هوش کلامی روابط واژگان ارتباط کلامی و استعداد عددی سرعت و دقت در عملیات حساب را شامل میشود. درک روابط فضایی به استعداد پی بردن به بازشناسی و همگونی شکلها به یاری بینایی اطلاق میشود و منظور از درک معنای کلامی عبارت از بهخاطر سپردن واژههای منحصر به فرد است. منظور از حافظه، حفظ کردن هر گونه طرح و نقشه، شعر و قطعه یا اعداد و ارقامی، به صورت طولیوار است و استدلال به استنتاج قاعده و اصول از موارد مختلف و همچنین توانایی در حل مسائل اطلاق میشود. ادراک عبارت است از تمییز دادن اختلافهای اندازه، شکل، طول و عرض یا جای خالی واژهها و اندامها در شکلها (کیاروچی و همکاران، ۲۰۰۵).
۲-۲-۷-۴- انواع هوش از دیدگاه اشترن برگ
اشترن برگ (۱۹۹۹۰) که نظریه خود را در دهه ۸۰ میلادی مطرح کرده به اجزای عالیه، عملیاتی و اجزا کسب معلومات در هوش اشاره میکند و بر این اساس وی نیز هوش را به انواع هوش کلامی، هوش کاربردی و هوش اجتماعی تقسیم میکند (شریفی، ۱۳۷۶).
هوش کلامی: در این نوع هوش فرد مطالب را به سرعت میخواند و میفهمد و در
سخنگویی واژگان بیشتر و دقیقتری بکار میبرد.
هوش کاربردی: با بهره گرفتن از این نوع هوش فرد هوشمند همواره موقعیتها را خوب بررسی میکند و مسائل خود را به نحو مطلوب و موفقیتآمیز حل میکند.
هوش اجتماعی: فرد هوشمند با این نوع از هوش را آنگونه که هستند میپذیرد، پیش از سخن گفتن میاندیشد و رفتار و کردارش با سنجیدگی و ژرفنگری همراه است.
۲-۲-۷-۵- انواع هوش از دیدگاه گاردنر
گاردنر روانشناس آمریکایی (۲۰۰۵) هوش را به هشت نوع مختلف تقسیم بندی کرده است که عبارتند از:
هوش تصویری ( فضایی )
هوش تصویری یا فضایی یعنی توانایی تجسم تقریباً هر چیزی حتی تجسم فکرها؛ یعنی اینکه وقتی به شما میگویند دموکراسی، بتوانید برای مفهوم دموکراسی، یک تصویر ذهنی از آدمهای یک جامعه دموکرات در ذهنتان بسازید .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اگر خیلی باهوش باشید، میتوانید همین تصویر را تغییر بدهید طوری که مفهوم دیکتاتوری را القا کند. کسانی که هوش بالای تصویری دارند به جزئیات یک تصویر خیلی خوب دقت میکنند و میتوانند تصویرهایی که در ذهنشان میسازند را روی کاغذ بیاورند (گابریل، ۲۰۰۱).
نشانه های هوش فضایی ( تصویری )
نسبت به رنگ ها حساس هستند.
گاهی با یک دوربین عکاسی یا فیلمبرداری آنچه در اطراف میبینند را ضبط می کنند.
از حل پازلها، مازها و سایر معماهای بصری لذت می برند.
خوابهایی که میبینند کاملا واضح است.
معمولا میتوانند در نواحی ناشناخته مسیر را درست پیدا کنند.
ترجیح می دهند نوشته هایی را بخوانند که تصویرهای زیادی دارند (سالووی، ۱۹۹۰).
پرورش: تصور کنید که کره چشمتان از بدنتان جدا شده و دارد در اتاقی که در آن نشستهاید سیر میکند. بگذارید این کره بازی گوش همه جا برود و بالا و پایین و پشت و روی همه چیز را ببیند. حالا تصور کنید چیزها از دید کره چشمتان چگونه است. اگر این کارخیلی برایتان راحت است، مطمئن باشید از نظر تصویری با هوش هستید (کیاروچی و همکاران، ۲۰۰۰۱).
یک تمرین خلاقانهتر هم اینکه تصور کنید شما همزمان، هم مدیر هنری و هم عکاس مجلهای هستید. حالا عکسهایی که میشد برای مطالب همین هفته گرفت و صفحهبندیهای احتمالی را درذهنتان تصور کنید، البته یادتان باشد فقط یک هفته وقت دارید !
کاربرد: معماری، نقاشی، عکاسی، تصویرسازی، صفحهبندی، مرمت بناهای تاریخی و جعل اسناد با فتوشاپ ( ثرندایک، ۲۰۰۵) .
چه شغل هایی به دردشان میخورد؟
مهندس، نقشه بردار، معمار، نقشه کش شهری، گرافیست، دکوراتور داخلی، عکاس، معلم هنر، مخترع، نقشه کش، خلبان، کارشناس آثار هنری، مجسمه ساز (اسپیرمن، ۲۰۰۷).
هوش زبانشناختی
نوع دیگرهوش یعنی هوش زبانشناختی، درواقع بخشی از همان چیزی است که میان عامه مردم هم به عنوان هوش پذیرفته شده است؛ داشتن اطلاعات عمومی زیاد، توانایی سخنوری و زبان بازی، توانایی خوب نوشتن و خوب خواندن؛روی همرفته، کسی که بتواند از زبان به بهترین نحو استفاده کند (گاردنر، ۲۰۰۲).
نشانه های هوش زبان شناختی
- کتابها برایش خیلی مهم هستند.
- میتوانند قبل از خواندن، صحبت کردن یا نوشتن، کلمات را در ذهنشان بشنوند.
- از سرگرم کردن خود و دیگران با لغاتی که تلفظ سخت یا بی معنی دارند لذت میبرند.
- موقع حرف زدن بیشتر از چیزهایی که شنیده یا خواندهاند استفاده می کنند (ترستون، ۲۰۰۳).
پرورش: همه چیزهایی که در کارگاههای نویسندگی میگویند، میتواند این هوش را در شما پرورش دهد. توجه به ریشههای شفاهی فرهنگ خودمان (مثلا معنای ضربالمثلها، قصههای پریان و قصههای پدربزرگها و مادربزرگها) و خواندن بازی گوشانه و لذتبخش کتابها – بدون اینکه هدفی خارجی مثل اضافه شدن معلومات یا پز دادن به خاطر اضافه شدن به کلکسیون کتابهای خوانده شده، مدنظرمان باشد- هم میتواند این هوش را پرورش دهد (گلمن، ۱۹۹۸).
اگر شما میتوانید برای همین مطلب یک تیتر جذابتر انتخاب کنید، مطمئن باشید از این نوع هوش برخوردارید. اصلا یک تمرین میتواند این باشد که برای تمام مطلبهای روزنامه دوباره تیتر بزنید .
کاربرد: روزنامهنگاری، نویسندگی، تدریس ادبیات، مسئول روابط عمومی، وکالت و…. (براهنی، ۱۳۸۳).
چه شغلهایی به دردشان میخورد؟
کتابدار، مسئول بایگانی، متصدی (موزه، کتابخانه، نمایشگاه و…)، ناشر، مترجم، نویسنده یا گوینده رادیو و تلویزیون، روزنامه نگار، وکیل، منشی، معلم زبان فارسی یا انگلیسی (گل پرور و همکاران، ۱۳۸۴).
هوش منطقی – ریاضی
انگار کسانی که اولینبار اصطلاح « دو دوتا چهار تا کردن » را به وجود آوردهاند، ناخودآگاه میدانستهاند بین منطقی بودن و ریاضی دانستن، یک رابطههایی هست! کسانی که هوش منطقی ریاضی بالایی دارند، هم در عملیات ریاضی – مثل حساب کتاب کردن – از دور و بریهایشان بهتر عمل میکنند، هم بهتر میتوانند استدلال کرده و روابط علتی و معلولی را درک کنند (پورافکاری، ۱۳۸۵).
این هوش هم از آن نوع هوشهایی است که در تستهای معمولی هوش سنجیده میشود و در مدرسه و دانشگاه زیاد به کار میآید.
نشانه های هوش منطقی – ریاضی
به راحتی میتوانند حساب و کتابهایشان را ذهنی انجام دهند.
ارگوها، ترتیب یا تسلسل منطقی رویدادها را دنبال می کنند.
معتقدند که تقریبا هر مطلبی یک توضیح عقلایی دارد.
دوست دارند نقصهای روشنی که در گفتار و رفتار مردم و محیط زندگی و محل کار آنها پیدا می شود را پیدا کنند (دانیل و همکاران، ۲۰۰۳).
پرورش: بروید ببینید چرتکه چطور کار میکند. یک زبان کامپیوتری، مثلا پاسکال را یاد بگیرید. برای مسئلههای ساده ریاضی از ماشین حساب استفاده نکنید. به این فکر کنید که چه قوانین علمیای در سیستمهای خانه شما تاثیر دارند و برای یکبار هم که شده سعی کنید از صفحه اقتصادی روزنامه همشهری سر درآورید (افروز و همکاران، ۱۳۷۵) .
کاربرد: مهندسی، حسابداری، برنامهنویسی کامپیوتر، متخصص فلسفه مخصوصا فلسفه علم و مجری طرحهای پژوهشی (انتوناکپولو[۳۳]، ۲۰۰۱).
چه شغلهایی به دردشان میخورد؟
حسابرس، حسابدار، مامور خرید، کارگزار بیمه، ریاضیدان، محقق، آمارگر، کارشناس سیستم های رایانه ای، کارشناس مالی، کارشناس فنی، دفتردار، معلم و استاد علوم پایه و تجربی (گاردنر، ۲۰۰۲).
هوش موسیقایی
کسی که به زیر و بم آهنگها، ریتم و تن صداها و نغمهها حساس است، مطمئناً از هوش موسیقایی برخوردار است.
آدمهایی که هوش موسیقایی بالایی دارند حتما لازم نیست که نوازنده یا خواننده باشند؛ کسی که میتواند از تن صدای شما تشخیص دهد که دارید دروغ میگویید یا به خوبی میتواند صدای مشابه ۲ خواننده را از هم تشخیص دهد هم، بهنوعی دارد از هوش موسیقاییاش استفاده میکند (شریفی، ۱۳۷۶).
نشانه های هوش موسیقای
وقتی که یک نت موسیقی اشتباه نواخته می شود میتوانند تشخیص دهند.