتحصیل و مقدار مواد والیه یا سرعت کار نیروی انسانی و ماشینآلات و …) و یا به صورت معیارهای ارزش مالی یا واحد پول رایج در هر کشور اندازه گیری شود.
از دیدگاه سیستمی، بهره وری در محیطی با ویژگیهای مختلف و متغیر قرار دارد و عوامل مختلف تولید مانند نیروی کار، سرمایه، انرژی، مدیریت و تکنولوژی در آن به کار گرفته میشوند و به عنوان ورودیها به فرایند تولید وارد میگردند و به صورت خروجیهایی مانند کالاهای ساخته شده و خدمات از این فرایند خارج میشوند. قیمت محصول و در دسترس بودن عامل تولید تابع شرایط محیطی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تکنولوژیک و غیره است. اگر یک سیستم توانایی تغییر و اصلاح کیفی . کمی ورودیها و خروجی ها را داشته باشد میتواند بهره وری خود را افزایش دهد. زمانی که سیستم دارای بازخورد قوی باشد، سازمان میتواند از پویایی و تکامل مناسب برخوردار باشد.
بهره وری از دیدگاه ژاپنی ها
بهره وری در ژاپن موضوعی ملی و فراگیر است و به عنوان یک روکیرد تاریخی، استراتژی بهبهود بهره وری در کنار کنترل کیفیت جامع و مدیریت کیفیت جامع مطرح میگردد. به عقیده پروفسور ساساکی، استاد دانشگاه سوکاهای ژاپن در رشته مدیریت سیستمها بدون توجه به بهبود کیفیت و کاهش ضایعات، بهره وری نمیتوان افزایش یابد. توان رقابتپذیری در بازار را با توجه مساله ارتقای کیفیت میتوان بالا برد.
از دیدگاه ژاپنیها، برای افزودن بر میزان بهره وری باید به کیفیت نیروی کار، مدیریت و ساختار عوامل دیگر تولید که تشکیل دهندهی قیمت تمام شدهاند توجه گردد که این رویکردها به رویکرد تاریخی کایزن (بهبود مستمر) و کنترل کیفیت جامع میانجامد.
بهره وری از دیدگاه تاریخی
از نظر اقتصادی، مقدار محصول یا خروجی، تابع عوامل سرمایه و نیروی کار فرض میگردد. لذا افزایش مهارت نیروی کار یا تغییرات تکنولوژی یا افزایش مهارت به همراه بهبود فناوری میتواند موجب افزایش مقدار تولید و حرکت تابع تولید به سمت بالاتر و از آنجا موجب افزایش بهره وری شود.
به طوری کلی امروزه بهره وری یک نوع تلقی اقتصادی، فنی و فرهنگی نسبت به تولید است که در آن، انسان فعالیتهای خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام میدهد تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه و در مدت زمان کمتر به دست آورد. گرچه بهره وری را به صورت کلاسیک بیشتر در امور اقتصادی تعریف کردهاند، ولی میتوان مفهوم بهره وری را در همه امور از خرد تا کلان مد نظر قرار داد.
عوامل موثر بر بهره وری
به شهادت بررسیهای فراوان انجام شده، افزایش بهره وری سازمانها به تلاشهای برنامه ریزی شده و همه جانبهای نیاز دارد که اندازه گیری بهره وری و یقین وضع میزان آن در شرایط حاضر، ارزیابی آن در پرتو وضع مطلوب و مورد نظر، تشخیص علتها و عوامل موثر بر آن و تنظیم و اجرای طرحها و اقدامات لازم برای بهبود و ارتقا سطح بهره وری در سازمان، حرفهی آن تلاشها را تشکیل میدهد.
پیرامون عوامل موثر بر بهره وری نظرها و دیدگاه های متعددی مطرح گردیده است اما اصولاً عوامل اثرگذار بر بهره وری را در دو گروه عمده معرفی مینمانید (میرحسینیزواره، ۱۳۷۶):
عوامل درونی یا داخلی: این عوامل توسط افراد یا مدیریت سیستم قابل کنترل هستند. این دسته خود به دو گروه عوامل سختافزاری و نرمافزاری تقسیم میشود. عوامل سختافزاری آنهایی هستند که در کوتاه مدت قابل تغییر نیستند مانند مواد خام و انرژی و تکنولوژی. عوامل نرمافزاری یعنی عواملی که به آسانی قابل تغییرند و شامل ساختارهای سازمانی، روش های انجام کار و روشها و کسبهای رهبری میشوند.
عوامل خارجی یا بیرونی: این عوامل از کنترل افراد یا مدیریت سیستمی خارج هستند.
سیاستها و خطمشیهای دولت، سازکارهای نهادی و بنیادی، شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، محیط کسب و کار، میزان دسترسی به امکانات مالی، ارتباطات و انرژی در بهره وری سازمانها موثرند ولی مدیریت سازمانها در کنترل و بهینه سازی آنها نقش مهم و تعیینکنندهای دارند.
در میان عوامل درونی موثر بر بهره وری، مدیریت به عنوان مسئول تلفیق و استفاده موثر از تمامی منابع، جایگاه خاص و ویژهای دارد. پارهای از اظهار نظرها و حتی نظریههای علمی حکایت از آن دارد که در بعضی از کشورها، مدیریت عامل ۷۵ درصد دستیابی به بهره وری است.
عناصر تشکیل دهنده بهره وری
دو عنصر تشکیل دهندهی بهره وری عبارتند از کارایی[۸] و اثربخشی است. که در این بخش به آن ها پرداخته می شود.
کارایی
میزان ستاده کارکنان در یک زمان مشخص را کارآیی میگویند (گیوریان، ۱۳۷۹). در این تعریف کارایی یک شاخص در مورد چگونگی استفاده از منابع است و ستاده بیشتر نشان دهندهی کارایی بیشتر است (به شرط آنکه منابع افزایش نیافته باشند).
ماشیننویسی که در زمان مشخص صفحات مطابق با استاندارد تعیین شده و یا نزدیک آن را تایپ مینماید. کارگری که با ضایعات کمی، کالا تولید میکند. فروشندهای که در ساعات مشخص کاری خود کالای بیشتری را به فروش میرساند و …. همه این مثالها نشاندهندهی حرکت افراد مذکور در جهت کارآیی بیشتر است. یعنی از منابعی که در اختیار آنان است به بهترین شکل ممکن استفاده مینمایند. استفاده مناسبا از مواد، سرمایه، نیروی انسانی، زمان و … حرکت به سوی کارایی است.
برای سنجش کارایی باید شاخصها و استانداردهای کمی و قابل لمس تعیین نمود. برخی از این استانداردها و شاخصها میتوانن به صورت زیر باشند:
تعداد صفحات تایپ شده در یک ساعت برای اندازه گیری کارایی ماشیننویسی
تعداد کالای تولید شده با کیفیت تعیین شده در یک محدوده زمانی مشخص برای سنجش کارایی کارگر و یا واحدهای تولیدی
میزان مواد مصرفی در تولید کالا
تعداد کالای به فروش رفته در یک محدودهی زمانی برای سنجش کارایی فروشنده
از بحثهای بالا مشخص میشود که کارایی با روش های انجام کار و چگونگی استفاده از منابع سروکار دارد. حداکثر کارایی زمانی حاصل میشود که انجام کار بهتر از آن چه در حال انجام است، میسر نباشد. عملاً چنین چیزی اتفاق نمیافتد بلکه همیشه میخواهیم به آن نزدیک شویم.
استفاده صحیح و مناسب از منابع (کارایی) با رعایت موارد زیر حاصل میشود (گارزتن و لوند، ۱۳۷۱):
انجام کارها با حداقل منابع و به کارگیری روشها و ابزارهای مناسب.
از منابع به کار رفته، حداکثر نتیجه یا ستاده حاصل شود.
اثربخشی
تعریف متداولی که بسیاری از اندیشمندان مدیریت در مورد اثربخشی انجام دادهاند عبارت است از: اثربخشی میزان رسیدن به اهداف سازمانی را گویند (گیوریان، ۱۳۷۹). سازمان میتوان اهداف متعددی را فراسوی خود قرار دهد. اهدافی مانند: رضایت کارکنان، رضایت مشتریان، کیفیت تولیدات و خدمات و …و اثربخشی خود را با میزان تحقق اهداف تعیین شده بسنجد.
اثربخشی توجه به بازده یا ستاده صحیح و مناسب است. اثربخشی معنای کیفیت را در خود نهفته دارد. اثربخشی میتواند با اجرای موارد زیر تحقق یابد (رابینز، ۱۹۸۷):