۳- شجاعت و شرافت حرفه ای خبرنگار
۴- عدم تحریف و دستکاری در اخبار
۵- اعتبار منبع روایی خبر
۶- خودداری از مکر و خدعه و غوغا سالاری
۷- احترام به مردم و گوناگونی فرهنگها
۸- حرمت حریم خصوصی افراد
۹- انتقاد سالم و سازنده
در این مقاله گرچه باید و نبایدهای اخلاقی خبر در اسلام مطرح شده است، اما به نظر می رسد نتیجه گیری این مقاله، که به رعایت مصالح اساسی در جامعه می انجامد راهکاری کلی و غیر ضابطه مند می باشد، که شایسته است این اشکال برطرف گردد.
این نکته را باید متذکر شد، که در بررسی تطبیقی باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی خبر، به باید و نبایدهای اخلاقی خبر به طور مبسوط پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی خبر:
باید و نبایدهای اخلاقی امری درونی و مرتبط با ارزشها و هنجارهاست. بدین مفهوم درونی است، که مجموعه باید و نباید ها و اصول اخلاقی باید توسط ارتباط گر و رسانههای خبری رعایت شود و از این نظر با باید و نبایدهای حقوقی و قانونی متفاوت است. چه بسا بسیاری از شگردهای رسانه ای که به ظاهر با هیچ اصل و بند و تبصره ای از حقوق و قانون تنافی نداشته باشد، اما با اصول و باید و نباید اخلاقی منافات دارد. از سوی دیگر باید و نبایدهای اخلاقی با ارزشها و هنجارها سروکار دارد, ارزشها و هنجارهایی که از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامی از درون فرهنگ اسلامی سر بر می آورد. لذا باید و نبایدهای اخلاقی اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهان شمول است، اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهای بطن جامعه می تواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد. از این رو تدوین اصول کلی اخلاق رسانه ای به سادگی تدوین کلی باید و نبایدهای حقوق رسانه ها نیست و در هر فرهنگ و جامعه ای، تعاریف و محدودههای خاص خود را دارد.
به دلیل تنوع ارزش ها و هنجارهای موجود در فرهنگ ها و جوامع مختلف، تدوین نظام نامههای اصول اخلاق حرفه ای رسانه ای که شکل جامع و شامل و عام داشته باشد، بسیار مشکل است و در صورت تحقق، چندان مشکل گشا نخواهند بود. در گزارش کمیسیون مک براید درباره حقوق حرفه ای و اصول اخلاقی رسانه ای با بیان تاریخچه ای از تدوین هنجارهای اخلاق حرفه ای که نخستین بار در دهه ۱۹۲۰ آغاز شد آمده است: در حال حاضر تعداد شصت کشور در سراسر دنیا نظام نامههای کم و بیش گسترده ای را که اغلب مورد پذیرش اشخاص حرفه ای قرار گرفته است، پذیرفته اند. استانداردهایی را که برای رفتار تعیین می کنند روی هم رفته جنبه ای عام دارند- از جمله آزادی دسترسی به منابع اطلاعات، عنیت و تعهد به خودداری از وارد آوردن افترا- اما اغلب اینها در لفافه ابهام و گاهی اصطلاحاتی نارسا هستند.(شن مک براید, ۱۳۶۹)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دلیل این نارسایی را باید در تنوعات فرهنگی و در نتیجه تنوع در مبانی ارزشی هر فرهنگ و جامعه جستجو کرد. لذا معنی و ارزشهای منسوب به مفاهیمی چون اخبار،حقیقت، عنیت، آزادی و حق دانستن واقعیات، می تواند با توجه به شرایط خاص یا با توجه به نیازها و اولویت ها یک جامعه مفروض در یک برهه مفروض زمانی تغییر کند(شیخ, ۱۳۷۵)[۳۲].
برخی از محققان، واژه «اصول اخلاقی» را از واژه «اخلاق» تفکیک میکنند و «اخلاق» را به طور کلی برای مشخص کردن معیارهای «رفتار نیک»، اما ،«اصول اخلاقی» را برای معرفی یک رویکرد خردگرا و حتی عملی و توجیهی در مورد قواعد رفتاری به کار میبرند[۳۳].
از آن جا که اصول اخلاقی، معمولاً به صورت مدون و در قالب توصیههای مندرج در مادهها و بندهای خاص عرضه میشوند، به حوزه حقوق نیز نزدیک میشوند، اما تفاوتی که با مقررات حقوقی دارند این است که مقررات حقوقی عمومیت دارند و برای همه افراد لازمالاجرا به شمار میروند، در حالی که اصول اخلاقی، از ویژگی اقتدارآمیز برخوردار نیستند و تنها یک گروه اجتماعی یا حرفهای خاص (مثل اصحاب رسانه، پزشکان، حقوقدانها و…) را در بر میگیرند و جنبههای الزامآور آنها نیز محدود است[۳۴].
بر این اساس، میتوانیم «اصول اخلاق رسانهای» را به عنوان مجموعه قواعدی تعریف کنیم، که دستاندرکاران رسانهها به صورت داوطلبانه و بر اساس ندای وجدان و فطرت خود در انجام کار حرفهای رعایت میکنند؛ بدون آن که الزام خارجی داشته باشند و یا در صورت تخلف، دچار مجازاتهای قانونی گردند[۳۵].
اما دیدگاه اسلام به باید و نبایدهای اخلاقی که در اصول، ارزشها، فلسفه و ماهیت این دین الهی ریشه دارد، دیدگاهی عام و فراگیر و جهان شمول شمرده می شود که اگر چه منتسب به فرهنگی خاص به نام فرهنگ اسلامی است، اما به دلیل فطری بودن این دین، در برگیرنده تمامی اصول و فروع اخلاقی است که در زمینه رسانه ها مطرح شده است.
باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی اسلام جزیرههای جدا از هم نیستند، که هر یک را فارغ از دیگری و به گونه ای مطلق بتوان مبنای عمل قرار داد. اسلام مجموعه ای به هم پیوسته از هنجارها و اصول و فلسفه هاست، که هر یک مکمل دیگری است. برخلاف تصوری که در غرب از مفهوم و واژه دین وجود دارد، اسلام دامنه کامل زندگی و تجربه بشری در سطوح خرد و کلان را در بر می گیرد و همانگونه که در سوره مائده آیه ۳ آمده است:” امروز برایتان دین را کامل کردم“ اسلام شیوه زندگی و دین کامل است و در حقیقت فرهنگ جامعی است، که شکل و الگوی فراگیر زندگی به شمار می رود. به دلیل فراگیری این الگو یک مسلمان همواره به صورت هدفمند زیست می کند و هیچ گونه عملی خارج از چهارچوب گفتمانی اسلامی نیست، حتی عمل فرد مسلمان پیش از آنکه به منصه ظهور و دنیای خارج برسد در عالم قصد و اراده و نیت نیز مستحق ثواب و یا عقاب است تا جایی که برای نیت و اراده جایگاهی فراتر از عمل دیده شده است. انسان مسلمان همواره مقید به حدود الهی است و مجاز نیست از آن حدود تخلف ورزد:
” اینها حدود الهی است پس متعرض آنها نشوید“(سوره بقره, آیه ۲۲۹)
و یا ” اینها حدود الهی است پس نزدیک آنها نشوید “(سوره بقره, آیه ۱۸۷)
حدود الهی مرزبندی ها و حوزه مشخص شده وظایف و بایدها و نبایدهای کلی و شاملی است که انسان بایستی برآن اساس زندگی روزمره فردی و اجتماعی خود را سامان دهد و حکومت نیز بایستی زمینههای رعایت آن حدود را فراهم و تسهیل سازد.
اصل کلی در زندگی انسان مسلمان از خدا بودن و به سوی خدا رفتن است.
”الی الله مرجعکم جمیعاً“(سوره مائده, آیه ۴۸)
تمامی نیات و اعمال مسلمان بایستی در راستای دستورات خداوند و در جهت کسب رضایت پروردگار و منطبق با خواست خداوند باشد. از جمله این اعمال فرایند خبررسانی در رسانههای جامعه اسلامی است که آن هم در ذیل اصلی کلی به نام اصل انطباق با اوامر الهی قرار می گیرد. بنابراین ارتباط گر مسلمان هیچ گاه مانند یک ارتباط گر سکولار غربی خود را فارغ از همه چیز به جز خبر نمی بیند. ارتباط گر مسلمان خبر و خبررسانی را نیز در سایه تلاش برای کسب رضایت و تحقق خواست خداوند پی می گیرد. لذا در توصیف و تبیین باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی خبررسانی اسلامی، بایستی به اصول کلی و نیز ارتباط تنگاتنگ گفتمانی تمامی این اصول با یکدیگر توجه و عنایت جدی داشت. نگاه تک بعدی به هر یک از باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی اسلام می تواند خود هدایت کننده به سوی گمراهی باشد و نه فلاح. باید و نبایدهای یاد شده هر یک به تنهایی مبنای عمل نیستند و بلکه همگی در هماهنگی و همراهی و ارتباط کامل با یکدیگر معنا می یابند. سرفصلهای کلی همچون حق مداری, عدالت, تقوا, اصلاح جامعه و…. همگی خطوط پیوند باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی اسلام در امر خبررسانی محسوب می شوند و حلقه وصل رهنمودهای اخلاقی و حقوقی اسلام در قالب آیات قرآن کریم و تعالیم معصومین علیهم السلام هستند، از جمله تاکیدات اسلام در این زمینه موارد ذیل قابل توجه است:
”قل امر ربی بالقسط“(اعراف, آیه ۲۹) ای پیامبر به مردم بگو که پروردگارم به قسط و عدل دستور داده است.
”ان اکرمکم عندالله اتقیکم“(حجرات, آیه ۱۳) بزرگوارترین شما نزد پروردگار با تقواترین شماست.
حقیقت بهترین چیزی است که سزد انسانی در پی آن باشد. (غررالحکم و دررالکلم ۱/۳۱۹).
و یا راست ترین گفتارها آن است که با حقیقت منطبق باشد. (غررالحکم و دررالکلم ۲/۴۰۱).
و یا بهترین کارها تبیین حقیقت است. (غررالحکم و دررالکلم ۳/۴۲۸).
بدین سان خبررسانی اگر در راستای اصول اسلامی و در جهت روشن ساختن حقیقت باشد از جمله بهترین کارها در جامعه اسلامی است. اگرچه رهنمودهای اخلاقی و حقوقی اسلام در تمام عرصههای زندگی بشر و در ارتباطات فردی و اجتماعی در تمامی سطوح لازم الاتباع و تعیین کننده است، اما به دلیل اهمیت فوق العاده و حساسیت و تاثیرگذاری خارق العاده وسایل ارتباط جمعی بر افکار عمومی و سرنوشت اجتماع توجه مجدد به این اصول و باید و نباید ها در حوزه عملکرد رسانه ها بسیار ضروری تر به نظر می رسد[۳۶].
باید و نبایدهای فقهی خبر:
فقه در لغت به معنای فهم عمیق است و همین واژه در اصطلاح فقها به معنای آشنایی با احکام فرعی شرعی است، که از راه ادله تفصیلی آن یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل بدست میآید و فقیه امروزه به فردی اطلاق میشود که دارای قدرت استنباط احکام فرعی شرعی از راه ادله تفصیلی آن باشد[۳۷].
اهمیت خبررسانی و نقش آن در ایجاد بستر مناسب برای رشد و تعالی افکار و اخلاق عمومی و نقش آن در الگوسازی برای جامعه باعث شده، که دین برای جایگاه خبررسانی باید و نباید ها و تکالیف مهمی را پیشبینی کند، که در واقع از تلفیق باید و نبایدهای اخلاقی،حقوقی و فقهی خبر است، که بدین وسیله جایگاه رفیع آن تحقق مییابد.
در مکتب اسلام علم فقه عهده دار تبیین بایدها ونبایدهای فردی و اجتماعی است،اگرچه در اصطلاح قرآن و سنت “فقه” به معنای علم وسیع و عمیق به معارف و دستورهای اسلامی است، ولی در تاریخ علوم اسلامی این اصطلاح به تدریج به “فقه الاحکام” اختصاص یافت. در علم فقه؛ احکام اموری مورد بحث قرار می گیرد که انسان در واقعیت زندگی انجام می دهد یا باید انجام دهد[۳۸].
باید و نبایدهای فقهی خبر با توجه به عصر ارتباطات و لزوم پاسخگویی فقه به مسائل جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است و به تکالیف و وظایف خبرنگار و رسانههای خبری می پردازد.
در فصل دوم پایان نامه ذیل عنوان عناوین فقهی خبر و وظایف مخبر به بررسی باید و نبایدهای فقهی خبر در هجده عنوان فقهی به گونه مفصل با ذکر ادله و بیان موارد استثناء و جواز آن خواهیم پرداخت.
فصل دوم
عناوین فقهی خبر و وظایف مخبر
فصل دوم :عناوین فقهی خبر و وظایف مخبر
غیبت(بد گویی):
مفهوم غیبت در کلام علمای لغت:
غیبت به کسر غین و سکون یاء و فتح باء اسمی است از فعل مزید (اغتاب فلان فلانا)، یعنی در غیاب او سخن گفت و مصدر آن اغتیاب می باشد.[۳۹]
«اغتابه» چنین معنی شده است:
وقتی که از او عیوبی که بدش می آید یاد شود، هر چند(گوینده) درست گفته باشد[۴۰].
غیبت آنست، که پشت سرانسانی عفیف، چیزی گفته شود که اگر بشنود ناراحتش سازد[۴۱].
غیبت عبارت است از یادآوری عیبهای دیگران، پشت سر آنان به گونه ای که خلاف حکمت باشد[۴۲].
مفهوم غیبت در کلام فقها:
در کتابهای مهم فقهای امامیه، از شیخ مفید تا شهید ثانی، بحث مستقل فقهی درباره غیبت ارائه نشده است، مهم ترین این کتاب ها عبارتند از:
المقنعه؛ ناصریات؛ الانتصار؛ جمل العلم و العمل؛ النهایه؛ المبسوط؛ السرائر؛ کشف الرموز؛ المختصر النافع؛ نزهه الناظر؛ ارشاد الاذهان؛تبصره المتعلمین؛تحریر الاحکام؛تذکرهالفقهاء؛ نهایه الاحکام؛منتهی المطلب؛ قواعد الاحکام؛ مختلف الشیعه؛ ایضاح الفوائد؛ البیان؛ ذکری الشیعه؛ دروس الشرعیه؛ غایه المراد؛ اللمعهالدمشقیه؛ التنقیح الرائع؛ المقتصر؛ غایه المرام؛ الاقطاب الفقهیه؛ جامع المقاصد؛ روض الجنان؛ الروضه البهیه و مسالک الافهام. اولین کتابی که به بحث مستقل درباره غیبت می پردازد، کشف الریبه می باشد.
نظریه شهید ثانی:
شهید ثانی-رحمت الله علیه- برای کلمه غیبت، در رساله «کشف الریبه» دو تعریف ذکر کرده است.
تعریف اول:
« غیبت آنست که انسان پشت سر کسی سخنانی بگوید که او دوست ندارد این سخنان-که عرفا نقص است- درباره اش زده شود. و هدف گوینده هم آن باشد که به آن شخص اهانت کند و وی را تحقیر نماید.»