استشهاد به آیات ، روایات؛
استشهاد به تورات؛
شعر؛
ضرب المثل؛
استفاده از لغات کم کاربرد، قدیمی یا عامیانه؛
نقش اعداد و نحوهی استفاده از آنها؛
ترکیبات تازه؛
تکرار هنری؛
تناسب؛
جناس؛
تشبیه؛
تتابع اضافات؛
اشتقاق؛
مجاز؛
تضاد؛
طرد وعکس؛
ایهام؛
جملهی معترضه؛
شکل نمایش نامهای متن، برای توصیف بهتر و تصویر سازی؛
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بازی با کلمات(استخدام)؛
استشهاد به آیات، روایات و اشعار شاعران متناسب با موقعیت متن
آیات:
- آنجا که بحث بر سر آسمان خراشهاست، این آیه را با ذکر دقیق سوره میآورد.
«أَیْنَما تَکُوُنُواْ یُدْرِکُکُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوج مُّشَیَّده» …نساء، ۷۸
هرکجا باشید مرگ شما را درک خواهد کرد، ولو در برجهای بلند. ص۲۵
- داستان با یادآوری یک خاطره به دوران جنگ برمیگردد و بحثبر سر تیرانداختن و شلیک گلوله است
«وَ مَا رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللهَ رَمَیْ » انفال، ۱۷
وچون ( ریگ به سوی آنان ) افکندی، تو نیفکندی، بلکه خدا افکند.( آری خدا چنین کرد تا کافران را مغلوب کند) ص۳۷
«أََیْنَما تَکُوُنُواْ یُدْرِکُکُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوج مُّشَیَّده…. فَماَلِ هَوُلَاءِ الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثا» نساء، ۷۸
هرکجا باشید شما را مرگ در مییابد؛ هرچند در برجهای استوار باشید … ( آخر ) این قوم را چه شده است که نمیخواهند سخنی را ( درست) دریابند.
با ذکر دقیق نشانی آیه: جزء پنجم، سوره نساء، آیه۷۸
ص۳۹، ۴۰
بازهم بحث در مورد آسمانخراش و برجهای بلند است و نیز بیتوجهی به نشانه های خدا و درک نکردن سخن خدا و اولیایش.
خدا در قرآن میفرماید: «اللهُ اَلَّذی جَعَلَ لَکُمْ الیل لِتَسْکُنُوا فیه….. وَ اللهُ جَعَلَ لَکُم مِن بُیُوتِکُم سَکَناً وَ مِن آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ اَنْفُسِکُم اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلیها»
شب را و خانه را و همسر را برای تسکین شما قرار دادیم. ص۵۶
- در جایی که ارمیا به آرمیتا و رابطهاش با خشی شک میکند، این آیه را میآورد :« اِنَّ بَعْضَ الظَّن اِثْم» ص۶۱
-(هذا من فضل ربی) را مسلمانان واقعی میگویند که همه چیزشان و تمام موفقیتهایشان را از آن خدا میدانند. ص۱۰۴
-در آمریکا، حرف اول و آخر را پول میزند و بارها به این نکته در سراسر داستان اشاره میشود در جایی که این مطلب به اوج خود میرسد، میگوید:
«و کسی دیگر در جایی از تاریخ فریاد میکشد: کُلُّ دِرْهَم عِنْدَهُم صَنَم … گروهی در زمان واپسین خواهند آمد که هر درهمی نزد ایشان بتی است. » ص۱۴۷
- یک جا در سفر به لاسوگاس که ارمیا تشنه شده و قبل از خوردن آب میگوید: سلام برحسین و بحثی در میگیرد. تا … میرسد به این ترجمه گونه از قرآن« بگو: اگر آب تان در زمین فرو رود، چه کسی شمارا آب روان خواهد داد؟!» ص۱۹۲
-ظهر یک روز ماه مبارک رمضان که ارمیا برای دادن گوشت نزد رضا لبنانی میرود و تشنه است. و خداوند در کتابش میگوید که بگو: « اگر آبتان در زمین فرو رود، چه کسی شما را آب روان خواهد داد؟! » ص۱۹۳
-تقریبا در سراسر داستان بحث بر سر معانی مختلفی است که از املای متفاوت بیوتن به دست میآید و این جا ارمیا در حال زمزمهی این آیه است:
« وَ لَو تَقَولَ عَلَینا بَعْضِ الاَقاویل، لِاَخَذْنا مِنهُ بِالیَمِین، ثُمَ لَقَطَعْنا مِنهُ الوَتین ….» و اگر پارهای سخنان را به افترا بر ما ببندد، با قدرت او را فرومیگیریم و سپس شاه رگش را پاره خواهیم کرد … ص۱۹۹
-شب افطاری عبدالغنی است، ارمیا مسافت زیادی را طی کرده تا مانع خوردن گوسفندی شود که ذبح حلال نیست. در درونش درگیری شکل گرفته که چه کند، بگوید یا نگوید …
ارمیا میگوید: صدایی پدرانه در گوشم میپیچد که « یا بُنَیَّ لَاتَقْصُصْ رُؤْیَاکَ» و صدایی پسرانه از درونم فریاد میکشد که«یا أبت أفعل ماتؤمر…» بعد این آیات معنا میشوند تا میرسد به آیات ابتدایی سورهی مائده در باب حلال وحرام ذبیحهها و این که میفرماید:« اَلیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُم وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُم نِعْمَتی … » مائده، ۳ و بعد تفسیر این آیه از زبان امام خمینی. امام در کتاب آداب الصلوه مینویسد: معنی آیهی شریفهی« یا اَیُهَا الَّذِیَنَ آمَنوا اَوْفُواْ بِالْعُقُودِ اُحِلَّتْ لَکُم بَهِیَمهَ الْاَنْعمِ… » مائده، ۱
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به قراردادها[ی خود] وفا کنید. برای شما [گوشت] چهارپایان حلال گردیده.
-شب است و بعد از مهمانی افطار عبدالغنی، ارمیا مردد است در تصمیمگیری برای انداختن سکه ها در پارکومتر … لکم فی القصاص حیات! ص۲۴۳
-در ماجرای سکه انداختن داخل پارکومترها که نزدیک بود ارمیا دستگیر شود، خشی وارد ماجرا میشود و باز هم شروع میکند به تفسیر به رای برای سوء استفادهی بیشتر.
لایحزنهم الفزع الاکبر … وتتلق… تتلق … تتلق … تتلقاهم الملائکه هذا یومکم الذی کنتم توعدون … ص ۲۵۰-۲۵۱
-وقتی خشی با نگاه هرمنوتیک، به این نتیجه میرسد سورهی یس که قلب قرآن است همان مخففus است، ارمیا مبهوت این تفسیر و توجیه میشود. خشی به او میگوید: «مبهوت نباش! فبهت الذی کفر! در ادامهی همین بحث، خشی دلیل تغییر نام و معنای اسمش را که از قرآن گرفته است، این گونه بیان میکند: « توی همان سوره یس، آیهی۱۱ آمده است که«خَشِیَ الرحمن بِالغَیبِ…» دیدم هم رحمان و مهربانی دارد، هم غیب و عالم اسپریچوال (معنوی) وهم خشی که به نظرم اسم قشنگی آمد» ص۲۶۶
-جایی در داستان که، قرار است در مورد سر مشکلات ارمیا صحبت شود؛ وقتی همهی شخصیتهای اصلی داستان دریک کافه حضور دارند، خشی و جیسون شروع میکنند به بحث دربارهی آیات قرآن و کلمات آن، و به قول خودشان آن را با تفسیر هرمنوتیکی شرح میکنند. ارمیا میداند که باید جمع را ترک کند؛ زیرا نه میتواند چیزی بگوید و نه میتواند چیزی نگوید، پس قرآن را باز میکند و این آیه میآید: “و از این پیش در این کتاب بر شما نازل کردهایم که چون شنیدید کسانی آیات خدا را انکار میکنند وآن را به ریشخند میگیرند با آنان منشینید تا آن گاه که به سخنی دیگر پردازند…".
“و قد نزل علیکم فی الکتاب ان اذا سمعتم آیات الله یکفر بها فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره…". ص ۲۶۸
-شب قدر است و ارمیا تک و تنها برای خود شب زنده داری میکند و احیا میگیرد:
“چهار ستون نور به چهار گوشهی عالم امشب میزنند . تَنَزَّلُ المَلاِئکَهُ والرُوح…. فرشتگان الاهی همه از آسمان به زمین میآیند . ” ص۲۸۱
-در همان شب قدر، موقعی که دیگر ارمیا تن ها نیست و سیلورمن پشت او ایستاده و تاشیکا و ماشیکا هم آمدهاند ، ارمیا با لحنی سوزناک روضه میخواند انگار:
“ امشب کس دیگری هست که از همهی نورها تصویر میگیرد… چارستون نور را ببینید امشب… صدای پروردگار آمرزنده بلند است که آیا کسی باقی نمانده است که او را بیامرزم…. که ترجمه گونهای از قرآن است .اگر امروز هل من مزید او را نشنوی ، فردا هل من مزید دوزخش را به جان خواهی شنید …" ص۲۸۳