در این وقت سکوت جایز نیست باید فریاد زد :
«شعر دیوان ها سکوت است و سکوت
شاعران دیباچه ی فریاد کو»
(همان، ۹۵)
شاعر معتقد است که تاریکی زیاد نمی پاید، روشنایی در راه است، فقط مقاومت باید کرد، باید امیدوار بود و به طلوعی دیگر اندیشید که تا چند وقت دیگر فرا می رسد :
باید امروز قلم برداریم
وبه پیشانی شب
بنویسیم : سحر در راه است
باید از چشمه ی نور
قلم حافظه را پر بکنیم
روی دیوار غروب
یادگاری بنویسیم: طلوعی دیگر»
(همان، ۹۹ )
زیاد طول نمی کشد، انتظار به بار می نشیند ودر جدال تاریکی با نور بالاخره تاریکی و ظلمت از پای در می آید و پیش بینی شاعر درست از آب در می آید :
«خروس داره می خونه : صبح زوده
صداش شط خروشان سروده
بازم دعوا شده بین شب و روز
نگاه کن، پای چشم شب کبوده !
(همان، ۱۰۵)
بالاخره با تمام موانع و مشکلات انقلاب پیروز می شود و شاعر انقلاب فضای بیشتری را برای بیان اندیشه ها و آرمان های خویش در پیش رو دارد و فصل دوم سروده های او با نام «سحرزاد» که گزیده ای از سروده های پس از انقلاب است، آغاز می شود. از عنوان های اشعار به خوبی هویداست که شاعرنگاه روشنی به دنیای اطراف خود دارد و مبیّن آن است که سروده های «سحرزاد» متعلق به دوران پس از انقلاب است؛ عنوان هایی مثل: بهاریه، از نسل سرخ سربداران، غزل سرخ، سنگر نصرمن الله و . . .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در تمام اشعار پس از انقلاب مضامین مشترکی مشاهده می شود. تنها تصویر سازی و بیان مسائل با هم متفاوت هستند و هنر شاعر در پرداختن به موضوعات است که آنها را از یکدیگر متمایز
می کند. از جمله موضوعات مطرح شده در شعر انقلاب شرح وبیان رشادت هاو حماسه آفرینی های رزمندگان و دلاوران عرصه ی حق علیه باطل بود که به نوعی مورد تشویق و تحسین قرار
می گرفتند.
«ای زده شعله به شب بارقه ی باورتان
پیش تا صبح ظفر، دست خدایاورتان . . .
خصم بعثی که بود فتنه گر وعربده جو
باده مرگ کشد دم به دم از ساغرتان . .
بانگ تکبیر شما مژده فتحی است قریب
تا دژ نصر من الله بود سنگرتان»
(همان، ۱۳۸۶، ۱۶)
از دیگر موضوعات، شهادت طلبی و بیان فرهنگ شهادت در جامعه بود:
«نشود زمزمه ی خون شهیدان خاموش
سوز عرفانی این نغمه ز سازی دگراست»
(همان، ۲۶)
«رنگین کمان خونت خطی کشیده گلگون
از شام تن پرستی تا صبح جان نثاری »
(همان، ۲۸)
همچنین گرامی داشت یاد و خاطره ی شخصیت های برجسته ی انقلاب، فرهنگ مهدویت، فرهنگ عاشورایی و دیگر موضوعاتی که به نوعی با اندیشه و افکار و آرمان های انقلاب اسلامی گره خورده بودند و انقلاب پایه و اساس کار خویش را بر آنها نهاده بود .
قسمت سوم دفتر «هم صدا با حلق اسماعیل» رباعیات دلنشین سید حسن حسینی را در برمی گیرد که با درون مایه و محتوای شعرهای پس ازانقلاب سروده شده است:
«عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا ! خدا ! بایدمان
تا پاک شود زمین زابنای یزید
همواره حسین (ع) مقتدا بایدمان»
(همان، ۱۰۹)
«بر عشق دوام می دهد خون شهید
از فتح پیام می دهد خون شهید
برخیز که با زبان گویای سکوت
پیغام قیام می دهد خون شهید» (همان، ۱۳۵)
«خصم شب تار و پاسدار سحرند
شیران حریم بیشه زار سحرند
با حنجره شان سرود سرخ فلق است
فریاد بلند آبشار سحرند»
(همان، ۱۴۳)