کد۴-۴-۲ کوی شهید قاسمی ۷۸ نمونه
کد ۳-۲-۳ صاحب الزمان ۶۳نمونه
کد ۴-۶-۲ میرزا زمانی ۵۸ نمونه انتخاب گردید.
قابل ذکراست که تعداد ۳۸۵ نفر از سرپرستان خانوار از زیر گروه مذکور مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند .
فصل دوم
مبانی و چهارچوب نظری
مقدمه
در فصل حاضرابتدا به بررسی فرم های گوناگون شهری پرداخته وسپس براساس جدید ترین پارادایم های توسعه شهری،توجه به اصول مهم توسعه ی پایداروکیفیت زندگی بهترین شکل شهری حاضررا از منظر اندیشمندان بزرگ جهان معرفی می نماییم .
۲-۱-۱- کالبد
کالبددر لغت به معنای پیکر ودرمحتوا به روابط اقتصادی و اجتماعی در فضاگفته می شودو بدلیل سه بعدی بودن ،تعریف کننده فضا نیز می باشد . اما در اصطلاح شهر سازی به فیزیک شهر، آنچه که در شهر شکل یافته و همانا توده های ساختمانی اطلاق می گردد( مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ،۱۳۷۰ : ۳۴).
در بیانی دیگرمی توان به چگونگی استقرار فضایی پدیده ها در ارتباط با یکدیگر و تاثیر عوامل طبیعی ،اقتصادی ،فرهنگی و … برآن در جهت سهولت حیات شهری را کالبد تعریف نمود (پور احمد ،۱۳۷۰ : ۱۱).
۲-۱-۲- شهر
شهردرلغت آبادی بزرگی است که در آن خیابان ها، دمان و نفوس بسیار باشد (عمید،۱۳۸۹: ۶۸۸).
شهرها مولود زمانه خویشند و به عنوان ظرف یا مظروف ،مقوله ای ثابت و تغییرناپذیری نیستند بلکه درآن الزامات و عرف زندگی پیوسته در حال تغییراست و سلیقه ها و توقعات از نسلی به نسل دیگر دگرگون می شود (رهنما وهمکار،۱۳۸۳ :۸۲).
اگرچه شهرهابه منزله ی سیستم اجتماعی پویا و بازی هستند که در آن سه سطح از حرکت مکانیکی، اجتماعی ،زیستی در هم آمیخته و با انواع فراسیستم ها و زیر سیستم های متعدد در ارتباط هستند (مهدیزاده ، ۱۳۸۲ :۸۸)؛ ونیزموجود زنده ای هستند که با همه عناصر خود در ارتباط متقابل بوده و اجزای مختلف آن پیکره اجتماعی و زنده آن راتشکیل می دهند بطوریکه همانند سیستم دستگاه عصبی ، اختلالی وارد نظام زنده آن شود به صورت خود کار عمل نموده و نظم جدید ی برقرار می نمایند (ربانی و حیدا ،۱۳۸۱ : ۶) .
از منظر شهر سازی، کانون هایی هستند که در آن ها آدمی به تصرف و استفاده از کره خاکی دست یافته و بر نواحی اطراف خود تاثیر می گذارد و هم از آن تاثیر می پذیرد( مزینی،۱۳۷۲: ۱۶ ).
دیدگاه جامعه شناسی نیزآن رامنطقه جغرافیایی می داندکه دارای جمعیت بوده و افراد در آن به امور غیر کشاورزی اشتغال داشته باشند چنین منطقه ای عمدتاً دارای شهرداری می باشد(شیخی، ۱۳۸۰ :۲۰).
بر اساس تعریف جغرافیدانان شهر ، منظر مصنوعی از خیابانها ،ساختمانها ،دستگاه ها و بناهایی می باشد که زندگی شهری را امکان پذیر می سازد (وزارت کشور ،۱۳۸۷: ۳۰۴).
از تعاریف بالا می توان چنین نتیجه گرفت که شهر، یک واحدجغرافیایی – اجتماعی در حال رشد ،با تعامل دو سویه میان منابع و اجتماع درون و بیرون خود است .
اگر چه تعریف جامعی از شهر که بتواند شامل کلیه شهرهای جهان باشد، مشکل است چرا که شهرها به سیستمهای اقتصادی و اجتماعی همسانی وابستگی نداشته و اکثراً فاقد نکات مشترک هستندتا مبانی تعریف عام شمول شهرها؛ بنابراین هر یک از اندیشمندان با برداشت خویش از شهر،تعریفی خاص ارائه داده اند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲ - ۱-۳-کالبد شهر
هر شهردر طول زمان الگوهای مختلفی از رشد را ارائه می نماید. چگونگی رشد وتوسعه الگوهای شهری بازتابی از کمیت و کیفیت ویژگی های طبیعی ، نظام های اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی هر منطقه جغرافیایی است.
کالبد شهری ،یا به عبارتی طرح فضایی شهر بیانگر وسعت ،محتوا و حدود جغرافیایی و چگونگی استفاده از زمین شهری و فعالیت هایی است که توسط انسان بر روی این فضا پیاده می شود(حبیبی ،۱۳۷۵ :۱).
در این رابطه دلایل انتخاب شهر به عنوان یک واحد فضایی را می توان اینگونه بیان نمود .
۱- حل و فصل شهری تعریف شده (مفهوم مورفولوژیک)
۲- یک واحد عملکردی
۳- یک نهاد قانونی (مفهوم اداری)( eurostate Statistics in focus 82/2008) .
۲-۲-تبیین نظریه های مربوط به ساخت اکولوژیک
فرم شهر از نظرلینچ حاصل رابطه میان عناصر مرئی شهر و شناسایی گفتاری آن عناصر بوسیله استفاده کنندگان محیط شهری است .بنابراین تحقیقات مربوط به ساخت شهر در سالهای اخیر نشان می دهد که در همه شهرها نمی توان از الگوی واحدی تبعیت کرده یا نظریه معینی را بکار برد.
در ذیل به عمدهترین الگوهاواستراتژی های مرتبط با ساخت شهر اشاره میگردد:
۲-۲-۱- فرم شهر با دوایر متحدالمرکز [۶]
واضع این نظریه ارنست برگس از مکتب اکولوژی شیکاگو میباشد. الگوی ساخت شهر براین اصل استوار است که توسعه شهر از ناحیه مرکزی به خارج شهر صورت گرفته و این مناطق ،با ناحیه مشاغل مرکزی شروع و به وسیله منطقه در حال تحول احاطه می شود .
شکل(۲-۱) اکولوژی شهری ارنست برگس مأخذ : شکویی، ۱۳۸۷ :۵۱۰
مطابق این نظریه در ابتدای پیدایش شهر، همه فعالیتهای تجاری و صنعتی و همچنین منطقه ی واحدهای مسکونی در داخل دایره اول به وجود می آید. با گذشت زمان و توسعه تدریجی شهر، دایره اولی را دایره دیگری احاطه می کند. در منطقه سوم، واحدهای مسکونی کارگران بیشتر بصورت ساختمانهای دو طبقه شهری ایجاد می شود که در بیشتر موارد طبقه اول ساختمان برای سکونت افراد خانواده و طبقه دوم برای اجاره اختصاص مییابد. پیرامون منطقه سوم، منطقه چهارمی تشکیل می شود که واحدهای مسکونی طبقه پردرآمد شهری در آن قرار گرفته است و در نهایت در بیرون از این منطقه، محل سکونت افرادی است که برای انجام دادن کارهای روزانه و اشتغال به مرکز شهر عزیمت می کنند. مخالفان نظریه فوق چنین اظهار نظر می کنند:
۱- شهرها با چنان نظمی که برگس بیان می کند توسعه نمییابند. ۲- در بیشتر موارد توسعه و گسترش مناطق صنعتی، بازرگانی و مسکونی مثلثی شکل است. ۳- صنایع در مجاورت ایستگاههای راهآهن و راه های آبی تأسیس می شود. ۴- منطقه ی واحدهای مسکونی طبقه پایین و فقیر جامعه شهری در مجاورت منطقه ی صنعتی و حمل و نقل بوجود می آید. ۵- در بیشتر موارد مؤسسات، شرکتها و مراکز فعالیتهای تجاری در بخشهای حساس خیابان هایی تمرکز مییابند که از بخش مرکزی شهرها منشعب می شوند (شکوئی،۱۳۸۷: ۵۱۲-۵۰۹ ).
۲-۲-۲-فرم قطاعی [۷]
همرهویت با توجه به عامل حد متوسط اجارهخانه در مناطق مسکونی نظریه خود را مطرح نموده است. نظریه ی وی متأثر از نظریه ی ارنست برگس میباشد؛ با این تفاوت که در نظریه ی همرهویت گسترش شهر به جای قالبهای دایرهای و جانبی به صورت قطاع دایره و در شکل شعاعی خود ، که از مرکز شهر آغاز شده و در طول راه های اصلی پیش میرود صورت می گیرد. در نظریه همر هویت در هیچ یک از بخشهای متفاوت اجارهخا نه ثابت و دائمی نمیماند. به عبارت دیگر به موازات توسعه شهر، در منطقه واحدهای مسکونی طبقه اول جا به جایی دیده می شود ، ولی توسعه ی آن در بیشتر موارد در مسیرهای همان قطعه ی شعاعی است. از نظر وی اصل و منشأ منطقه ی مسکونی طبقه اول از مجاورت مرکز اداری و خرده فروشی شهر آغاز میگردد؛ جائیکه در آن، فعالیتهای اقتصادی طبقه ی پردرآمد شهری عرضه می شود .در ساخت قطاعی شهر، راه های شعاعی از مرکز شهر به اطراف کشیده می شود و عامل دسترسی به این راه ها و یادآوری آنها، قیمت زمینهای شهری را در مناطق مختلف شهر تعیین می کند (شکویی،۱۳۸۷: ۵۱۴و۵۱۳ ).
بنابراین مهمترین اصول شکل گیری اینگونه الگوی شهری را می توان چنین تشریح نمود که منطقه واحدهای مسکونی گران قیمت ازکانون اصلی خود درطول خطوط شبکه رفت وآمد شروع به توسعه می کند؛ وچنین واحدهایی، به طرف زمینهای دور ازخطر سیلاب وعوامل آلوده کننده محیط زیست ، قرارگرفته است.
واحدهای مسکونی با اجاره بهای بیشتر، به سوی فضاهای باز ودور ازمحدودیتهای نامساعد طبیعی قراردارد وجابجایی ساختمانهای اداری وتجاری، توسعه واحدهای مسکونی گران قیمت را درجهت عمومی عملی می سازند.
آپارتمانهای لوکس اجاره ای ، درمجاورت بخشهای تجاری ومنطقه مسکونی قدیمی شهر، به وجود می آیند، واین درحالی است که واحدهای خودیار گران قیمت شهر، به طور اتفاقی وبی هدف ونامنظم جابجا نمی شوند. بلکه چنین مناطقی یک یا چند قطعه زمین معین را جهت توسعه انتخاب می کنند. مناطق صنعتی شهر نیز، درطول خطوط راه آهن وراهها ودردسترس منابع آب به وجود می آیند وبصورت زنجیره ای توسعه پیدا می کنند.ازطرف دیگر، تمایل به توسعه مثلثی شکل درمناطق داخلی شهرها ، بیش ازحالت دایره ای می باشد.
شکل(۲-۲)ساخت قطاعی شهر مأخذ :شکویی، ۱۳۸۷ : ۵۱۴
۲-۲-۳- فرم ستاره ای (شعاعی )
چنین شهری دارای یک مرکز شهری عمده، با تراکم زیاد و کاربریهای مختلف است که ۴ تا ۸ راه ارتباطی اصلی به آن منتهی می شود.این الگو با رشد سریع مراکز شهری فشرده در گذشته در امتداد خطوط ارتباطی عمومی جدید التاسیس به صورت خود بخودی پدیدار گشته است (کوین لینچ، ۱۳۸۴: ۴۹۶).
الگوی شهری حاضر به موازات افزایش جمعیت ، سازمانها وتاسیسات بخش مرکزی شهرها، مراحل مختلف اکولوژی شهری( جدایی گزینی، هجوم وجایگزینی ، توالی وتسلسل و…) ظاهر می شود؛ ودراثرایجاد موج توسعه، شهر به نواحی اطراف وبیرونی خود توسعه می یابد. حرکت جمعیت ،تاسیسات، صنایع وسازمانهای شهری به اطراف شهرها ، به یک شکل عمل نمی نمایند، وازجهات مختلف شهر به سوی ناحیه مرکزی ، به یک مقیاس صورت نمی گیرند. درمقابل توسعه شهر، وجود موانع طبیعی مانند شیبهای تند، تپه ها وکوهها، عاملی بازدارنده است؛ ولذا شهر یا بدان جهات توسعه پیدا نمی کند ویا درصورت توسعه، مشکلات و هزینه هایی را به دنبال دارد.
مسیرهای حمل ونقل، شاهراه ها ، خیابانها وخطوط راه آهن ، همه تحت تاثیروجود عوامل نامنظم ونامساعد طبیعی شهرها واطراف آنها واقع می شوند. چنین شبکه های ارتباطی سعی دارند که درشکل شعاعی بوجود آیند. ولی عملاً تعداد معدودی ازآنها به حداکثر ظرفیت وکارآیی خود دست می یابند. لذا، امکانات دستیابی به مسیرهای حمل ونقل، میزان تراکم را درسطوح شهری افزایش می دهد وزمینهای شهری با امکانات وسیع حمل ونقل نسبت به سایر زمینها ، دارای ارزش بیشتری می شوند.
درجریان دگرگونیهایی که درنتیجه عملکرد امکانات حمل ونقل وشبکه راه ها درسطوح شهری مشاهده می گردد، شکل دایره ای مناطق متحد المرکز تعدیل یافته وبه شکل شعاعی (ستاره ای) تبدیل می شود وبه توسعه شهر،ساخت ستاره ای می بخشد (شکوئی ،۱۳۸۷ :۵۱۸-۵۱۹).
شکل(۲-۳) الگوی شهر ستاره ای مأخذ : رهنما و همکار ، ۱۳۸۷ : ۲۲