«بسیاری از محققان پیشاپیش نشان داده بودند که این گزینش نه عینی است و نه خالی از سوء نیت و بیشتر به باز تولید امتیازات طبقات حاکم کمک میکند.»(کیوی، ۱۳۷۵، ۸۶)
نظریه باز تولید مناسبات سلطه ناظر بر معیارهای گزینش در نظام آموزشی
این نظریه نظامهای اجتماعی، به دوگروه متمایز به حساب میآید، بر ماهیت اجبار [۵۶] و تغییر[۵۷] در جامعه تاکید میکند. بر اساس این نظریه نظامهای اجتماعی به دو گروه متمایز دارا و ندار یا سلطهگر و تحت سلطه تفکیک میشوند. رابطه منابع مادی جامعه برخوردار است. گروه تحت سلطه فاقد آنها است. در نتیجه، اهداف و برنامههای یک گروه غالباً در تضاد با اهداف و برنامههای گروه دیگر است. تضاد میان گروه ها، گاهی پنهان و غالباً آشکار و خشونت آمیز است. با پدید آمدن خشونت، مبارزه میان گروه های متنازع، شدت میگیرد و نظام و وجود به فروپاشی سوق مییابد.
مطالعات و پژوهشهایی که از این دیدگاه به عمل میآید. معمولاً بر فشارها و کشاکشهایی که به وسیله قدرت و تضاد ایجاد شده و قالاً موجب تغییر در نظام اجتماعی میشوند، متمرکزند. بعضی از جامعهشناسان پیرو این رویکرد، آموزش و پرورش همگانی را به منزله نوعی ابزار جامعه سرمایهداری تلقی میکنند که راهیابی به سطوح عالی آموزش و پرورش را از طریق کارکرد گزینش و تخصیص و اغوا و فریب مردم، کنترل میکند.(علاقهبند، ۱۳۸۲، ۲۳-۲۲)
ویلاژ دوالر[۵۸] (۱۹۶۵) که در تحلیل جامعهشناختی مدرسه، اندیشه تضاد را مد نظر داشته. در اثر کلاسیک خود جامعه شناسی آموزش[۵۹] مینویسد که مدارس(آمریکا) در یک حالت نامتوازن[۶۰] دائمی به سر میبرند. معلمان به دلیل نداشتن انضباط، به از دست دادن مشاغل خود تهدید میشوند و اقتدار نظام آموزشی به طور مداوم، از سوی دانشآموزان، والدین، هیئتهای امناء و شوراهای آموزشی که نمآینده سایر گروه های ذینفع و غالباً رقابت جو، در نظامهای اجتماعی به شمار میروند. تهدید میشود. همچنین از این دیدگاه، ملاحظه میشود که کسانی که بر نظام آموزشی تسلط دارند، از طریق آن، افراد جامعه را در جهت تحقق مقاصد خویش تربیت میکنند. مقاومت در مقابل این نوع کنترل نیز، مورد توجه محققان است.
این رویکرد تلویحاً به یک نظام اجتماعی بیثبات و متغیر اشاره دارد که بینظمی و ناآرامی در آن همواره متحمل است. اما در انتقاد از این دیدگاه میتوان میگفت:
گر چه این رویکرد تلویحاً به یک نظام آموزشی بی ثبات و متغیر اشاره دارد که بینظمی و ناآرامی در آن، همواره محتمل است، و از این رو رویکردی مفید برای توضیح موقعیتهای پرستیز و متضاد به شمار میرود. ولی درباره تعادل یا موازنه موجود میان اجزای یک نظام یا کنش متقابل بین اعضای آن توضیحات مفیدی ارائه نمیدهد. البته در ارتباط با آموزش و پرورش، هر دو دیدگاه کارکردی و تضاد میکوشند توضیح دهند که چگونه آموزش و پرورش به حفظ وضع موجود در جامعه کمک میکند. با وجود این، فرد، تعریف فرد را از موقعیت اجتماعی، یا کنشهای متقابل موجود در نظام آموزشی، در کانون توجه آنها قرار نمیگیرد (علاقهبند، ۱۳۸۲، ۲۳-۲۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی از تفاوتهای مهم دیدگاه کارکردگرایی و دیدگاه ستیز درمورد تحصیلی دانشآموزان این است که: بر اساس دیدگاه کارکردگرایی ویژگیهای شخصی به خصوص استعداد و لیاقت تاثیر زیادی در عملکرد تحصیلی و آینده شغلی افراد دارد و قشربندی اجتماعی نظامی باز است که همه افراد جامعه بالقوه در صحنه رقابت با دیگران، به موقعیتهای اجتماعی مطلوب دسترسی دارند و افراد مستعدتر و بالیاقت تر موفقتر خواهند بود و موقعیت اجتماعی بهتری به دست خواهند آورد. ادعای کارکردگرایان این است که آموزش و پرورش به ایجاد یک جامعه شایسته سالار[۶۱] منجر میشود.
جامعهای که در آن استعداد و تلاش بیشتر از خصوصیات ارثی یا امتیازهای خاص، تعیین کننده منزلت افراد است این دیدگاه با نادیده انگاشتن تفاوت در شروع نقطه تحصیلی بار موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی را بر دوش افراد میگذارد و معتقد است که خاستگاه اجتماعی فی نفسه در بازده آموزشی، تاثیر تعیین کنندهای ندارد.
اما نظریه پردازان دیدگاه ستیز معتقدند که استعداد و لیاقت تعیین کننده سطح و کیفیت آموزش نیست بلکه این خاستگاه اجتماعی است که نهایتاً بر سطح و کیفیت آموزش و در نتیجه موقعیت شغلی و اجتماعی افراد تاثیر میگذارد. به عبارت دیگر افراد با زمینه های اجتماعی متفاوت وارد مدارس می شوند و در هنگام خروج به پشتوانه زمینه و خاستگاه اجتماعی شان به موفقیتهای اجتماعی افراد باید زمینههای اجتماعی آنها را مورد نظر قرار دارد و بدین لحاظ، لیاقت و استعداد، نقش تعیین کنندهای در این میان به عهده دارد. بنابراین در بلند مدت مشاهده میشود که هر نسل در گذر زمان موقعیت اجتماعی خود را به نسل بعد انتقال داده و تداوم میبخشد و بدین لحاظ تحرک اجتماعی جایی در این نظام نابرابر ندارد. (رفعت جاه، ۱۳۷۶، ۳۶ الی ۳۱)
گر چه دیدگاههای دیگری از جمله: رویکرد تعامل گرایی[۶۲] و غیره جهت بررسی مساله افت تحصیلی وجود دارد. ولی نگارنده از بین دیدگاه های مختلف، خصوصاً دو دیدگاه آخر، نظریه باز تولید مناسبات سلطه ناظر بر معیارهای گزینش در نظام آموزشی را برای بررسی مساله مورد نظر انتخاب میکند.
۲-۲۴- مدل تحلیلی[۶۳] تحقیق
مدل تحلیلی نوعی نمودار سازی برای متغیرهای استخراج شده از چارچوب نظری تحقیق است و کار آماده سازی چارچوب نظری مساله تحقیق با ساختن مدل تحقیق به پایان میرسد . آشکار سازی چارچوب نظری تحقیق یعنی شرح تفضیلی روش محقق درباره موضوع تحقیق و تعریف دقیق مفاهیم اساسی تحقیق و یافتن ارتباطاتی که میانشان وجود دارد. و بالاخره ترسیم مدل مفهومی فرضیههایی که در پاسخ به پرسش آغازی مورد رسیدگی قرار خواهند داد.
(کیوی و دیگران، ۱۳۷۳، ۹۴) بطور خلاصه باید گفت که مدل، دستگاهی است که متشکل از مفاهیم فرضیهها و شاخصها که کار انتخاب و جمع آموری اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه را تسهیل میکند. همچنین مدل، منعکس کننده، واقعیت بودن و جنبههای معنی از دنیای واقعی را که با مساله تحت بررسی ارتباط دارند مجسم می سازد و روابط عمده را در میان جنبههای مزبور روشن ساخته و سرانجام امکان آزمایش تجربی تئوری را با توجه به ماهیت این روابط فراهم میکند( ایران نژاد، ۱۳۷۷، ۵۰). (خاکی، ۱۳۸۲، ۸۵-۸۴)
مجدداً پرسش آغازین تحقیق را مرور میکنیم و برای آشنایی بیشتر آن را دوباره در اینجا میآوریم.
پرسش تحقیق
عوامل اجتماعی افت تحصیلی دانش آموزان متوسطه (دختر و پسر) در شهر آمل کدام است.
در اینجا «افت تحصیلی » متغیر وابسته[۶۴] است که باید متغیر مستقل[۶۵] یعنی عوامل اجتماعی که باعث این افت میشوند مشخص شوند. منظور ما از عوامل اجتماعی، عواملی است که ناشی از نظام آموزشی نیست بلکه از مسائل برون سازمانی آموزش و پرورش بوده و از بیرون بر فرد تحمیل میشود.
عوامل اجتماعی زیادی وجود دارد که در مساله افت تحصیلی دانش آموزان موثر است. ولی به نظر نگارنده چهار عامل مهم آن که عوامل دیگری را هم میتوان در بر گیرد به صورت مدل تحلیل افت تحصیلی نشان داده خواهد شد. این عوامل که میتوانند به عنوان متغیر مستقل و در ارتباط با هم در مساله افت تحصیلی دانش آموزان موثر باشند. عبارتند از:
۱- پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده
۲- نابسامانی و مشکلات خانواده
۳- نگرش فرد نسبت به آینده شغلی
۴- سطح تحصیلات در خانواده
۲-۲۵- فرضیه های تحقیق
فرضیه های اصلی تحقیق به این صورت مطرح میشود
۱- بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده با افت تحصیلی فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
۲- بین نابسامانی و مشکلات خانواده با افت تحصیلی فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
۳- بین نگرش فرد نسبت به آینده شغلی و افت تحصیلی دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد.
۴- بین سطح تحصیلات در خانواده و افت تحصیلی فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
نمودار
مدل کلی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی
(مدل پیشنهادی نگارنده)
۲-۲۶- تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم:
تعریف نظری و عملیاتی پایگاه اجتماعی - اقتصادی[۶۶]
پایگاه اجتماعی[۶۷] جایی است که هر کس در ساخت اجتماعی اشغال میکند. وضع با مرتبتی است که شخص به طور ذهنی حفظ میکند یا سعی در نگاهداری آن در نظر دیگران دارد. (بیرو، ۱۳۷۰، ۳۸۰) به عبارت دیگر پایگاه اجتماعی، ارزش و اعتباری است که معاصران فرد برای او قائل میشوند و مانند نقش اجتماعی، هم دارای جنبه عینی است که برخی عناصر خارجی قابل مشاهده مانند میزان تحصیلات و وضعیت شغلی و حرفهای و میزان دارایی، مشخصه آنند و هم جنبه ذهنی دارد که شامل تصور فرد درباره وضع و پایگاه اجتماعی خود است. (دارایایور، ۱۳۷۰، ۱۴۲)
سه روش اساسی برای سنجش پایگاه اجتماعی
سه روش اساسی برای سنجش پایگاه اجتماعی وجود دارد:
۱- روش اشتهادی (Reputational Method)
۲- روش ذهنی (Subjective Method)
۳- روش عینی (Objective Method)
(رفعت جاه، ۱۳۷۶، ۶۷)
در این تحقیق از روش عینی برای سنجش پایگاه اجتماعی والدین پاسخگویان استفاده شده است.
با بهره گرفتن از روش عینی برای سنجش پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده طیفی طراحی شد. از آنجا که پایگاه اجتماعی خانواده بر اساس پایگاه سرپرست خانواده تعیین میشود. لذا جهت بررسی پایگاه اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان از متغیرهای همچون میزان تحصیلات پدر، شغل و درآمد ماهانه پدر، نوع تملک منزل مسکونی و زیر بنای منزل مسکونی استفاده میشود. متغیرهای مذکور را میتوان در جدول صفحه بعد نشان داد و امتیاز بندی کرد.
جدول شاخصها، تقسیمبندیها و امتیازات مربوط به مفهوم پایگاه اجتماعی - اقتصادی
مفهوم | تناقض | تقسیم بندی | امتیاز |