تصمیم گیری در مورد مصادف سود حاصله از عملیات شرکت یکی از تصمیمات عمده مدیران مؤسسه را تشکیل می دهد. مدیران مؤسسه باید در مورد این مسأله که چه مقدار از عایدات شرکت را به عنوان سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمایند. وچه مقدار از آن رادر شرکت اندوخته نمایند؛ تصمیم گیری کنند. به هر حال شرکت ممکن است حجم ریالی ثابتی از سود خود را بدون توجه به نوسانات درآمدی خود توزیع نماید. ویا درصد ثابتی از سودرا پرداخت کند؛ و یا حتی مبلغی از سود انباشته شرکت در طی سالهای گذشته را به عنوان سود جاری بین سهامداران توزیع نماید. (بلکویی ۱۹۹۸)
بعضی از شرکت ها در این رابطه از الگوی خاصی پیروی نکرده و صرفأ در پرداخت سود سهام ،شرایط مقطعی را که در آن قرار دارند ،در نظر می گیرند.
به طور کلی سیاست های مختلفی که شرکت ها می توانند در تقسیم سود خود اتخاذ نمایند، عبارتند از:
۲-۵-۱) سیاست های تقسیم سود منظم [۱۴]
در این روش مدیریت در پرداخت سود از یک سیاست منسجم و منظم پیروی می کند و سعی می کند با وجود نوسان در سود طی سالهای مختلف ،نظم در پرداخت سود سهام حفظ گردد. شرکتهای تابع چنین سیاستی برای استمرار نظم در پرداخت سود سهام ،معمولأ در دوره هایی که درآمد شرکت بالاست و از نقدینگی خوبی برخوردار است با اندوخته کردن مبالغی از درآمدکسری وجوهی را که بر طبق سیاست پرداختی خود باید توزیع نماید، جبران می کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
داشتن چنین سیاستی می تواند به دلایلی مهم باشد.
اولأ: چنین سیاستی باعث افزایش وفاداری سرمایه گذاران به شرکت می شود. به طوریکه سرمایه گذاران به سهام شرکت به عنوان یک وسیله سفته بازی نگاه نمی کنند ،بلکه به صورت ابزاری برای سرمایه گذاری بلند مدت می نگرند.
ثانیأ : پرداخت منظم سود باعث افزایش اعتماد بازارنسبت به شرکت ومدیران آن می گردد. به طوری که امکان تأمین مالی از طریق بازار و از طریق فروش سهام جدید یا اوراق قرضه را تسهیل و میسر می نماید.
ثالثأ: باعث گسترش مالیات می گردد؛ و بدین وسیله امکان از دست دادن کنترل شرکت را تا حدود زیادی منتفی می سازد.
رابعأ :این چنین سیاستی به نفع خرده سرمایه گذاران می باشد . زیرا سهم متناسبی از کنترل شرکت را برای آنان حفظ می نماید.
همان طور که مشاهده می شود، یکی از عوامل مهم در اتخاذ چنین سیاستی و استمرار آن ،امکان پیش بینی درآمد ها می باشد . این مسئله به خصوص در رابطه با شرکتهای جوان وشرکت های جدیدالتأسیس ،یعنی پیش بینی درآمدها با حدس و گمان و عدم قطعیت همراه خواهد بود. ولی در مورد شرکت های قدیمی بر اساس تجربیات گذشته و ثبات بیشتر در عوامل ایجاد کننده درآمد ،پیش بینی های مطمئن تری می توان انجام داد . در اتخاذ سیاست تقسیم سود منظم مدیریت باید وضعیت درآمدی شرکت مطبوع خود را که می تواند به یکی از دو صورت زیر باشد شناسایی نماید:( بلکویی ۱۹۹۸)
۱- دارای درآمدهای یکنواخت وبا نوسانات کم.
۲- دارای درآمدهایی که به صورت ناگهانی وپیش بینی نشده نوسان می نماید .
شرکت هایی که فعالیتشان در جهت تولید وعرضه کالاهای مصرفی است ،که توسط مصرف کننده نهایی استفاده می شود ؛ توانایی درآمدی آنها با ثبات تر از شرکتهایی است که کالاهای واسطه برای تولیدکنندگان دیگر تولید می نمایند . قیمت کالاها وبهای تمام شده آنها می تواند درآمدهای آن را تحت تأثیر قرار دهد . هر قدر هزینه های تولید پایین تر باشد درآمدها باثبات ترند وبالعکس هر چه هزینه های تولیدی بالاتر باشند درآمدها از نوسانات بیشتری بر خوردار خواهند بود . بنابراین چنانچه بهای تمام شده تولیدات پایین باشد، وخریدار آن مصرف کننده نهائی باشد درآمدهای شرکت منظم تر و باثبات تر خواهد بود ؛ اما هر قدر درآمدهای شرکت از محل تولیدات پر هزینه بدست آید ومشتریان ، آن را به عنوان کالای واسطه ای خریداری نمایند ،درآمدها از قاعده ونظم کمتری برخوردار بوده وکمتر می توان با تکیه براین درآمدها ، سیاست پرداختی منظمی را اتخاذ نمود. : (بلکویی ۱۹۹۸)
شرکتها در پیروی از سیاست تقسیم سود منظم از روش های متفاوتی استفاده می کنند که مهمترین آنها عبارتند از :
۲-۵-۱-۱ ) روش درصد ثابتی از درآمد هر سهم [۱۵]
در این روش مؤسسه درصد ثابتی از درآمد خالص خود را به عنوان سود سهام می پردازد .
یک درصد سود سهام پرداختی ثابت دلالت براین دارد که درصد عایدات پرداخت شده در هر سال ثابت می باشند؛ وبنابراین سود سهام پرداختی به تناسب تغییر در درآمدهای شرکت نوسان می یابد ، به عبارت دیگر این سیاست ، سودها را مستقیماً به درآمد خالص شرکت نسبت می دهند. به پرداخت سود به عنوان نسبتی ثابت از درآمد هر سهم نسبت ( pay out ) گفته می شود .
به دلیل اینکه در این سیاست مدیریت خود راعملاً از نظر پرداخت سود به درآمدهای مؤسسه وابسته نموده است ، ریسک نوسانات درآمدی شامل سود پرداختی نیز می گردد؛ وبه این دلیل این نحو توزیع سود یک سیاست محافظه کارانه می باشد. در چنین شرایطی اگر درآمدهای شرکت بسیار کاهش یابد مدیریت در عمل خود را ملزم به پرداخت فقط درصدی از همان درآمد می داند . این نوع سیاست برای اکثر سرمایه گذاران به خصوص آن دسته که به نحوی به درآمدهای جاری وابسته اند رضایت بخش نمی باشد . زیرا در سالهایی که درآمد پایین است سود پرداختی به آنان نیزپایین می آید : (بلکویی ۱۹۹۸)
۲-۵-۱-۲ ) روش مبلغی ثابت[۱۶]
برطبق این سیاست مؤسسه بطورثابت مبلغی قطعی ومعین به عنوان سود سهام بدون توجه به نوسانات سود سالیانه ، برای هر سهم می پردازد . در حقیقت با پیروی از این سیاست ، شرکت مبلغ ثابتی را بین سهامداران توزیع خواهد کرد ، حتی اگر در سال مزبور زیان داشته باشد . باید توجه داشت پیروی از این سیاست بدین معنی نیست که مبلغ سود پرداختی برای تمامی سالهای آینده بدون تغییر باقی می ماند، بلکه وقتی درآمدهای شرکت افزایش می یابد وانتظار می رود که سطح جدید درآمد در آینده نیز استوار وپابرجا بماند ، مبلغ پرداختی افزایش خواهد یافت . البته اگر چنانچه پیش بینی شود که این افزایش درآمد موقتی بوده است، تغییری در سطح سود پرداختی از سطح موجود آن بوجود نخواهد آمد .
با اینکه شرکتهای باثبات راحت تر ومطمئن تر می توانند این سیاست را دنبال کنند ، ولی نوسان در، درآمد ها پیروی از این سیاست را برای شرکتهای با نوسانات درآمدی بالا منتفی نمی سازد . چنین شرکتهایی برای امکان پرداخت مبلغ ثابت سالانه باید در سالهایی که عایدات بیشتر از سود سهام پرداختی می باشد، مبالغی را در دفاتر خود جهت پرداخت سود سهام در سالهای درآمدی پایین ذخیره نمایند .
حتی بعضی از شرکتها حسابی تحت عنوان ( ذخیره متعادل سازی سود تقسیمی) [۱۷] ایجاد می نمایند که این گونه حسابها در نهایت می تواند به ثبات تقسیمی سود کمک کند. : (بلکویی ۱۹۹۸)
روایط بین درآمد هر سهم وپرداخت مبلغ ثابتی به عنوان سود سهام سالانه در نمودار زیر ترسیم شده است .
نمودار (۲-۱) : روابط بین درآمد هر سهم وپرداخت مبلغ ثابتی به عنوان سود سهام سالانه
نسبت پرداختی ممکن است در سال به خصوصی کوچکتر ویا بزرگتر از نسبت پرداختی مورد نظر باشد، اما در مجموع نسبت های پرداخت شده به گونه ای است که هدف مورد نظر را تأمین می نمایند.
این سیاست از نظر سرمایه گذاران سیاست کم ریسکی تلقی می شود وسرمایه گذارانی که مایلند حجم معینی از وجوه نقد را برای اداره امور زندگی وهزینه های عملیاتی بدست آورند ، نسبت به سهام چنین شرکتهایی تمایل بیشتری دارند واحتمالاً حاضرند مبلغ بیشتری برای هر سهم شرکتی که دارای سیاست تقسیم مبلغ ثابتی می باشد در صورت تساوی سایر شرایط بپردازند . :( بلکویی ۱۹۹۸)
مزایای سیاست تقسیم سود با ثبات عبارتند از :
۱- محتوای اطلاعاتی سود سهام[۱۸] سیاست تقسیم سود یک شرکت وتغییر این سیاست می تواند شامل اطلاعاتی باشد، که به آن محتوای اطلاعاتی سود سهام می گویند .
درمواقعی که شرکت از سیاست تقسیم سود با ثبات پیروی می کند ، ادامه چنین سیاستی یا افزایش وکاهشی که در روند آن ممکن است پیش آید ، در واقع اطلاعاتی درباره انتظارات مدیران شرکت در مورد آینده مؤسسه در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد . سهامداران نسبت به ۳ حالتی ،که ممکن است اتفاق بیافتد ، اطلاعاتی را از انتظارات مدیران درباره آینده شرکت کسب می کنند. ( میلر و روک ، ۱۹۸۵)
حالت اول ، ادامه تقسیم سود به صورت فعلی : در این حالت سرمایه گذار نسب به ادامه روند درآمدی شرکت اطمینان حاصل کرده ویا حداقل عدم اطمینان وی کاهش می یابد .
حتی اگر درآمدهای شرکت افزایش یابد ، سرمایه گذار وضعیت مزبور را اینطور تفسیر می نماید که انتظارات مدیران شرکت نسبت به آینده شرکت بهتر از آن است که وضع موجود نشان می دهد. ودر نتیجه اطمینان بیشتری نسبت به سهام این شرکت در مقایسه با سهام شرکتی که همزمان با کاهش درآمد ، سود تقسیمی خود رانیز کاهش می دهد ، خواهد داشت . (مهرانی، ۱۳۷۴)
حالت دوم ، افزایش مقطعی سود تقسیمی واستمرار ثبات : این حالت از نظر سرمایه گذار، نشان دهنده بهبود وضعیت سودآوری شرکت بوده و به وی این اطمینان را می دهد که علاوه براینکه وضعیت سودآوری جاری شرکت بهبود یافته ، مدیران نسبت به ادامه ویا تثبیت این سودآوری اطمینان دارند . به همین دلیل ممکن است بازار عکس العمل مثبتی به چنین شرکتی نشان داده وقیمت سهام مزبور افزایش یابد .
حالت سوم ، کاهش در سود تقسیمی : محققان معتقدند که مدیران شرکتهایی با تقسیم سود باثبات ، به خاطر عکس العمل شدیدتر قیمت ها، نسبت به کاهش سود تقسیمی، انعطاف کمتری در این مورد نشان می دهند .
بنابراین زمانیکه این شرکتها اقدام به کاهش در تقسیم سود می نمایند ،این عمل برای سهامدار مبین کاهش در درآمدهای شرکت بوده وکاهش در سود تقسیم شده را دال بر وجود مشکلات جاری در شرکت از نظر مدیران تفسیر می نمایند . قابل ذکر است که مدیران شرکت نمی توانند برای همیشه بازار را گرم نمایند ؛ وبا وجود کاهش در درآمدها به طور مستمر به سیاست تقسیم سود با ثبات خود ادامه دهند . با توجه به سیاست های دولت ، سود سهام با ثبات به عنوان یک عامل تثبیت کننده عمل می کند ، زیرا چنین سیاستی باعث می شود که اثرات منفی کاهش در درآمدهای شرکت برروی تقاضا ی بازار در زمان رکود کمتر شود . ) مهرانی، ۱۳۷۴)
۲- تمایل به درآمد جاری:[۱۹]
بعضی از سرمایه گذاران به سود سهام نقدی، بعنوان وسیله ای برای تأمین هزینه های زندگی خود توجه می نمایند . ودر رفع نیازهای مصرفی وجاری خود شدیداً به سود نقدی حاصل از سهام وابسته اند . برخی دیگر از سرمایه گذاران مایلند فرصتهای سرمایه گذاری در سایرموارد رابرای خود حفظ نمایند . وبدین ترتیب برای سرمایه گذاری نیازمند وجوه نقد مستمر هستند ؛ سرمایه گذارانی با مشخصات بالا به دلیل اینکه فروش سهام درزمان نیاز به وجه نقد ، مستلزم صرف وقت وتحمل هزینه های معاملاتی می باشد ، ترجیح می دهند که در شرکتهایی با تقسیم سود باثبات که درصد بالایی از سود خود را تقسیم می کنند ، سرمایه گذاری نمایند . بنابراین هر شرکتی برحسب سیاست تقسیم سود خود می تواند سهامداران خاصی را جذب نماید ) مهرانی، ۱۳۷۴)
۲-۵-۱-۳ ) روش حجم ریال ثابت + متغیر ( فوق العاده ) [۲۰]:
در این حالت شرکت یک حداقل سود پرداختی پایه را تعیین می کند، وسعی می کند در کلیه شرایط اقتصادی ودرآمدی این حداقل تعیین شده را پرداخت نماید .
اگر وضعیت درآمدی شرکت بهتر شود، ویا در شرایط رونق اقتصادی، یک سود متغیر را به عنوان مبلغی اضافی بین سهامداران خود توزیع می کند. البته این مبلغ اضافی نباید به صورتی درآید که انتظارات سهامداران را از دریافت سود نقدی تغییر دهد.اگر چنانچه پرداخت مبلغ اضافی جزء انتظارات سرمایه گذاران قرار گیرد ،ممکن است در صورت عدم پرداخت آن قیمت سهم مورد نظر کاهش یابد .سودهای فوق العاده به سهامداران این امکان را می دهد تاهم نوسانات کوتاه مدت بر درآمدهای شرکت و هم تغییرات بلند مدت دردرآمدها را تشخیص دهد . اعلان سود فوق العاده به عواملی از جمله :نیازهای نقدی مورد انتظار ،صرف مغلوب نقدینگی و انتظارات در مورد درآمدهای آتی بستگی دارد .باید در نظر داشت که مدیریت ازمکانیزم پرداخت مبلغی ثابت + متغیر نبایستی در جهت فریب سرمایه گذاران و تحریک ایشان برای خرید سهام استفاده نماید.
نکته ای که تذکر آن لازم است این است که پرداخت سود ثابت به عنوان نرخ حداقل وپایه مبین حجم وجه نقد شرکت نیست . بلکه مدیریت این نرخ پایه را به گونه ای تعیین می کند که همه ساله توان پرداخت آن را داشته باشد.
این مسئله بدان معنی نیست، که سود سالانه در یک مبلغ ثابت مورد تعهد مدیریت قرار گرفته است. به طور کلی این سیاست محافظه کارانه بوده وبرای شرکت هایی که دارای درآمدهایی با نوسان از سالی به سال دیگر هستند ، مناسب می باشد و شرکت ها با اتخاذ چنین سیاستی از انعطاف لازم برای این نوسان درآمدها برخوردار خواهند بود.
شرکت های بیمه ،صندوق های بازنشستگی و مؤسسات سرمایه گذاری می توانند در پرتفوی خود ،سهام اینگونه شرکتها را قرار دهند. ) مهرانی، ۱۳۷۴)
۲-۵-۱-۴) روش پرداخت در صدی از ارزش بازار[۲۱]
تأکید این روش بر روی حجم بازدهی سرمایه گذاری سهامداران می باشد.چون نرخ بازدهی براساس قیمت بازار سهام محاسبه می گردد، لذا مدیریت در پیروی از این روش سود سالانه را براساس درصدی از قیمت بازار پرداخت می نماید. درصد پرداختی سود سهام در این روش تا اندازه زیادی به قیمت سهم شرکت بستگی دارد، چنانچه قیمت سهم بسیار بالا باشد، واضح است که درصد پرداختی کم تعیین می گردد و بالعکس.
شرکت ها با این سیاست سعی در افزایش بازده مورد انتظار سهامداران داشته و بدین وسیله می خواهند تأثیر مثبتی بر روی قیمت سهام بگذارند. چرا که هر قیمت بازار سهم، ترقی نماید، سود دریافتی هر سهامدار نیز افزایش خواهد یافت . در این سیاست توجهی به تأثیر سود سهام روی شرایط سرمایه گذاری داخلی، در پیش بینی ها ی تأمین آتی شرکت نمی گردد. اساس این سیاست ناشی از این اعتقاد عمومی است که مدیریت خود در برابر سهامداران معتقد می داند تا پرداخت سود سهام را با نرخهای پرداختی توسط رقبا در صنعت و در کل بازار منطبق نماید.[۲۲] ) وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
۲-۵-۱-۵) روش در صدی از قیمت اسمی:
یکی از سیاست هایی که کمتر مورد توجه است ،پرداخت درصدی از قیمت اسمی به عنوان سود سهام می باشد. این سیاست به تنهایی نمی تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سهامداران قرار دهد. ولی به هر حال در شرکت هایی که حجم درآمد ناچیز است و درضمن ارزش اسمی سهم نیز پایین می باشد ،اگر چنانچه در صد اعلان شده مورد توجه قرار گیرد. درصد مزبور بالا خواهد بود . اگر چه در کل ،حجم دریافتی هر سهامدار در چنین حالتی ناچیز خواهد بود.( وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
۲-۵-۲)سیاست تقسیم سود نامنظم[۲۳]
در این روش مدیریت در پرداخت سود سالانه، روش مشخصی نداشته و از هیچ قاعده ای استفاده نمی کند . پرداخت سود ارتباطی با درآمدهای سالانه شرکت ندارد؛ و صرفأ به دلیل وضعیت خاصی در شرایط جاری ،سود سهام پرداخت می نماید . شرکتی ممکن است به منظور اجتناب از جرائم ناشی از وجود اندوخته های زیاد و سود سنواتی اقدام به توزیع مقادیری مشخصی از سود بنماید؛ و شرکت دیگری ممکن است با وجود درآمدهای سالانه خوب از توزیع آن خودداری نماید .بدلیل عدم وجود مغایر مشخصی در اینگونه شرکتها برای تقسیم سود معمولأ عوامل زیادی ،ممکن است در سیاست توزیع سودآنان دخیل باشندکه ازجمله مهمترین این عوامل عبارتند از: (وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
الف : وقتی که درآمدهای شرکت نامنظم و غیر قابل پیش بینی باشد.
ب: محیط شرکت وشرایط درونی و خارجی آن شدیدا متغیر ومتلاطم باشد.
ج : شرکت دارای سهامداران محدود و متجانس باشد.