شکل شماره۲-۲ : مرز بندی یک دامنه دلخواه برای معادله شماره (۲-۱۹)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲۰
۲-۲۱
حال انتگرال باقی مانده وزنی در دو حالت زیر نوشته می شود. برای حالت اول این رابطه به شکل معادله (۲-۲۲) در می آید.
۲-۲۲
با انتگرالگیری جزء به جزء از رابطه (۲-۲۲) با بهره گرفتن از قضیه دوم گرین(قضیه دیورژانس) و ساده سازی عبارت بدست آمده رابطه زیر بدست می آید.
۲-۲۳
حال با توجه به رابطه بین ترکشنها و تنشها که
۲-۲۴
و از طرفی با توجه به اینکه و
۲-۲۵
در نتیجه رابطه ۲-۵۶ با جایگذاری روابط بالا به صورت زیر در می آید
۲-۲۶
بار دیگر روش بالا برای یک حالت ثانویه به شکل زیر تکرار می شود. برای این حالت معادله تعادل به صورت رابطه (۲-۲۷) میباشد.
۲-۲۷
و رابطه (۲-۲۸) حاصل انتکرالگیری جزء به جزء انجام شده میباشد.
۲-۲۸
از تفریق دو رابطه (۲-۲۸) و (۲-۲۶) رابطه (۲-۲۹) حاصل می شود.
۲-۲۹
مطابق با قضیه کار مجازی معکوس بتی[۳۱]
۲-۳۰
با بهره گرفتن از این قضیه و اینکه میباشد، رابطه (۲-۲۹) به شکل زیر ساده می شود.
۲-۳۱
همان طور که مشخص است در معادله فوق جملات سمت راست بیانگر انتگرال روی مرز جسم و جملات سمت چپ بیانگر انتگرال روی دامنه میباشند..
حال برای این که شکل معکوس انتگرال باقیمانده وزنی که اساس کار روش المان مرزی میباشد معلوم گردد، فرض می شود که مرز جسم به دو بخش و تقسیم گردد که به ترتیب شرایط مرزی ذکر شده در معادلات (۲-۲۰) و (۲-۲۱) بر روی آنها تعریف گردیده شده باشد. بنابراین معادله (۲-۳۱) را میتوان به صورت زیر نوشت.
۲-۳۲
حال با نوشتن حلهای اساسی به صورت زیر:
۲-۳۳
۲-۳۴
و استفاده از خواص تابع دلتای دیراک میتوان انتگرال اول رابطه (۲-۳۲) را به صورت زیر نوشت:
۲-۳۵
با جایگذاری این رابطه در معادله (۲-۳۲) و ادغام مرزها ( ) رابطه (۲-۳۶) به صورت زیر نوشته می شود.
۲-۳۶
رابطه(۲-۳۶) شکل معکوس انتگرال باقیمانده وزنی است که اساس کار روش المان مرزی برای حل مستقیم معادله الاستیسیته میباشد.
با بهره گرفتن از معادله (۲-۳۶) میتوان مقدار تغییر مکان را در هر نقطه داخلی به دست آورد، مشروط بر آن که مقادیر و در هر نقطه مرزی معلوم باشند، یعنی این اطلاعات قبلاً روی مرز مشخص باشند. از آنجا که این معادله برای هر نقطه داخل دامنه Ω از جمله مرز Γ معتبر است، میتوان با بهره گرفتن از آن یک رابطه انتگرال مرزی برای محاسبه مقادیر مرزی به دست آورد. برای این کار یک ناحیه نیم کروی به مرکز i که بر روی مرز قرار دارد و به شعاع ε درنظر گرفته می شود را مطابق شکل زیر در نظر بگیرید که چگونگی انجام این فرایند را نشان میدهد.
شکل شماره۲-۳: نحوه برقراری ارتباط بین یک گره روی مرز با سایر گرههای مرزی]۱[
اگر مرز ناحیه هموار باشد، می توان فرض کرد که شعاع (ε) به سمت صفر میل می کند. چنانچه سطح این نیم کره با Γε مشخص شود، انتگرالهای سمت راست معادله (۲-۳۶) به صورت زیر در خواهد آمد.
۲-۳۷
هنگامی که ε به سمت صفر میل می کند، اولین انتگرال سمت راست به یک انتگرال برای تمام سطح ناحیه یعنی Γ تبدیل خواهد شد. حال از روابط (۲-۱۲) و (۲-۱۳) میتوان مشاهده کرد که متناسب است با و در نتیجه متناسب است با ، از طرفی نیز متناسب است با ، بنابراین دومین انتگرال سمت راست جملاتی از تولید می کند که در حد، هنگامی که ε به سمت صفر میل می کند، این انتگرال به صفر میل خواهد کرد. این بدان مفهوم است که این انتگرال در نقطه i منفرد نخواهد شد.
انتگرال سمت چپ در معادله (۲-۳۶) نیز به صورت زیر نوشته می شود.
۲-۳۸
حد انتگرال دوم در سمت راست معادله فوق برابر است با
۲-۳۹
با توجه به حل اساسی ترکشن، یعنی روابط (۲-۱۶) و (۲-۱۷) میتوان ملاحظه نمود که این پاسخ متناسب با میباشد. بنابراین انتگرال روی سطح بر خلاف ، از محاسبات حذف نگردیده و در هنگامی که ε به سمت صفر میل می کند برابر یک می شود. با قرار دادن از روابط (۲-۱۶) و (۲-۱۷) و سپس انتگرالگیری بر روی رابطه زیر به دست می آید.
۲-۴۰
با جایگذاری این روابط در معادله (۲-۲۹) رابطه زیر برای نقاط مرزی به صورت زیر محاسبه می شود.
۲-۴۱
همان طور که مشخص است رابطه فوق جا به جایی هر نقطه مانند i را بر حسب انتگرالهای مرزی موجود در رابطه (۲-۳۴) محاسبه می کند. برای حل عددی معادله انتگرالی (۲-۳۴) مرز دامنه به یک مجموعه ای از المانهای مرزی تقسیم می شود، که مقدار تغییر مکان و ترکشن در آنها برحسب مقادیر گرهی تعیین میگردد. برای این منظور ابتدا جا به جاییها و ترکشنها به صورت ماتریسی برای هر المان به شکل زیر نوشته میشوند.
۲-۴۲
۲-۴۳
در روابط بالا و مقدار جا به جاییها و ترکشنها را در گره المانها مشخص می کند. اگر Q بیانگر تعداد گرههای موجود در هر المان باشد، ابعاد ماتریسهای و در حالت سه بعدی برابر ×Q3 و برای حالت دو بعدی برابر Q×۲ است و ماتریسهای u و p بیانگر جا به جاییها و ترکشنها در هر نقطه از المان یعنی هستند. ماتریس Φ ، ماتریس توابع درونیاب است. در روش المانهای مرزی مانند روش اجزای محدود شکل المان، مقدار جا به جاییها و ترکشنها در یک المان با بهره گرفتن از توابع شکل[۳۲] در مقادیر گرهی درون یابی می شود. اگر این چند جملهای درونیاب بیانگر توزیع سهموی این مقادیر باشد، المان مورد بررسی سهمی شکل خوانده می شود. شکلهای زیر، المانهای سهمی شکل در حالتهای دو بعدی و سه بعدی را نشان میدهد.
شکل شماره ۲-۴ : المانهای سهمی برای مسائل دو بعدی
شکل شماره ۲-۵ : المانهای سهمی برای مسائل سه بعدی
در روش المانهای مرزی چون مرزهای یک جسم مش زده می شود، مسائل سه بعدی تبدیل به مسائل دو بعدی و مسائل دو بعدی تبدیل به مسائل یک بعدی میشوند و این خود یکی از امتیازهای روش المانهای مرزی میباشد، چرا که باعث ساده سازی روند حل معادلات میگردد. همانطور که گفته شد در این پژوهش از المانهای سهمی شکل استفاده گردیده است. در مسائل دو بعدی با توجه به وجود سه گره در هر المان توابع درون یاب به صورت زیر میباشند.
۲-۴۴
۲-۴۵