به جز پدر یکی از شخصیتهای دیگری که عمیقاً بر استاد شجریان تأثیر گذاشته، استاد غلامرضا دادبه (جهانسوز ) است.
استاد شجریان دراین زمینه می گوید:
« از استاد غلامرضا دادبه ( جهانسوز ) بیش از پدرم تأثیرفکری پذیرفتم. او مرا دگرگون کرد. او به من توجه داد که مسأله مهم، مردم و انسانیت است. از آن موقع کارهای هنری را برای آرمان های انسانی – که آرمان های جهانی است دنبال کردم. » (حبیبی نژاد، مهران، ۱۸:۱۳۸۸)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
استاد شجریان علاوه بر هنر قرائت قرآن و آواز، به هنرها و فنون دیگری نیز آراسته اند که بدان اشاره می شود:
- خوشنویسی: در زمینه خوشنویسی ایشان نزد استاد حسین میرخانی آموزش دیدند اما بدلیل مشغله های فراوان و عدم انگیزه برای اخذ مدرک این هنر را رها کرده و به حد کمال نرساندند.
- ساز سازی و نوازندگی سنتور: آشنایی او با ساز سنتور بر می گردد به دوره مقدماتی دانش سرا که در منزل دوست همکلاسی اش آقای ابوالحسن کریمی که برای اولین بار مضراب سنتور را لمس می کند و با اشتیاق وصف ناپذیری که داشت. آن شب تا سحرگاه، خود را برای نواختن قطعه ای مشغول می دارد.
در ملاقات با آقای جلال اخباری تصمیم می گیرد تا سنتوری به سلیقه خود بسازد و در این کار هم موفق شود و حتی توانست پل گذاری جدیدی روی سنتور برای موزون تر شدن صدا انجام دهد.
- پرورش گل، کشاورزی و باغداری: شجریان سال هاست به پرورش گل مشغول است تاکنون صدها نوع و رنگ شمعدانی فراهم آورده است. او برای تربیت گل و کسب اطلاع دائمی از این هنر، با بسیاری از گل پروران و باغبان ها اشنا شده است. بیشترین رهاورد او از خارج، نشا و تخم گل است.
استاد شجریان از محضر استادانی چون استاد احمد عبادی، اسماعیل مهرتاش، نورعلی برومند، تاج اصفهانی و عبدالله دوامی استفاده فراوان برده است.
ایشان در میان شاعران کهن با حافظ و سعدی ،خصوصاً حافظ، رابطه عمیق تری دارد و معتقدند، شعر خوب به همراه آواز درست و فنی می تواند یک اثر خوب و هنری ایجاد کند. شعر حافظ، برای ایشان یک گوهر است.
از ایشان در این خصوص چنین نقل شده است:
« اگر شعر خوب در اختیار نباشد، هیچگاه نمی توانم آواز خوب بخوانم و انتخاب حافظ بدان جهت است که هر هنرمند زرگری یک گوهر را تراش و صیقل می دهد، شعر حافظ هم برای من یک « گوهر » است. » (مجله روزهای زندگی، شماره ۹۵، سال ۱۳۷۸ به نقل از مطلق، کاظم و عابدینی، مهدی ۲۱۹:۱۳۸۳ )
از نظر ایشان موسیقی باید در جهت رساندن انسان به کمال و رسیدن به گوهر ناب انسانی حرکت کند و جام وجود انسان را از شراب مهر و محبت و راستی و درستی سرشار سازد و او را از دروغ و ستم بر حذر دارد. موسیقی، از انتخاب شعر گرفته، تا آهنگسازی پیامی جز این در بر ندارد که انسان ها را به خداوندگاری خودشان برساند.
ایشان به محتوای شعر، بیش از قالب و وزن شعر اهمیت می دهند و بر این عقیده اند که هنرمند باید شعری را جستجو کند که حرف زمان در آن متجلی باشد.
در خصوص پیوند شعر و موسیقی باید گفت ایشان این دو هنر را همچون دو بال یک پرنده می داند و می گوید:
« شعر و موسیقی در تمام طول تاریخ این سرزمین کهن سال و فرهنگ دیر پای آن همچون دو بال یک پرنده برای « پرواز » بوده اند. ولی موسیقی فی نفسه از شعر بی نیاز است چون این شعر است که محتاج موسیقی است. موسیقی خونی است که در رگ های شعر جریان دارد و جانی است که در جسم کلام جاری می شود. اما، هرگاه این دو هنر با هم اتفاق کرده اند، زیبایی و تأثیر آن دو، بر دل های بی قرار و شیفته به حد کمال رسیده است. موسیقی باید به طرزی زیبا و جذاب بیانگر مفاهیم شعر باشد. (روزنامه اطلاعات، سال ۵۶، مصاحبه توسط ابراهیمیان به نقل از مطلق، کاظم و عابدینی، مهدی، ۲۲۸:۱۳۸۳ )
در خصوص با شعر نو و تلفیق آن با موسیقی سنتی، علیرغم علاقه زیادی که به شعر نو دارند می گویند: « شعر نو موسیقی خاص خود را دارد، مثل غزل نمی توان با آن خیلی کار کرد به این دلیل فکر و تأمل زیادی می طلبد. باید موسیقی این نوع شعر را شناخت و برای بیان معنا و محتوای آن، موسیقی متناسب را پیدا کرد. » (مطلق، کاظم – عابدینی، مهدی – ۲۲۰:۱۳۸۳ و ۲۲۱ )
۳-۳ شیوه ی آوازی استاد شجریان
درباره ی شیوه ی آوازی استاد محمدرضا شجریان، بطور کلی می توان گفت که تحت تأثیر و پیرو شیوه شادروان سیدحسین طاهرزاده می باشد. همانطور که اشاره شد، ایشان در ابتدا، آواز را نزد زنده یاد اسماعیل مهرتاش شروع کردند. مرحوم مهرتاش نظر به اینکه در حوزه تئاتر و نمایش های سنتی ایران هم تخصص داشت، به آوازها و ترانه های روحوضی که به ترانه های مکتب تهران معروفند آشنایی کامل داشت . با همین انگیزه استاد شجریان یکی دو ترانه از این دست را هم در اوایل فعالیت خود اجرا کرد، مانند ترانه ی ( آی کلید سازم من ) در ادامه ی این راه پردامنه و وسیع، استاد در خدمت اساتید بزرگی همچون شادروان عبدالله دوامی که بزرگترین استاد ردیف های آوازی است و هم چنین استاد حاج آقا محمد مجرد ایرانی تلمذ نمود . در ادامه از آنجایی که به شیوه ی زنده یاد سید حسین طاهرزاده علاقه مند گردید، برای آشنایی بیشتر با این شیوه خدمت زنده یاد نورعلی خان برومند رسید، نورعلی خان اگرچه صدا نداشت و خوانندگی نمی کرد، اما بدلیل روحیه کمال طلبی که داشت و نظر به دوستی تنگاتنگ با طاهرزاده، به شیوه ی آوازی او آشنایی کامل داشت . به همین دلیل شیوه ی جذاب و صحیح و پیشرو طاهرزاده توسط نورعلی خان در بین علاقه مندان ترویج و آموخته شد.
به غیر از آقای شجریان، چهره های سرشناس دیگری، مثل گلپایگانی، محمد منشری، مرحوم رضوی سروستانی و جمال وفایی در خدمت نورعلی خان بوده اند. استاد شجریان با توجه به هوش سرشار و دقت طبعی که داشت، لحظه ای از آموختن فارغ ننشست و همه شیوه های آوازی و صدای اساتید دیگر را هم به دقت گوش می کرد و نقاط قوت آنان را که مطابق با سلیقه خود بود در آواز خود می گنجاند. در بین اساتید آوازی که آقای شجریان از ایشان تأثیر گرفته است، می توان از زنده یاد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری و میرزا قلی ظلی نام برد . در بین خوانندگان و آواز خوانان بزرگی که نسبت به وی پیشکسوت بودند و در رادیو ایران خواننده گل ها بودند، می توان از استادان و زنده یادان، غلامحسین بنان و حسین قوامی (فاخته ای) نام برد، که در منطقه صوتی (بم) تحت تأثیر استاد بنان بود و در واقع (بم خوانی) را از این بزرگوار آموخته است و در نوع بیان و وضوح تلفظ و تقطیع شعر از استاد فاخته ای تأثیر فراوان گرفته است. آشنایی استاد با نوازندگان بزرگ و آهنگسازان برجسته کشور، مانند زنده یادان، استاد عبادی، استاد بهاری، استاد پایور، استاد تجویدی، استاد کسایی و مهمتر از همه به تایید خود وی ، استاد جلیل شهناز، در پیشرفت و رسیدن به مقصود تأثیر بسزایی داشته است. استاد شجریان را می توان عصاره ی آواز ایران نامید، زیرا، تمام شیوه های آوازی را به دقت گوش کرده و نکته به نکته و مو به مو آموخته و اجرا کرده است.
از ویژگی ها و شاخص های آواز استاد شجریان به این موارد می توان اشاره کرد:
آشنایی کامل و روز افزون به ردیف های آوازی
آشنایی به سازها و محدوده صوتی آن ها و بهره گیری از ردیف ها و تحریرهای سازی در آواز
شناخت و احاطه کامل بر صدای خود و آشنایی لازم به صدادهی و (سنوریته) بصورت علمی
آشنایی لازم به ادبیات و مفاهیم آن و شناخت صناعات ادبی و شعر و تلفیق مناسب با موسیقی به ویژه موسیقی آوازی
داشتن صدای پرقدرت و زیبا و مناسب برای اجرای بم ترین تا زیرترین نت های موسیقی متناسب با صوت خود
مناسب خوانی (انتخاب درست شعر و دستگاه یا آواز، متناسب با زمان، مکان و مستمع)
تسلط و شناخت کافی به مسائل اجتماعی
تعهد به ردیف و اصول آواز و پرهیز از تکرار و تقلید و اجرای پیشرو و متناسب با زمانه و تحولات و نوآوری های منطقی
پرهیز از تحریر زیاد و بی محتوا و هماهنگ کردن و معنا دادن به تحریر در جهت همخوانی با مفاهیم مختلف کلام و شعر
۱۰- آشنایی کامل و ذوق سرشار در کمپوزسیون (ترکیب بندی) کلی و جزئی آواز
۱۱- آشنایی لازم به صور خیال و تصویرسازی مناسب بر روی واژه ها
۱۲- آشنایی به اصول فاخرخوانی، با بهره گیری از ترصیعات زیبا و مناسب بر روی کلام و الحان آوازی
در پایان استاد شجریان ضمن پای بندی به اصول اواز و اجرای صحیح ردیف، به شیوه ای کاملاً شخصی و نوین و متناسب با زمان رسیده است که به شیوه و سبک استاد شجریان معروف شده است، بطوریکه، پیروان و مریدان بسیاری پیدا کرده است و این موضوع با توجه به طبع دقیق و حساس و کمال طلب استاد، مسئولیت وی را سنگین تر کرده و بیش از پیش، هنوز مانند هنرجویی نو پا، به فراگیری اصول آوازی می پردازد زیرا معتقد است که دریای موسیقی و آواز بیکران است و تا پایان عمر باید به تلاش و مشق پرداخت.
استاد شجریان با توجه به یک عمر تلاش و زحمت بی شائبه آثار بسیار ارزشمند و بی نظیر و کم نظیر از خود به جا گذاشته است. آن چنانکه ، بلبل سرگشته طبعش رنج سفر، به غریبستان ها و غربت آبادی های دوردست و ناپیدا، را بر خود هموار کرده و یعقوب وار در پی یوسف گمگشته خویش بی هراس از سرزنش خار مغیلان، به شوق کعبه مقصودش، می رود و می رود، تا خود و یارانش را به دیدار و شنیدار این، گمگشتگان و الحان غریب و گم شده آشنا سازد. چه بسیارند الحان غریبی را که استاد از این سفرهای سخت و طاقت فرسا، به بوستان لحن و ردیف به ارمغان آورده است، بی چشمداشت و توقع از ایام! مجموعه ای را که در فصل بعد مطالعه می کنید شمه ای است از داستان عشق شورانگیز استاد، که علاقمندانش را به شرحی درخور بضاعت با بیانی الکن و قلمی قاصر از عشق ورزی ها و نغمه پردازی های این عندلیب خوش نوای بوستان نغمه ها آشنا می سازد. پس می بینیم و می شنویم، آواز این بلبل شوریده را در هفت دستگاه و مقام موسیقی ایران، کشور گل و بلبل!
فصل چهارم:
ارتباط شعر و موسیقی و بررسی آن در هفت آلبوم استاد محمدرضا شجریان
۴-۱ درآمد
در این فصل ضمن اشاره ای کوتاه به پیوند شعر و موسیقی ، هفت اثر از آثار استاد شجریان که هر کدام در یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی اجرا گردیده است مورد بررسی ادبی و موسیقایی قرار می گیرد. در بُعد موسیقیایی نگاهی داریم به معرفی آلبوم ها، گوشه ها و ردیف های آوازی و در بُعد ادبی، به اوزان عروضی شعر، موسیقی درونی، و آوایی شعر و نهایتاً پیوندی که بین موسیقی و شعر برقرار است.
لازم به ذکر است چیدمان و ترتیب آلبوم ها براساس این بیت قدیمی می باشد:
«شور و ماهور و همایون و سه گاه پس نوا و چارگاه و پنج گاه»
۴-۲ پیوند شعر و موسیقی
بی شک شعر فارسی با موسیقی ایرانی قرابت و نزدیکی فراوان دارد به طوری که برخی هر دو را از یک منشأ دانسته اند. در سرزمین ما هر گاه شعر و موسیقی در کنار هم قرار گرفته اند نه تنها منجر به خلق آثار کم نظیر و یا بی بدیل شده، بلکه بر شنونده و مخاطب نیز تأثیر بسزایی گذاشته است.
شعر در درون خود دارای موسیقی است و گاه موسیقی نیز علاوه بر اصوات، مفاهیمی به همراه داشته است. اگرچه دامنه این دو هنر هر یک بطور جداگانه ای، بسیار وسیع و گسترده است اما ذاتاً چنان درهم آمیخته اند که گویی یک روحند که در دو جسم نشسته اند. به قول استاد شجریان:
« شعر و موسیقی در تمام طول تاریخ این سرزمین کهنسال و فرهنگ دیرپای آن همچون دو بال یک پرنده برای پرواز بوده اند، ولی موسیقی فی نفسه از شعر بی نیاز است چون شعر است که محتاج موسیقی است. موسیقی خونی است که در رگ های شعر جریان دارد و جانی است که در جسم کلام جاری می شود. اما هرگاه این دو ( شعر و موسیقی ) با هم اتفاق کرده اند زیبایی و تأثیر آن دو، بر دل های بی قرار و شیفته به حد کمال رسیده است. موسیقی باید به طرزی زیبا و جذاب، بیانگر مفاهیم شعر باشد. »
( روزنامه اطلاعات، سال ۵۶ به نقل از مطلق، کاظم – عابدینی، مهدی ۲۲۸:۱۳۸۳ )