ولی کلمه « أمّا » در زبان فارسی به صورت حرف ربط بسیط به کار می رود و دارای دو معنی است . [۶۵]
۱-استدارک مترادف لیکن
۲-تفصیل
کاربرد مشابه در هر دو زبان به صورت تفصیل است مانند موارد زیر:
« فأمّا الیتیمَ فلاتَقْهَرْ ، و أمّا السائلَ فلاتَنْهَرْْ، و أمّا بنعمهِ رَبّکَ فحدِّثْ» (ضحی ،۹)
( جامع الدروس العربیه، غلایینی، ج ۳، ص ۲۶۰)
« أمَّا السفینهُ فکانَتْ لِمَساکینَ » (کهف ،۷۹)
(معانی حروف در قرآن و حدیث، دکتر رادمنش، ص ۱۴۷)
« ألاوَقَدْ أمَرَنی الله بقتالِ أهْل البَغْیِ و النَکْثِ و الفسادِ فی الأرضِ:فأمّا الناکثونَ فقد قاتَلْتُ، و أمّا القاسطونَ، فَقَدْ جاهَدْتُ، وَ أمّا المارِقَهُ فَقَدْ دَوَّخْتُ ».
یعنی : بدانید خداوند مرا بجنگ با ستمگران و پیمان شکنان و تباهکاران در روی زمین امر فرمود:پس با پیمان شکنان جنگیدم و با آنان که دست از حق برداشتند جهاد کردم و برآنان که از دین بیرون رفتند خشم نموده، زبون خوارشان کردم. (ترجمه و شرح مغنی الأدیب، سیدعلی حسینی ج ۱، ص
۳۲۸)
تذکر ۱- أمّا در زبان عربی غالباً دارای معنای تفصیل است أمّا گاه به منظور تفصیل آورده نمی شود مانند اوایل خطبه هایی که قبل از آن اجمالی وجود ندارد مانند فرمایش زیر از امام حسین (ع) در شب عاشورا:
«أمّا بعدُ فانّی لاأعلمُ أصحاباً أوْ فی و لاخیراً من أصحابی»
(شرح و ترجمه مغنی الأدیب، سیدعلی حسینی، ج ۱، ص ۲۳۰)
امّا حقیقت معاملات رفتار پسنده کاری باشد به علم خداوند عزّوجلّ و اعتقادی که خداوند در همه احوال بدو بیناست (درویش گنج بخش، انتخاب و توضیح دکتر محمود عابدی، ص ۱۲۱)
آن که متابع هوای لذّتی باشد اندر خرابات بود و خلق از فتنه وی ایمن بُوند، أمّا آن که تابع هوای جاه و ریاست بود اندر صوامع و دوایر بود، فتنه خلق باشد.
همان، ص ۱۳۸
گفت مملکت قسمت باید کرد میان ملوک تا به یکدیگر مشغول می باشند و بروم نپردازند و ایشان را ملوک طوایف خوانند و أمّا اردشیر بابکان بزرگترین چیزی که از وی روایت کنند آنست که وی دولت شده عجم را باز آورد.
(تاریخ بیهقی، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ج ۱، ص ۵۱)
و ایشان چون به جایی افتادند و ایمن بنشستند، در ساعت قاصدان فرستند و حال باز نمایند و استطلاع رأی عالی کنند، أمّا فریضه است در سه قاصد با ملطفه های توقیعی بقلعت میکلالی فرستاده تا آن کوتوال قوی دل گردد.
(تاریخ بیهقی، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ج ۳، ص ۸۷۷)
و أمّا ای پسر بدان و آگاه باش که اگر صنعت و خانه خواهی خریدن و هر چه خواهی خرید و فروخت؛ حدّ شرع و بیع نگه دار. (قابوس نامه باهتمام و تصحیح غلام حسین یوسفی، ص ۱۲۰)
و بهر کاری که بتوانی کردن هم تو کن و بر کس ایمن مباش که دنیا زودفریبست، أما سرمایه بازرگانی راستی و دیانت شناختن بود و در خرید و فروش جلد باش. (همان، ص ۱۷۰)
أمّا در زبان عربی
أمّا در زبان عربی غیر از معنی یاد شده به دو معنای زیر هم به کار می رود.
۱-شرطیّت [۶۶]
دلیل بر شرطیّت لفظ مزبور « أمّا» لزوم عنوان ساختن فاءجزائیه بعد از أمّا است . [۶۷]
« فأمّا الذّینَ آمنوا فیعلمونَ أنّّه الحقُّ مِن ربِّهم. » (بقره ، ۲۵)
حرف شرط فاء جزاء یا جواب
(معانی حروف در قرآن حدیث، دکتر رادمنش، ص ۱۴۷)
«فأمّا أنْ کانَ مِن المُقَرَّبینَ فَروحٌ و ریحانُ.» (واقعه ،۸۸-۸۹) یعنی :(بدانید) آنکه بمیرد (اگر از مقربان
حرف ربط فاء جزاء یا جواب
درگاه خداست) ، آنجا در آسایش و در نعمت بهشت ابدی است. (همان ،ص۱۴۸)
«إنّ اللّهَ لایَسْتَحیی أنْ یَضْرِبَ مثلاً ما بَعُوضهً فما فَوْقَها فَأمّا الذّینَ آمنوا فَیعْلَمونَ أنَّهُ الحَقُّ مِنْ رَبِّهمْ وَ أمّا الذینَ کَفَرُوا فیقولونَ ماذا أرادَ اللهُ بهذا مثلاً یُضِلُّ بِهِ کثیراً و یَهْدِی بِهِ کَثِیراً ….» (بقره ،۲۶)
فاء جزاء یا جواب
(مُغنی الأدیب ترجمه و شرح سیدعلی حسینی، ج۱، ص ۲۲۴)
« فأمّا الذّینَ اسْوَدَّتْ وجوهُهُم أکَفَرْتم بعدَ ایمانِکم » (آل عمران، ۱۰۶)
در آیه مذکور أمّا، حرف شرط است و فعل جواب شرط و (فاءِ) جزای آن حذف شده است و آیه در اصل چنین بوده است :] فأمّا الذین….. فَیقُالُ لهُم أکَفَرْتُم….. [
(معانی حروف در قرآن و حدیث، دکتر رادمنش، ص۱۴۸)
« و أمّا ثمودُ فَهَدَیناهُم » (فُصّلت، ۱۷)
أما حرف شرط و فاء ، فاء جزا است . و آیه در اصل چنین بوده است:
] وَ أمّا هَدَینا ثمودَ فَهَدَیناهم [ و (ثَمودَ) اسم منصوبی است که معمول عامل محذوف است.
] یعنی :هدینا [ که بین (أمّا) ی شرطیّه و (فاءِ) جزای شرط آمده.
(همان، ص ۱۴۸)
۲-تأکید
« أمّا » افزون بر دو معنای « شرط و تفصیل» مفید بخش توکید نیز هست و در این مورد زمخشری می گوید:فایده عنوان ساختن أمّا آن است که بوسیله این لفظ کلام از تأکید بیشتری برخوردار خواهد شد مثلاً هرگاه عنوان کنید « زیدٌ ذاهبٌ » این کلام بر این معنی دلالت دارد که زید قصد رفتن دارد أمّا اگر بخواهید آن را تأکید کنید می گویید:« أمّا زیدٌ فذاهبٌ » یعنی زید تصمیم به رفتن دارد و به هیچ وجه از عزم خویش منصرف نخواهد شد و بر همین پایه و اساس که « أمّا » مفید بخش تأکید است جناب سیبویه کلام مزبور « أمّا زیدٌ فذاهب» را این چنین « مهما یکن مِن شیٍ فزیدٌ ذاهبٌ » تفسیر نموده است و این خود بیانگر یک قاعده کلّی است یعنی :چیزی که معلَّق به وقوع شرط حتمی و مسلّمی باشد، در این صورت وقوع آن مشروط و معلَّق نیز حتمی و قطعی خواهد بود. مثلاًهرگاه بگویید: اگر فرد خورشید از مشرق طلوع کند، خواهم آمد.[۶۸]
پس اگر بگویی « خالدٌ شجاعٌ » پس اگر تأکید آنرا اراده کنی و آن بدون شک وجود دارد می گویی « أمّا خالدٌ فشجاعٌ » و أصل « مهما یکن من شیءٍ فخالدٌ شجاعٌ » است. [۶۹]
و همچنین « أمّا زیدٌ فمنطلقٌ » پس اصل « مهما یکن من شیءٍ فزیدٌ منطلقٌ » است و أمّا برای تأکید است. [۷۰]
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
أمّا در زبان فارسی
باید توجه داشت که أمّا غیر از معنای تفصیل، دارای معنای زیر به طور اختصاصی می باشد.
استدراک مترادف لیکن
اگر چه دادمه مجرمست، أمّا اعتراف او بجریمه خویش ضمیمه شفاعت من می شود.
(مرزبان نامه، به کوشش دکتر خطیب رهبر ص ۳۰۸)