فرضیه کمیابی تمایز اساسی بین نیازهای مادی برای بقای فیزیکی ، امنیت و نیازهای غیر مادی از قبیل احترام، خود اظهاری و رضایت را منعکس می کند. از آنجایی که نیازهای مادی برای بقا ضروری هستند، هنگامی که این نیازها برآورده شوند تمایل به اولویت بخشی به سایر نیازها مانند نیازهای فرامادی فراهم می شود. برعکس هنگامی که نیازهای مادی برآورده نشده، اولویت به این نیازها داده می شود. این امر منطبق با سلسله مراتب نیازهای مازلو است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این فرضیه پیش بینی می کند که ناامنی فیزیکی و اقتصادی، نسبت فرامادی گراها را کاهش می دهد و به طور نسبی شرایط امنیت منجر به افزایش آنها می شود. اینگلهارت اشاره می کند که مقداری از تغییرات کوتاه مدت در ارزش ها نتیجه ی تغییر سطح تورم است. میزان تورم باعث گسترش احساس ناامنی اقتصادی در بین مردم می شود. یافته ها نشان می دهد که به طور بارزی بین شرایط اقتصادی موجود و نوسانات کوتاه مدت در ارزش های مادیگرایانه و فرامادیگرایانه رابطه وجود دارد. بر این اساس، سطوح بالای تورم نسبت فرامادیگراها را کاهش می دهد (اینگلهارت ، ۱۳۷۳ ، ۱۰۲) .
کلارک و دات (۱۹۹۱) یک منبع جایگزین تغییرات کوتاه مدت را پیشنهاد می کنند که با فرضیه کمیابی سازگار نیست. آنها بحث می کنند که برخلاف آنچه انتظار می رود افزایش سطوح بیکاری منجر به ارزش های فرامادی گرایی می شود (کلارک و دات ۱۹۹۱). اما مدارک قابل ملاحظه ای وجود دارد که نشان می دهد در سطح فردی، بیکاری منجر به بیشتر شدن ارزش های مادی گرایانه نسبت به ارزش های فرامادی گرایانه می شود. براساس فرضیه جامعه پذیری، اینگلهارت پیشنهاد می کند که نظام های ارزشی نسل های جوان تر سرانجام جایگزین نظام های ارزشی نسل های پیرتر خواهد شد. به عقیده او نسل های جوان تر به طور قابل ملاحظه ای دارای ارزش های فرامادی گراتر نسبت به نسل های پیرتر هستند که این امر ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی سخت تر نسل های پیرتر و افزایش امنیت وجودی نسل های جوان تر در سال های قبل از بزرگسالی شان است. ایزنشتاد در تحلیلی که از نسل ها و روابط بین نسل ها ارائه داده است، به خوبی نشان داده که درک هر نسل از جامعه، اشیاء و زندگی مبتنی بر شرایطی است که در آن رشد یافته ، تجاربی به دست آورده و مرارت هایی متحمل شده است. رفتار نسلی که در شرایط جنگ و محرومیت رشد یافته با نسلی که جز صلح و رفاه به خود ندیده است، متفاوت است. در جوامع پیچیده مبتنی بر تحولات سریع، تضاد نسل ها غیر قابل اجتناب است (روشه، ۱۳۸۶: ۱۱۲).
مانهیم (۱۹۶۰)نیز در نظریه اش درباره تغییرات نسلی اظهار می دارد که هر چه سرعت تغییرات اجتماعی بیشتر باشد، بیشتر احتمال دارد که گروه های جوانانی که دارای فرهنگ مشترک و مدل های تعاملی مشترک که به طور واضح از مدل های ترویج شده به وسیله نسل پیرتر متفاوت است ، هستند ظاهر شوند.
همچنان که مباحث نظری فوق نشان داد، عوامل مختلفی می تواند بر تغییر ارزش ها در جوامع مختلف تأثیرگذار باشد. در این میان مدرنیزاسیون به عنوان عاملی کلیدی در نظریه های مختلف مطرح شده است. در حقیقت مدنیزاسیون با تغییر شرایط وجودی جامعه، شرایط را برای تغییر ارزش ها فراهم می آورد که به تفصیل به آن ها پرداخته شده با توجه به نظریه های بررسی شده در سطح کلان، مهمترین متغیرهای موثر بر تغییر ارزش ها را می توان در قالب فرضیه های زیر ترکیب بندی کرد:
- با توسعه اقتصادی، ارزش ها به سمت ارزش های خوداظهاری و سکولار – عقلانی تغییر می کند.
- با بهبود حاکمیت سیاسی، ارزش ها به سمت ارزش های خود اظهاری و سکولار – عقلانی تغییر می کند.
- افزایش تورم، باعث تغییر ارزش ها به سمت ارزش های بقا و سنتی می شود.
- افزایش بیکاری، باعث تغییر ارزش ها به سمت ارزش های بقا و سنتی می شود(اینگلهارت، ۱۳۷۳ ، ۴۷۰-۴۹۰).
۲_۴)چارچوب مفهومی پژوهش و جمع بندی فصل:
در این فصل به ادبیات و چارچوب نظری پژوهش پرداخته شد. مهمترین مفاهیمی که پژوهش حاضر با آن ها سر و کار دارد مهاجرت و ارزش است. در زمینه مهاجرت ۹ نظریه اصلی که نسبت به سایر نظریات جامعتر بود بررسی شد. در بین این نظریات، نظریه “اورت اس لی” برای این پژوهش حائز اهمیت زیادی است؛ اورت اس لی معتقد است عوامل دافعه در مبدا و عوامل جاذبه در مقصد منجر به شکل گیری مهاجرت می شود اما نباید به این عوامل بسنده کرد و از عوامل موثر دیگر غافل شد. لی از عوامل مداخله گری نام می برد که با توجه به آنها مهاجرت تاثیرات متفاوتی روی مهاجران خواهد گذاشت، این عوامل که به ویژگی های فردی مهاجران اشاره دارد شامل سن، جنس، تحصیلات، میزان مهارت، خاستگاه طبقاتی، میزان تعلقات قومی، نژادی و… می شود. نظریه اخیر برای پژوهش ما به عنوان چارچوب نظری اصلی مورد استفاده قرار گرفته است. در کنار مهاجرت مفهوم دیگری که در پژوهش ما اهمیت به سزایی دارد مفهوم ارزش است. در ادامه این فصل به بررسی نظریات پیرامون ارزش ها پرداخته شد. پس از آن، موضوع تغییر ارزش ها مطرح و بررسی شد. درمورد تغییر ارزش ها دو دسته نظریات وجود دارد که به نظریات خرد و کلان تقسیم می شوند. در نظریات خرد روکیچ پیرو نظریه “ناسازگاری شناختی” معتقد است ناسازگاری در نظام شناخت و شخصیت فرد منجر به تغییرات ارزشی می شود که این ناسازگاری در شناخت و شخصیت محصول محیط پیرامون است. به این ترتیب تغییر محیط زندگی (مهاجرت) منجر به تغییر شناخت فردی می شود و این مسئله به تغییر ارزش های فرد می انجامد. روکیچ همچنین معتقد است نارضایتی از خود می تواند به تغییر ارزش های فرد منجر شود. مساله ای که در اینجا می توان ادعا کرد این است که مهاجرت با توجه به تغییراتی که در محیط پیرامون مهاجر ایجاد می کند منجر به نارضایتی مهاجر از خود و طبیعتا تغییر ارزش هایش برای سازگاری با محیط جدید و افزایش رضایت از خود می شود. نظریه دیگری که در سطح خرد به مساله تغییر ارزش ها می پردازد نظریه “یادگیری اجتماعی” است. طبق این نظریه ارتباط با محیط ، افراد، اطلاعات و نقش جدید باعث می شود اهمیت یا اولویت ارزش ها دچار تغییر شود که به نوعی می توان از آن به عنوان تغییر ارزشی یاد کرد مساله ای که با تغییر جغرافیایی محل سکونت (مهاجرت) نیز اتفاق خواهد افتاد. در این پژوهش مهاجرت به عنوان یکی از عوامل تغییر ارزش ها تلقی می شود که با قرار دادن مهاجران بین دو نظام ارزشی متفاوت در آنها احساس نارضایتی از خود ایجاد می کند و باعث تغییر ارزش های آنها می شود. به این ترتیب چارچوب نظری اصلی این پژوهش نطریه “اورت اس لی” است که برای تبیین بهتر داده های پژوهش با مولفه هایی از نطریات ناسازگاری شناختی، یادگیری اجتماعی و تغییر ناخودآگاه ارزش ها ترکیب شده است.
فصل سوم:
شاخص های
روش شناختی
پژوهش
مقدمه:
در این فصل روشهای مورد استفاده برای پاسخگویی به سئوالات پژوهش را طرح کرده و تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق را مطرح کردهایم. مباحث روش شناختی مشتمل بر جامعه آماری و توزیع آن، حجم و شیوهی نمونه گیری و ابزار گردآوری دادهها می باشد. علاوه بر آن شواهد لازم برای اعتبار و پایایی متغیرها آورده شده همچنین روشهای آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیهها و دلایل توجیهی آنها بررسی شده است.
۳_۱)روش تحقیق:
روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی میباشد. پیمایش شیوهای از بررسی است که با گردآوری مجموعهای ساختمند و منظم از دادهها همراه است که عمدتاً بر اساس پرسشنامه است (دواس، ۱۳۷۶، ۱۳۰). ارل ببی نیز در تعریف پیمایش عنوان میکند که تحقیق پیمایشی که یکی از روشهای تحقیق رایج اجتماعی به شمار میرود، عبارت است از اجرای پرسشنامهها روی نمونهای از پاسخگویانی که از میان جمعیتی انتخاب میشوند. اگرچه تحقیق پیمایشی برای اجرای مطالعات توصیفی از یک جمعیت بزرگ، فوقالعاده مناسب است، از دادههای پیمایش میتوان برای هدفهای تبیینی نیز استفاده کرد (ببی، ۱۳۸۱، ۵۷۴).
۳_۲)تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
در پژوهش حاضر ما دو متغیر مستقل و سه متغیر وابسته داریم که هرکدام برای سنجش نیاز به عملیاتی شدن دارند.
۳_۲_۱)تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل:
۳_۲_۱_۱)جنسیت:
جنسیت یکی از متغیرهایی است که در بیشتر تحقیقات به عنوان متغیر مستقل مورد بررسی قرار میگیرد. جنسیت به تعبیر گیدنز به تفاوتهای روانشناختی و فرهنگی بین زنان و مردان مربوط میشود (گیدنز، ۱۳۷۶، ۱۷۵). لذا متغیر در قالب یک سئوال بسته پرسیده شده است.
۳_۲_۱_۲))پایگاه اقتصادی- اجتماعی:
پایگاه اقتصادی- اجتماعی عبارت است از جایگاه سلسله مراتبی افراد با توجه به دو عامل قدرت اقتصادی و منزلت اجتماعی. در پژوهش حاضر تأثیر طبقه اقتصادی- اجتماعی مهاجران بر تغییر ارزشهای فرهنگی- سیاسیشان بررسی شده و به همین دلیل پایگاه اقتصادی_اجتماعی یکی از متغیرهای مستقل است. این متغیر برحسب دو بعد اصلی، عملیاتی شده است، که در زیر میآید:
متغیر | ابعاد | مصرف | گویهها |
پایگاه اقتصادی – اجتماعی | اقتصادی | میزان درآمد ماهیانه | گویه ۲۴ |
نوع مسکن و ارزش آن | گویه ۲۰ و ۲۱ | ||
ارزش اتومبیل | گویه ۲۲ و ۲۳ | ||
اجتماعی | منزلت شغلی پدر و مادر | گویه ۱۸ و ۱۹ |