۳٫مدیریت دانش(km)
۱٫مدیریت روابط با مشتریان(CRM):
CRM از سه بخش اصلی تشکیل شده است. مشتری، روابط و مدیریت. منظور از مشتری، مصرف کننده نهایی است که در روابط ارزش آفرین نقش حمایت کننده را دارا می باشد. منظور از روابط ایجاد مشتریان وفادارتر و سودمندتر از طریق ارتباط یادگیرنده می باشد و مدیریت خلاقیت و هدایت یک فرایند کسب و کار مشتری مدار و قراردادن مشتری در مرکز فرآیندها و تجارت است.
۲٫مدیریت زنجیره ای تأمین(SCM):
پژوهشگران و نویسندگان مختلف، نگرش ها و تعاریف مختلفی از زنجیره تأمین ارائه نموده اند.برخی تأمین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند وچنین نگرشی تنها بر عملیات خرید در رده اول یک سازمان تمرکز دارد.گروه دیگر به زنجیره تأمین دید وسیع تری داده و آن را شامل سرچشمه های تأمین برای سازمان می دانند.بدین ترتیب زنجیره تأمین عبارت خواهد بود از تأمین کنندگان رده اول،دوم و سوم و غیره.چنین نگرشی صرفاً به تحلیل شبکه تأمین خواهد پرداخت.دیدگاه سوم نگرش زنجیره تأمین ارزش پورتر است که در آن زنجیره تأمین شامل فعالیت های مورد نیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی می باشد.گروهی نیز زنجیره تأمین را مجموعه ای از نگرش ها و تفکرات می دانند که وظیفه آن هم افزایی(سینرژی) در عملکرد نهایی شرکت است(رجب زاده و دیگران،۱۳۸۶،ص۱۹۰). مدیریت زنجیره تأمین به هماهنگی مواد اولیه،تولیدات و گردش اطلاعات بین تأمین کنندگان،تولیدکنندگان،توزیع کنندگان،خرده فروشان و مشتریان مربوط می شود.مدیریت زنجیره تأمین اغلب به یکپارچگی ارتباطات میان و درون سازمانی و هماهنگی بین انواع مختلف ارتباطات در زنجیره نیاز دارد(min yu&et al,2009,p2).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳٫مدیریت دانش(KM):
داده اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل می دهد و عبارت است از ارقام،اعداد،نمودارها و نظایر اینها که به خودی خود تولید معنی نمی کند( (berney,1991,p100دومین سطح مدیریت دانش را اطلاعات تشکیل می دهد. این سطح،داده های کمی خلاصه شده را در بر می گیرد که گروه بندی،ذخیره،پایش و سازماندهی شده اند تا بتوانند معنی دار شوند.این داده ها هم دانش را نشان نمی دهند،آنها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند.اطلاعاتی که مدیر می تواند به کار گیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی انجام دهد(رادینگ،۱۳۸۳،ص۳۹) و در نهایت مدیریت دانش به فرایند شناسایی، انتخاب، سازماندهی و تلخیص و دسته بندی اطلاعات ضروری برای کسب و کار اشاره دارد: به گونه ای که عملکرد کارکنان و مزیت رقابتی شرکت را بهبود ببخشد( شفیع زاده، ۱۳۸۶ ، ۳۸ ).
مدل مفهومی پژوهش
شکل ۱‑۱مدل مفهومی تحقیق
در سمت چپ مدل اجزای زیر سیستم های ،سیستم های اطلاعاتی مهم( EIS ) که شامل مدیریت روابط با مشتری (CRM)، مدیریت دانش(KM)، مدیریت زنجیره تأمین(SCM) است، آورده شده که به عنوان متغییرهای مستقل شناخته شده است. در سمت راست مدل تجارت الکترونیک است که به عنوان متغییر وابسته و بازاریابی اینترنتی نیز به عنوان متغیر تعدیل گر شناخته می شود.
قلمرو تحقیق
زمینه های سهمی که در پژوهش مورد بحث قرار می گیرد،روشن بودن دقیق محدوده تحقیق است.یک تحقیق عملی باید دارای حدود و شمول تا حد امکان مشخصی باشد،زیرا تعیین حدود منطقی و صحیح به دقت علمی و ارزش علمی پژوهش خواهد افزود.این محدوده مشخص می نماید که پژوهشگر از لحاظ موضوعی، مکانی و زمانی تحقیق را به چه نحو انجام داده است و تا چه حد توانسته متغیرهای مربوطه را در کنترل داشته باشد.از طرف دیگر به لحاظ جلوگیری از اتلاف زمان ،نیروی انسانی و هزینه های مرتبط مشخص شدن حدود تحقیق ضروری به نظر می رسد.بنابر مطالب فوق الذکر قلمرو تحقیق حاضر را می توان از سه نظر مورد توجه قرار داد.
قلمرو موضوعی:
پژوهش حاضر در حوزه ی بازاریابی و محدود به بررسی تأثیر بازاریابی اینترنتی بر عملکرد تجارت الکترونیک است.
قلمرو زمانی:
با در نظر گرفتن مطالعات اولیه تحقیق، قلمرو زمانی از بهمن ۹۲ الی مرداد ۹۳ می باشد.
قلمرو مکانی:
جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و کارکنان ۱۲۴ فروشگاه اینترنتی است که دارای نشان اعتماد از وزارت صنعت،معدن و تجارت هستند.
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)
تاریخچه مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)
شاید بتوان تاریخچه ظهور مباحث مرتبط CRM را در سه دوره زیر خلاصه کرد(فرضی،۱۳۸۶،ص۲۷).
الف) تولید دستی تا تولید انبوه( دوره انقلاب صنعتی )
ابتکار فورد[۳] در بکارگیری روش تولید انبوه به جای تولید دستی، یکی از مهمترین شاخص های این دوره است. هرچند تغییر شیوه تولید باعث شد که محدوده انتخاب مشتریان از نظر مشخصه های محصول کاهش یابد( نسبت به تولیدات صنایع دستی )، اما محصولات تولید شده به روش جدید از بهای تمام شده کمتری برخوردار شده اند. به عبارت دیگر، در انتخاب روش تولید انبوه از سوی فورد، افزایش کارایی و صرفه اقتصادی، مهمترین اهداف پیش بینی شده بودند.
ب) تولید انبوه تا بهبود مستمر( دوره انقلاب کیفیت)
این دوره همزمان با ابتکار شرکت های ژاپنی مبنی بر بهبود مستمر فرایند آغاز شد.این امر به نوبه خود به تولید کم هزینه تر و با کیفیت تر محصولات منجر شد. این دوره با مطرح شدن روش های مدرن مدیریت کیفیت مانند مدیریت کیفیت جامع[۴] ( TQM ) به اوج خود رسید. اما با افزایش تعداد شرکت های حاضر در عرصه رقابتی و گسترش فرهنگ حفظ و بهبود کیفیت محصول ( از طریق ابزارهای بهبود کیفیتی )، دیگر این مزیت رقابتی برای شرکت های پیش رو کارساز نبود و ضرورت یافتن راه های جدیدی برای حفظ مزیت رقابتی احساس می شد.
ج) بهبود مستمر تا سفارش سازی انبوه( دوره انقلاب مشتری )
در این دوره با توجه به افزایش توقع مشتریان، تولید کنندگان ملزم شده اند محصولات خود را با هزینه کم، کیفیت بالا و تنوع زیاد تولید کند. به معنای دیگر، تولید کنندگان مجبور بودند توجه خود را از تولید صرف یافتن راه هایی برای جلب رضایت و حفظ مشتریان قبلی خود معطوف کنند.
ضرورت مدیریت ارتباط با مشتری
CRM مفهومی است که ریشه در فناوری اتوماسیون فروش و عملیات های مراکز فراخوان دارد و از اواسط دهه ۱۹۹۰ وجود داشته است.در آن زمان، CRM از طریق ادغام داده های مشتری از طریق قسمت فروش با تعاملات مرکز فراخوان بوجود آمد که منجر به تعاملات غیر رسمی بیشتری با مشتری گردید. این مفهوم، بوسیله سازمان های استفاده کننده و ادغام های سریع انتشار یافت و موجب برانگیختن فروشندگان نرم افزار شد که همگی مدعی بودند یک مجموعه منسجم از توانایی هایی دارند که به عنوان CRMشناخته شد.پیش از این، بازار یابی رابطه مند در صدد بود که اطلاعاتی را در مورد ترجیحات و علایق مشتریان که در پایگا های داده ای ذخیره شده بود بدست بیاورد. این موضوع به شکل بازاریابی نفر به نفر[۵] پدیدار شد که اشاره به فرایند و تعاملات از طریق شرکت هایی که به ایجاد پیشنهادات همسوتر با خواست مشتریان می پرداختند داشت و از این رو CRM به منظور برقرای امنیت و مدیریت روابط نفر به نفر و ایجاد یک رابطه سودمند و بلند مدت با مشتریان توسعه پیدا کرد. در مجرایی موازی، ابزارهای مبتنی بر اینترنت مانند بازاریابی الکترونیکی، بازاریابی اینترنتی و ارتباط نفر به نفر بوجود آمده و رشد کرده اند. با دارا بودن این تکنولوژی های جدید، این محصولات، خارج از حوزه CRM به رقابت برخواستند و به بازرگانی الکترونیکی رسیدند. هنگامی که مفاهیم CRM و بازرگانی الکترونیکی با یکدیگر ادغام شده اند باعث شد در مدت زمان کوتاهی، مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی[۶] یا همان ECRM بر سر زبان ها بیفتد.هنوز نشانه هایی از این انتقال در صنایع مانند استفاده ضروری از تجارت الکترونیک برای افزودن ارزش به فروشندگان و اشاره به آن به عنوان ((مدیریت روابط شریک)) یا فراهم آوردن ابزار هایی برای استخدام فروشندگان و اشاره به آن به ((عنوان مدیریت روابط کارفرما)) وجود دارد. به طور مشابه، فروشندگان برنامه ریزی منابع شرکت(ERP)[7] تشخیص دادند که در دیدگاه ۳۶۰ درجه ای به مشتری ( یعنی دیدگاه جامع ) مجبورند که انتقال داده ها را در نظر بگیرند. بنابراین آنها یک بسته کامل نرم افزاری با توانایی های CRM را توسعه دادند.از دیدگاه تکنولوژی، CRM شامل مجموعه ای از کاربردها است که خواسته ها و نیاز های نقش های مواجه با مشتری را مورد توجه قرار می دهد و منجر به تغذیه یک پایگاه داده ای همگانی و مشترک میشود که بوسیله ابزارهای تجزیه و تحلیل تجاری مورد حمایت قرار میگیرد(Osarenkoe,Bennani,2007,p143).
دلایل حرکت سازمان ها به سوی مدیریت ارتباط با مشتری
کسب مشتری و نگه داشتن او، وفاداری مشتری و افزایش دادن سودآوری مشتری از مهمترین چالش های سازمان های امروزی محسوب می شوند. سرمایه گذاری در مدیریت ارتباط با مشتری می تواند منجر به منافع گوناگونی شود. برخی سازمان ها به دنبال نفوذ سریع تر در بازارند و دیگران در جستجوی سودآوری بیشتر از راه پایین آوردن هزینه ها هستند. ولی هدف نهایی تمام سازمان ها، توسعه ساختاری مستحکم در ارتباط با مشتریان و فهم آن چیزی است که برای حفظ سطح بالای رضایت مشتری و وفاداری مورد نیاز است. در عصر شفافیت اینترنتی و انتخاب جهانی، سازمان ها دیگر نمی توانند پشت سیاست ها و قیمت های خود پنهان شوند. مشتریان آنقدر هوشمند هستند که بدانند حق انتخاب دارند و اگر از خدمات ارائه شده سازمان تجربه بدی داشته باشند از این حق استفاده می کنند و به سوی رقبا می روند.در واقع، اهرم های قدرت از سازمان به مشتریان منتقل شده است. یعنی برخلاف دهه های پیشین که سازمان ها برای مشتریان تصمیم گیری می کردند، اکنون این مشتریان هستند که برای سازمان تصمیم گیری می کنند(صالحی صدقیانیو اخوان، ۱۳۸۳،ص۳۲ ).
تحقیقات و مطالعات نشان می دهد که موج بعدی سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات به CRM تعلق خواهد داشت و پیش بینی می شود روند بکارگیری CRM در طی پنج سال آینده به ۲۵ الی ۳۰ درصد رشد دست یابد. سازمان ها معمولا برای پشتیبانی از یکپارچه سازی عملکردهای مختلف کسب و کار خود از ارائه دهندگان نرم افزارهای کاربردی استفاده می کنند و امیدوارند که از طریق سرمایه گذاری بر روی CRM بتوانند برنامه های بهتری برای حفظ مشتری های خود به وجود آورده و درآمد های دائمی خود را افزایش دهند. به طور کلی می توان دلایل زیر را برای حرکت سازمان ها به سوی استفاده از CRM برشمرد.( قربانی،۱۳۸۸، ص ۱۸ ).
-
- استفاده از روابط جاری یا مشتری های فعلی برای به حداکثر رساندن میزان رشد درآمد ها.
-
- مشخص کردن، جذب نمودن و حفظ بهترین مشتری ها.
-
- معرفی و مشخص کردن روال ها و فرآیندهای فروشی که بیشترتکرار می شوند.
-
- پاسخگویی به نیاز ها و رفع تقاضای مشتریان.
-
- ایجاد و اجرای یک راهبرد فعال بازاریابی که به کاهش هزینه ها و شناخت عمیق تر مشتری منجر می شود.
تجارت سنتی بازاریابی در سازمان ها نیز به گونه ای دیگر این مطلب را بیان می دارد( دهقانی زاده، حاج علی اکبری،۱۳۸۴، ص ۳۰ )
- هزینه فروش کالا به یک مشتری جدید، شش برابر فروش یک مشتری قدیمی است.