- بهینه کاوی و انتخاب اصلح
- تولید دانش و تکنولوژی های برتر
-انتخاب اصلح منابع انسانی (کارکنان و مدیران)
- توانمند سازی منابع انسانی (کارکنان و مدیران)
- حفظ و ارتقاء روحیه گرایش به خدمتگزاری
- ارتقاء سیستم تنبیه و تشویق و نگهداری منابع انسانی
- متناسب سازی نیروی انسانی
- بهبود کیفیت سیستم های ارزیابی عملکرد منابع انسانی
- نظام مند نمودن پیشرفت و ارتقاء شغلی(کارراهه شغلی)
- طراحی و استقرار نظام جامع مالی
- ایمن سازی سیستم های اطلاعات و ارتباطات
- بهبود و ارتقاء نظام تصمیم گیری
- تعامل مؤثر با تصمیم سازان و تصمیم گیران
- استقرار سیستم تعالی سازمانی فراگیر
- تبیین امور حاکمیتی و تصدی گری
- ارتقاء شیوه های بهره وری و بهبود کیفیت
- متناسب سازی ساختار فیزیکی با فناوریهای پیشرفته
- ایجاد و تقویت ساز و کارهای هماهنگی سازمانی
- جلب مشارکت ، جذب و تقویت خبرگان حقوقی
- کادر سازی مدیریتی(ساماندهی سیستم جانشینی مدیریتی) .
۲- بخش دوم: سرمایه اجتماعی
۱- ۲-۲- مقدمه:
امروزه، در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی(SOCIAL CAPITAL) مورد بهره برداری قرار گرفته است. این مفهوم به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. سرمایه اجتماعی که صبغه ای جامعه شناسانه دارد، به عنوان یک اهرم توفیق آفرین مطرح و مورداقبال فراوان نیز واقع شده است. ســرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. مدیران وکسانی که بتوانند در سازمان، سرمایه اجتماعی ایجاد کنند، راه کامیابی شغلی و سازمانی خود را هموار می سازند. از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی به زنــــــدگی فرد، معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را ساده تر و لذت بخش تر می سازد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
امروزه سرمایه اجتماعی، نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها می باشد. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوارمی شوند.
در دیدگاه های سنتی مدیریت توسعه سرمایه های اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می کردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به «سرمایه اجتماعی نیازمندیم، زیرا بدون این سرمایه استفاده از دیگر سرمایه ها به طور بهینه انجام نخواهدشد. در جامعه ای که فاقد سرمایه اجتماعی کافـــی است. سایر سرمایه ها ابتر می مانند و تلف می شوند. از این رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب شده و مدیرانی موفق قلمداد می گردند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نایل گردند.
۲-۲-۲- تاریخچه سرمایه اجتماعی
واژه و مفهوم سرمایه اجتماعی سابقه طولانی در علوم اجتماعی دارد،ولی سابقه این اصطلاح به معنایی که امروزه بکار می رود به ۸۰ سال پیش و نوشته های لیدا جی هانیفان[۳۹]،سرپرست وقت مدارس ایالت ویرجینیای غربی در آمریکا بر می گردد. او در توضیح اهمیت مشارکت در تقویت حاصل کار مدرسه، مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کرد و در وصف آن چنین می گوید :"چیز ملموس که بیشترین آثار را در زندگی روزمره مردم دارد، حسن نیت،رفاقت، همدلی و معاشرت اجتماعی است.دربین خانواده ها و افراد که سازنده واحد اجتماعی اند،اگر کسی با همسایه اش و همسایه اش با دیگر همسایگانش تماس داشته باشد، حجمی از سرمایه اجتماعی انباشته خواهد شد که ممکن است بلافاصله نیازهای اجتماعی را برطرف سازد و شاید حاصل ظرفیت بالقوه ای باشد که برای بهبود اساسی شرایط زندگی کل اجتماع کفایت کند(Putnam,1999:138).
بعد از هانی فان اندیشه سرمایه اجتماعی تا چندین دهه ناپدید شد، ولی در دهه ۱۹۵۰میلادی، سیلی،سیم، لوزلی( گروهی از جامعه شناسان شهری کانادایی)، در دهه ۱۹۶۰میلادی، هومانسن (یکی نظریه پردازان در موضوع مبادله) و جین جاکوب (یک استاد مسائل شهری) و در دهه ۱۹۷۰میلادی، اقتصاددانی به نام لوری آن را دوباره احیا و در مباحث خود مطرح کردند.شایان توجه است که هیچ یک از این موضوع بنویسندگان از آثار قبلی که درباره این موضوع به رشته تحریر درآمده بود،ذکری به میان نیاورده اند، ولی همگی همان اصطلاح سرمایه اجتماعی را به کار برده و بدینوسیله اهمیت پیوندهای اجتماعی را در آن خلاصه کنند. با این حال مطالعات دانشمندانی مانند پوتنام، کلمن، فوکویاما و بوردیو و… الهام بخش اکثر کارهای جاری شده است.
رابرت پوتنام دانشمند علوم سیاسی ، نفر بعدی بود که بحثی قویی را در مورد سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی هم در ایتالیا ،هم در ایالات متحده آغاز کرد(Fukuyama,1990:10) . به هر حال کاربرد این مفهوم به تدریج از دهه ۱۹۹۰ به این سو در پایان نامه ها و مقالات دانشگاهی به ویژه در رشته های جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست و آموزش – با کارهای افرادی همچون جیمز کلمن، پیر بوردیو، رابرت پوتنام، فرانسیس فوکویاما افزایش یافته است.(Wall, 1998:259).
۳-۲-۲- تعریف سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهوم نسبتا جدیدی در علوم اجتماعی است و به طور خلاصه به معنای “هنجارها و شبکه هایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی به منظور کسب سود متقابل را فراهم می کند” و با شیوه هایی همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعی و سطوح عضویت در انجمن های مدنی رسمی و غیررسمی قابل اندازه گیری است. سرمایه اجتماعی مفهوم ترکیبی است که “موجودی” یا میزان این هنجارها و شبکه ها را در یک جامعه و در یک مقطع زمانی خاص تشریح می کند. رابطه متقابل، رفتار غیر خودخواهانه و اعتماد نمونه هایی از این هنجارها هستند. این شبکه ها ممکن است رسمی یا غیر رسمی باشند. از این منظر سرمایه اجتماعی یکی از عناصر مهم قدرت” جامعه مدنی” یا ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش از طریق فعالیت های گروهی غیررسمی، داوطلبانه، غیردولتی( وغیر انتفاعی) است. تعاریف ارائه شده ازسرمایه اجتماعی دلالت بر چند بعدی بودن این مفهوم دارد.یکی ازپژوهشگران چنین اشاره می کند که مفهوم سازی ابعاد سرمایه اجتماعی درواژگان جداگانه ( بدون در نظر گرفتن ارتباط وتعامل میان این ابعاد) منجربه شکست پژوهش های تجربی خواهدشد (Newton , 1997: 115) . ناتوانی در تبیین و طراحی سوالات تجربی در ارتباط با تعامل میان این ابعاد موجب ایجاد محدودیت درشناخت مفهوم واحدی ازسرمایه اجتماعی خواهد شد (Wendy,2000:3).
با اینکه مفهوم سرمایه اجتماعی از عمر چندان طولانی برخوردار نیست اما دانشمندان زیادی به الفاظ متفاوت سرمایه اجتماعی را تعریف کرده اند ،اما به نظرمی رسد بعضی این قافله را بیشتر به جلو رانده اند و مطالعات این دانشمندان مانند پوتنام ،کلمن، فوکویاما، وبوردیو، الهام بخش اکثر کارهای جاری شده است.به همین منظور ابتدا نظرات ایشان را در تعریف سرمایه اجتماعی بیان کرده و سپس بطور خلاصه نظریات دیگراندیشمندان را نیز بیان می کنیم .
پوتنام[۴۰] سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیم مانند اعتماد، هنجارها وشبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک جامعه می شود و در نهایت منافع متقابل آنها را تامین خواهد کرد. از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه ها به عنوان منافعی هستند که در کنش های اعضای جامعه موجود است(Putnam, 2006:245).
بوردیو[۴۱]می گوید سرمایه اجتماعی، جمع منابع بالقوه یا واقعی است که حاصل شبکه های بادوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل، یا به بیان دیگر عضویت در گروه است. شبکه ای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه اجتماعی برخوردار می کند و آنان را مستحق اعتبار می کند. این روابط ممکن است فقط در حالت عملی در مبادلات مادی یا نمادینی که آنان را در حفظ آن روابط کمک می کند، وجود داشته باشد(Bourdieue,1986:249).
کلمن[۴۲] برای تعریف سرمایه اجتماعی از کارکردهای آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد و نه تعریفی ماهوی.بدین گونه که سرمایه اجتماعی شامل چارچوب اجتماعی است که موجب تسهیل روابط میان افراد درون این چارچوب می شود و فقدان آن ممکن است در دستیابی به یک هدف عین هزینه بیشتری را به افراد جامعه تحمیل می کند(Coleman,1999:256).
فوکویاما [۴۳]سرمایه اجتماعی را شکل ونمونه ملموسی از یک هنجار غیر رسمی می داند که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند فرد می شود.هنجارهای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی می توانند از هنجار روابط متقابل دو دوست گرفته تا آموزه های پیچیده ای همچونمسیحیت باشد (Fukuyama, 1990: 10).
۴- ۲-۲- انواع سرمایه اجتماعی
همانگونه که سرمایه فیزیکی جسم یا ماده ای واحد نیست و شکل های مختلفی دارد، سرمایه اجتماعی به معنای شبکه های اجتماعی و هنجارهای ارتباط متقابل، با شکل ها و اندازه های بسیار مختلف و کاربردهای متفاوتی رواج یافته است. مثلا ، خانواده نوعی از سرمایه اجتماعی را نشان می دهد که از سرمایه اجتماعی فرد در محیط کار، همکلاسی ها ی دانشگاهی، سازمان های داوطلبانه و یا گروه های اینترنتی که فرد عضو آن است متفاوت است و این در حالی است که هریک ازاین مثال ها نشان دهنده نوعی از سرمایه اجتماعی است که متفاوت نیز هستند. با توجه به مقدمه ای که بیان شد ، تفاوت در انواع سرمایه اجتماعی مشخص می شود. اما دانشمندان مختلفی به طبقه بندی انواع سرمایه اجتماعی پرداخته اند. رابرت پوتنام (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم کرده است که عبارتند از :سرمایه اجتماعی رسمی و غیر رسمی، سرمایه اجتماعی متراکم و غیر متراکم، سرمایه اجتماعی درون نگر و برون نگر و سرمایه اجتماعی گسسته و پیوسته. وولکاک نیز معتقد است که علاوه بر طبقه بندی رابرت پوتنام نوع دیگری از سرمایه اجتماعی تحت عنوان سرمایه اجتماعی زنجیره ای نیز وجود دارد که در ادامه همین بخش به بررسی این طبقه بندی های ارائه شده پرداخته شده است.
۱-۴-۲-۲- سرمایه اجتماعی رسمی[۴۴] و غیررسمی[۴۵]:
بعضی شکل های سرمایه اجتماعی ، مانند سازمان های اولیاء و مربیان و یا اتحادیه های کارگری بطور رسمی سازمان یافته اند به نوعی که دارای مسئولان مشخص، شرایط عضویت، وظایف، جلسات معین ومانند آن هستند. اما ترتیب دادن بازی های بسکتبال، یا بازی های محلی یا گرو ه هایی از دوستان که در یک رستوران غذا می خورند، کاملا غیر رسمی هستند. هر دو اینها شبکه هایی را تشکیل می دهند که ارتباط متقابل در آنها می تواند توسعه یابد و این ارتباطات می تواند نتایج خصوصی و عمومی مختلفی در بر داشته باشد (Putnam,2002:12).
۲-۴-۲-۲- سرمایه اجتماعی متراکم[۴۶]و غیر متراکم[۴۷]:
بعضی از شکل های سرمایه اجتماعی، درهم و پیچیده هستند. مثلا گروهی از کارکنان فولاد سازی که هر روز با هم در کارخانه ای کار می کنند، روزهای شنبه برای تفریح بیرون می روند و روزهای یکشنبه با هم به کلیسا می روند.اما سرمایه اجتماعی غیر متراکم نیز وجود دارد. این نوع سرمایه اجتماعی تقریبا رشته های نامرئی سرمایه اجتماعی است. مثلا سلامی که افراد گاهی در صف انتظار سوپر مارکت با هم رد و بدل می کنند و یا روبه رو شدن احتمالی با شخص دیگری درآسانسور نوعی از سرمایه اجتماعی غیر متراکم را شکل می دهد،زیرا این شکل ها کاملا تصادفی از روابط اجتماعی ،می تواند شکل های خاصی از روابط درجاذبه را ترغیب کند. تجربه نشان داده است که فقط سر تکان دادن برای یک غریبه محبت را افزایش دهد وموجب می شود که در هنگام بروز حادثه، دیگران به کمک ما بشتابند. به عبارت دیگر، پیوندی ظریف و تک رشته ای که از پیوند بین بستگان نزدیک متفاوت است، می تواند نمونه ای دیگر از شبکه اجتماعی غیر متراکم را تشکیل دهد(Putnam, 2002:12).
۳-۴- ۲-۲- سرمایه اجتماعی درون نگر[۴۸] و برون نگر[۴۹]
برخی از شکل های سرمایه اجتماعی، به میل خود یا به اجبار، درون نگر است و تمایل دارد منافع مادی ، اجتماعی یا سیاسی اعضای خود را افزایش دهد. در حالیکه شکل های دیگر برون نگر هستند و به منافع عمومی می پردازندو گروه های دسته اول :عموما بر اساس طبقه، جنسیت، نژاد، صنف و مانند آن سازمان یافته وجود دارند تا پیونده ای مولد را حفظ کنند. مانند اتاق اصناف، سازمان های کار، اتحادیه های کارگری، تعاونی های اعتبار غیررسمی که توسط مهاجران در کشورهای عربی ایجاد شده اند. سرمایه اجتماعی برون نگر اشاره به گروه هایی دارد که در جهت منافع عمومی فعالیت دارند مانند سازمان های داوطلبانه، صلیب سرخ ، جنبشهای حقوق شهروندی، جنبشهای محیط زیست و… که در کشورهای پیشرفته تقریبا در دو دهه های ۱۹۷۰و ۱۹۸۰ میلادی پدید آمده اند(Putnam, 2002:10).
۴-۴-۲-۲- سرمایه اجتماعی گسسته[۵۰] و پیوسته[۵۱]:
دوگانگی درون نگری و برون نگری ، ارتباط نزدیکی با محورهای گسستگی و پیوستگی دارد اما از نظر مفهومی، با آنها تفاوت دارد. سرمایه اجتمای پیوسته افرادی را دور هم جمع می کند که از جنبه های مهمی مانند"سن"، “جنسیت"، یا :طبقه اجتماعی"شبیه به هم هستند اما سرمایه اجتماعی گسسته به شبکه های اجتماعی اشاره دارد که افرادی را دور هم جمع می کند که شباهت زیادی به هم ندارند. این تمایز مهمی است زیرا آثار خارجی شبکه های گسسته احتمالا مثبت است ولی در شبکه های پیوسته ( محدود شده با موقعیت اجتماعی خاص)برای تولید نتایج منفی در مخاطره بیشتری قرار دارد زیرا گروه های کاملا منسجم و همگرا، آسانتر برای اهداف منفی متحد می شوند(Adler &Kwon, 2002: 21).